به گزارش پایگاه خبری تحلیلی صدای دانشجو،دین اسلام دین کاملی است که به زوایای مختلف زندگی انسان نگاه ریشه ای دارد. اما در این رابطه دیده می شود که برخی از افراد با لباس و شخصیتهای گوناگون از این دین کامل بخشی از آنرا اخذ کرده و قرائت من درآوردی از آن ارائه می دهند که زوایای دیگر در آن مغفول می ماند و گاه کار به انحراف کشیده می شود.
در همین رابطه اخیرا در مورد خلع لباس یکی از روحانیونی که با سخنان جذاب اما بی ریشه خصوصا در شبکه اجتماعی اینستاگرام با سازماندهی خاصی وارد شده و مورد توجه جوانان قرار گرفته بود با شکایت دادستان ویژه روحانیت تهران و به حکم قاضی شعبه دوم دادگاه کیفری به خلع لباس دائم محکوم شد.
این فرد کسی نبود جز «سید حسن آقامیری» که به نام «اسلام رحمانی» با اخذ یک وجهه یعنی رحمانیت دین اسلام که چندی پیش هم از سوی برخی از افراد در حوزه های سیاسی مطرح شده بود سعی کرد نام و نشانی در میان جوانان برای خود دست و پا کند. آقامیری اما در این راه مباحثی را مطرح می کرد که در درجه اول میان روحانیون مورد انتقاد قرار می گرفت؛ چراکه مطرح می شد این وجهه از اسلامی که وی به آن پر و بال داده است نقض کننده سایر زوایای دین اسلام است و همین موضوع سبب انحرافاتی است و از سوی دیگر وی با دستکاری های جدی و غیر اصولی در برخی از روایات و رویدادهای تاریخی خصوصا درباره واقعه عاشورا برای پررنگ کردن مبحث «اسلام رحمانی» مطرح می کرد، نه تنها شک و شبهه شدید وجود داشت و بسیاری از آنها از ریشه اشتباه بود بلکه دیده می شد که تناقضات جدی نیز با اصول اولیه و اساسی اسلام ایجاد می شود.
رهبر معظم انقلاب در نقد چنین مبحث من درآوردی به خوبی نکات تاریخ و انحرافی آن را روشن می سازند و بیان می فرمایند: «گاهی یک شعارهایی داده میشود، شعارهای بهظاهر اسلامی که باطناً اسلامی نیست؛ از جملهی چیزهایی که اخیراً خیلی رایج شده و انسان میشنود در نوشتهها و در گفتهها، «اسلام رحمانی» [است]؛ خب، کلمهی قشنگی است، هم اسلامش قشنگ است، هم رحمانیاش قشنگ است؛ امّا یعنی چه؟ تعریف اسلام رحمانی چیست؟ خب، خدای متعال، هم رحمان و رحیم است، هم «اشدّالمعاقبین» است؛ هم دارای بهشت است، هم دارای جهنّم است. خدای متعال، مؤمنین و غیر مؤمنین را یکجور به حساب نیاورده؛ اَفَمَن کانَ مُؤمِنًا کَمَن کانَ فاسِقًا لا یَستَوون.(۷) اسلام رحمانی که گفته میشود، قضاوتش در مورد مؤمن، در مورد غیر مؤمن، در مورد کافر، در مورد دشمن، در مورد کافرِ غیر دشمن چیست؟ همینطور پرتاب کردن یک کلمه بدون عمقیابی، کاری است غلط و احیاناً گمراهکننده.»
ایشان می فرمایند: «بعضیها که در حرفها و نوشتجات و اظهارات این تعبیر «اسلام رحمانی» را به کار میبرند، انسان مشاهده میکند و خوب احساس میکند که این اسلام رحمانی یک کلیدواژهای است برای معارف نشئتگرفتهی از لیبرالیسم، یعنی آن چیزی که در غرب به آن لیبرالیسم گفته میشود. البتّه تعبیر لیبرالیسم و عنوان لیبرالیسم برای تمدّن غربی و فرهنگ غربی و ایدئولوژی غربی هم تعبیر غلطی است؛ چون واقعاً آنها نه لیبرالند، نه اعتقاد به لیبرالیسم به معنای واقعی کلمه دارند؛ ولی خب حالا یک اصطلاحی است لیبرالیسم. اگر اسلام رحمانی اشارهی به این است، این، نه اسلام است، نه رحمانی است؛ مطلقا. تفکّر لیبرالیستی از تفکّر اروپای قرن هجدهم و نوزدهم -یعنی زیربنای فکریاومانیستی که نفی معنویّت و خدا و مانند اینها است- سرچشمه میگیرد.»
اما مصادیق اسلام رحمانی که آقامیری به آن تاکید داشت و برای آن روایت می ساخت چه بود؟
دعا برای داعشی ها!
