مطبوعات همدان
به کانا ل ارتباطی ما بپیوندید
تاریخ : 4. آذر 1399 - 17:57   |   کد مطلب: 24255
حکیمه دباغ با بیان این موضوع که مادرم در تمامی مسائل مدیریت خوبی داشتند، گفت: ایشان همزمان با فعالیت سیاسی، نظامی و کارهای متفاوت دیگر، در خانه یک مادر واقعا مدبر بودند.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی صدای دانشجو، در چهل و یکمین سالگرد تشکیل بسیج مستضعفین به فرمان امام خمینی(ره) خبرنگار صدای دانشجو گفتگویی صمیمانه با دختر مرحومه مرضیه حدیدچی، بانوی مبارز انقلابی که در مسئولیت های بسیاری از جمله فرماندهی سپاه همدان و بسیج خواهران کشور را در کارنامه خود داشته، ترتیب داده است تا افراد بیشتری با زندگی این بانو که مظهر یک زن شجاع ایرانی هستند، آشنا شوند.

حکیمه دباغ پنجمین دختر مرحومه طاهره حدیدچی، بازنشسته ی آموزش و پرورش ومادر 2 فرزند است که لحظه ای در زندگی خویش دغدغه های فرهنگی را فراموش نکرده و همواره در تلاش بوده تا با فعالیت در بسیج، مدارس و هلال احمر ادامه دهنده  راه مادر مبارز خود باشند.

خانم دباغ می دانیم که مادرتان در حالی به فعالیتهای سیاسی مبادرت می ورزید، که مادر هشت فرزند بودند، می خواهیم از زندگی شخصی، روحیات و نحوه ی مدیریت ایشان در خانواده بگویید.

مادر من در تمامی مسائل مدیریت خوبی داشتند. ایشان همزمان با فعالیتهای سیاسی، نظامی و کارهای متفاوت دیگر، در خانه نیز یک مادر واقعا مدبر بودند. تقسیم کردن کارها برای ایشان یکی از نکات خیلی مهم بود به طوری که هریک از ما فرزندان، با توجه به شرایط خاص سنی، یکسری کارها را در خانه  بایستی انجام می دادیم.

حکیمه دباغ در ادامه توضیح روند تربیتی مادرش گفت: مادرم از تمام فرصت ها برای تربیت فرهنگی مذهبی ما استفاده می کردند و برای این امر بسیار مقید و معتقد بودند. به عنوان مثال زمانی که خردسال بودیم، آموزشهای قرآن، احکام و مسائل دینی، توسط او یا خواهر بزرگترم در قالب بازی "خانم جلسه ای" به ما داده می شد. معمولا ندیده ام یا کمتر دیده ام در خانه ای این اتفاقات افتاده باشد. در خانه چیزی به اسم دعوا یا کتک نداشتیم ، مادر انقدر اقتدار داشتند که با نگاهشان به ما می فهماندند که باید چه کار کنیم.

ایشان با اشاره به این موضوع که با فرماندهی مادرشان در سپاه، قبل از برقراری بسیج جز گروهی از بانوان بودند که آموزش نظامی می دیدند، ادامه داد:

مادرم بسیار شجاع و جسور بودند و یاد ندارم از چیزی ترس داشته باشد. بنده و باقی خواهرانم نیز به نوبه خود یک گوشه از شخصیت مادرم را به ارث برده ایم و در حال ادامه راه ایشان هستیم. برای مثال خواهر بزرگترم یکی از کارآفرینان برتر کشور است.

چه شد که فامیلی پدر گرامی تان (دباغ) به فامیلی خانم حدیدچی اضافه شد؟

مادر من به خاطر اینکه نام پدرم ماندگار شود خودش را دباغ معرفی می کرد، وگرنه فامیلی خودشان حدیدچی بوده است.

نقش پدر بنده در فعالیت های مادرم بسیار پر رنگ و مهم است. اگر پدرم در زمان مبارزات و فعالیت های سیاسی ایشان خصوصا در خارج از کشور،  پشتیبان مادرم نبود و از یکسری خواسته های شخصیش صرف نظر نمی کرد، موفقیت های مادرم میسر نمی شد. پدر من واقعا یک بار خم به ابرو نیاورد. ایشان وابستگی  روحی و عاطفی زیادی  به مادرم داشت، حتی یک لحظه حاضر نبودند شخص دیگری را به جای همسرش متصور شود و در تمام سختی ها پا به پای او بودند. بنظرم این موضوع خیلی مهم است.

 به عنوان دختر مرضیه حدیدچی دباغ، شیرزن انقلاب اسلامی چه سفارشی به زنان و دختران ایرانی دارید؟

ناخواسته به یکسری مسائل و مشکلات اجتماعی، فرهنگی و یا اقتصادی برخورد می کنیم که بنده سفارش میکنم با این شرایط و سختی ها کنار بیایند.

شرایط سخت تنها متعلق به این زمان نیست و ما هم این شرایط سخت را گذرانده ایم. مادر من در این زمینه نیز الگو بودند و با هر شرایطی به بهترین نحو ممکن کنار می آمدند. یک زمانی پدرم از نظر مالی ورشکست شدند، و ما حتی برای خرید نان با مشکل مواجه بودیم. اما هیچ موقع نفهمیدیم که مادرم چگونه این مشکلات را مدیریت کردند. در آن دوران خیلی اوقات شب را با تکه ای نان و شیر می گذراندیم و فکر میکردیم روال زندگی این است! کمبودی حس نمی کردیم. این خیلی مهم است که من به عنوان یک زن و مادر مدیریت زندگی ام را با هر شرایطی به نحو احسن پیش ببرم . گاهی از نظر مالی، گاهی از نظر فکری و فرهنگی باید با هم کنار بیاییم. ما در اوج کارهای سیاسی مادر هم هیچ مشکلی حس نمی کردیم.

کلام پایانی:

ان شاالله که بتوانیم ادامه دهنده ی راه بنیان گذار جمهوری اسلامی، شهدا و ایثارگرانمان باشیم.

 انتهای پیام/ح

 

دیدگاه شما

آخرین اخبار