اقامیری با بیان اینکه تا حالا کسی را ندیده ام که برای داعشی ها دعا کند بیان می کند: اینها که بچه های خودمان هستند که! اینها بچه مسلمان هستند. روی مخشان کار کرده اند. 99 درصد و نیم آنها اصلا مستضعف فکری هستند اصلا حرف به آنها نرسیده است. کسی با اینها حرف نزده است. مخشان را پر کرده اند از این حرف های بی ربط و بی حساب و بچه باورش شده است. یک عده سوء رفتارهای ما را هم جمع کرده اند و بهشان نشان داده اند دیگر یقین پیدا کرده است. فکر می کند اگر من را بکشد می رود بهشت. اگر من رو بکشی می روی بهشت من حاضرم این کار را بکنی و به بهشت بروی! هیچ مشکلی من با این موضوع ندارم.»
اینکه برخی از داعشی ها فریب خورده اند شاید موضوعی باشد که بدان باید با تامل نگاه کرد اما اینکه بگوییم همه آنها اینگونه هستند موضوع بسیار غلطی است. داعشی ها که خوی وحشی گری آنها مشخص است و بر خلاف آقامیری می خواهند برای خوشایند غرب چهره خشونت طلب و تروریستی از اسلام نشان دهند با برنامه ریزی غربی ها بوجود آمده اند.
اینکه آقامیری بیان می کند که حتی حاضر است که داعشی وی را بکشد و به بهشت برود موضوعی است که با اصل دین منافات دارد. اینکه دشمنی از جنس عمروعاص و معاویه و خوارج با ما دشمنی کند و ما بگوییم که اینها باید هدایت شوند و کاری به کشتار مردم بی گناهی که این فرقه های انحرافی انجام می دهند نداریم، یک انحراف بسیار بالایی است.
پررنگ کردن چهره رحمانی اسلام تا جایی که به مسلمانان ضربه بزند در هیچ جای دین اسلام و عمل ائمه اطهار نیامده است. حضرت علی (ع) هم در ابتدا در مقابله با خوارج آنها را نصیحت و موعظه کردند اما وقتی دیدند آنها خشونت کرده و اعمال منافی عفت عمومی انجام داده اند دیگر درنگ نکرده و خوارج را از بین بردند و بیان داشتند که چشم فتنه را درآوردند.
چرا جهنم!
آقامیری در بخشی از سخنان خود درباره جهان آخرت بیان می کند که چیزی که آقایان درباره جهنم می گویند اصلا قابل اثبات نیست و با توجه به اینکه خداوند انسان را دوست دارد و در جهان آخرت حقیقت عالم مشخص می شود، باید پرسید که چه چیزی تغییر می کند. خداوند در این جهان ما را دوست داشته و در جهان آخرت به همین منوال است. مگر خداوند ستار العیوب نیست چه دلیلی دارد که در آن دنیا نیز ستار العیوب نباشد. دلیل می خواهد، حق مستدل و مستند می خواهد دلیلی ندارد رفتارش با بنده هاش تغییر نکند. تو خدایی حق داری به من بگویی جرم کردی و من هم آدمم و به خودم حق می دهم بگویم عفت کو؟!!!
خدایی که اینطوری است و کرمش وسیله ی تقربش به اوست و به وسیله این کرم می توان به او نزدیک شد خب الان من برای چی باید نگران باشم.
وی در جای دیگر درباره سخنانش با یک دوقطبی سازی خاصی بیان می کند: خب شما این ها رو زدی و انقدر خدا رو مهربان کردی که اگر مردم بفهمند پر رو می شوند و گناهکار می شوند. آقای نگران! حضرت علی(ع) جواب شما رو داده است و امام می فرماید اتفاقات وقتی می توانم بیدار بشم و توبه کنم که بفهمم دوستم داری.
بازهم آقامیری با بزرگ نمایی یک وجهه وجوه دیگر اسلام را خدشه دار می کند تا بتواند حرف خود را درباره اسلام رحمانی به اثبات برساند. موضوع اینجاست که اگر بپذیریم که خداوند رحمانیتی وصف ناپذیر با توصیفاتی که آقامیری بیان می کند دارد، پس موارد دیگر مثل ظلم به انسان های دیگر چه می شود. حضرت علی (ع) درجات مختلفی برای توبه برشمرده اند و حتی اعلام فرموده اند که مومنی که توبه کرده باید گوشت تنی که از حرام بر بدنش بوجود امده را آب کند. (درجه بالای توبه) همچنین حق الناس در این موارد نیز بسیار با اهمیت است. اینکه خداوند از حق خود بگذرد مشخص نیست که انسان ها از حق خود بگذرند. خصوصا اینکه گناه آثار مختلفی دارد و برخی از موارد تا جایی است که زندگی بسیاری را تحت تاثیر قرار می دهد و اثراتش تا سالهای سال متداوم است.
عاشورا و روایت های دروغ و تفسیرهای انحرافی آقامیری
اینکه با چهره رحمانی فقط به وقایع بنگریم سبب بروز آسیب های مختلفی می شود. درواقع منتقد باید جامع الاطراف باشد. قطعا نگاه با یک دیدگاه از اشتباه و انحراف مصون نخواهد بود.
این روحانی در برخوردی سلیقهای با واقعه عاشورا که مصداق بارز تحریف این حماسه عبرت آموز است با نادیده گرفتن مبارزه جانانه اباعبدالله علیه السلام و یارانش با دشمنان، تنها به ذکر یک نمونه رفتار رحیمانه از سیدالشهداء علیه السلام که سند آن مخدوش است اکتفاء کرده و مجموعه احتجاجات و نفرینهایی که حضرت نسبت به دشمنان خود داشتهاند را به راحتی نادیده میگیرد.
او میگوید حتی در برزخ و قیامت نیز امام حسین (ع) پیشنهادی به قاتلان خود میدهد که اگر بپذیرند از آنان شفاعت میکند! و این سخن دقیقا خلاف عقیده شیعه است که عمل را پس از مرگ منقطع میداند. آیا این سخن همان سخن غلطی نیست که مسیحیان درباره علت به صلیب آویخته شدن عیسی میگویند و این واقعه را مایه شفاعت و بخشش امت مسیح میدانند. نکند جناب آقامیری مراسم هفتگی هیئات را با موعظههای یکشنبه کلیسا اشتباه گرفتهاند!
آقامیری در ادامه نگاه تحریف آمیز خود به واقعه عاشورا در یکی دیگر از پادکستها میگوید: «اصلا اینا - اهل بیت امام حسین علیه السلام - رفتند شام که حال شامیها رو عوض کنند برای نجاتشون!»
او در ادامه پادکست نیز جملاتی را بیان میکند تا مخاطب باور کند اهل بیت با میل خود و نه با حال اسارت و در نهایت غم و اندوه راهی شام شدهاند. درحالی که کمتر شیعهای از جسارتهای شامیان به کاروان اسراء و جمله معروف امام سجاد علیه السلام در پاسخ به پرسش یکی از یاران خود که دردناکترین قسمت این سفر را حضور در شام میدانست را نشنیده است.
گذشته از این در مقاتل مختلف نقل شده که حضرت زینب سلام الله علیها مردمان خیانتکار کوفه را نفرین کرده اند.
آیا سخنرانی که ذاکر مصائب اهل بیت است تا به حال این نقلها را در مقاتل ندیده؟ یا تعمدی در ایجاد این انحراف در روایات تاریخی بوده است؟
دوقطبی سازی از شیعه با تاکید بر روی عبارت جعلی اسلام رحمانی
همانطور که گفته شد اسلام رحمانی یک واژه جعلی است. اینکه دین اسلام که زوایای مختلفی دارد و علما و بزرگان همواره این دین را دین کاملی عنوان کرده اند فقط به یک صورت به آن نگاه شود و زوایای دیگر آن مغفول بماند هم انحراف است و هم ظلم به دین و هم ظلم به نفس خودمان که خود را از شناخت ابعاد مختلف اسلام محروم کرده ایم.
خصوصا اینکه آقامیری برای پررنگ کردن اسلام رحمانی دست به یک کار ضد دین زده است و میان مومنان تفرقه افکنی می کند. درواقع دوقطبی کاذبی که وی با اسلام رحمانی که در مقابل آن قطعا اسلام خشونت طلب وجود دارد ایجاد کرده است و در همه سخنان وی این دوقطبی آشکار است و تکنیکی است که وی سعی میکند مخاطب خود را با آن به سخنان خود معطوف کند، مشکل اساسی سخنان اوست. او برای اینکه سخنان خود را مستدل کند همواره به علمای دین و منابع مهمی که در طول سالهای مختلف دین اسلام و مذهب شیعه مطرح و بحث و تبادل نظر شده است و در یک سخنرانی نمی گنجد، حمله می کند.
اسلام رحمانی را اسلام دموکراتیک نیز میخوانند که بنا بر نظر قائلان آن، در نقطهی مقابل اسلام خشونتطلب و تندرو و افراطی قرار میگیرد، اما گنجانیدن صفت «رحمانی» در این تعبیر، بهمعنی آن نیست که اینگونه از اسلام (که البته در واقع اسلام نیست) تنها بهواسطهی صفت یادشده از اقسام دیگر متمایز میشود. روشنفکران شبهدینیِ لیبرال معتقدند که در اسلام خشونتطلب، زور، قهر، غلبه و غلظت، تعیینکننده است، اما اسلام رحمانی از گفتوگو، تکثر، آزادی و تحمل مخالفت دفاع میکند و انحصارگرایی و تنگنظری و تحجر را برنمیتابد.
در این راستا نیز تفرقه افکنی و تخریب وجهه علمای اعصار مختلف دین اسلام و بی وجهه کردن پیشنیان در نزد جوانان از جمله انحرافات بزرگ آقامیری بوده که موجب شده که وی برای همیشه خلع لباس شود. این درحالی است که در این چند ساله که این فرد با لباس و وجهه روحانیت علیه این لباس و دین اسلام واقعی عمل کرده است با صبر و حوصله فراوان در مقابل این بدعت هایی که مطرح کرده برخورد شده است که موجب انتقاد بسیاری شده که چرا با وی برخورد جدی نمی شود.
دیدگاه شما