مطبوعات همدان
به کانا ل ارتباطی ما بپیوندید
تاریخ : 4. مهر 1391 - 5:51   |   کد مطلب: 2839
ژاپن از 50 سال پيش هر سال يك فيلم از قهرماناني كه نداشتند مي‌سازد آن وقت ما براي شهيد فهميده لطيفه و اس‌ام‌اس درست مي‌كنيم ...
ماجرای شهرداری که يك اسب 80 ميليوني به دختر معاونش داد/ ژاپن برای قهرمانان نداشته اش فیلم می سازد ما براي شهيد فهميده لطيفه/ انتقاد ده نمكي از فيلم دوئل
به گزارش صدای دانشجو به نقل از «خبرگزاري دانشجو» از مشهد، مسعود ده‌نمكي امشب در جلسه سياسي راه و بي‌راه كه توسط كانون فرهنگي هنري شهيد آيت الله اشرفي اصفهاني در مشهد برگزار شد، با گراميداشت هفته دفاع مقدس گفت:  نسبت به چیزی كه اين روزها در آن قرار داريم با آن چيزي كه از آن توقع است فاصله زيادي داريم.
وي بيان داشت: شايد زماني بود كه براي گراميداشت اين روزها بايد مي‌جنگيديم سياستمداران ما ارزش‌زدايي و پاك كردن نمادهاي انقلاب را در دستور كار خود قرار داده بودند چون الگوي توسعه خود را از غرب گرفته بودند.
اين كارگردان سينما با بيان اينكه بعد از جنگ تحميلي و نهضت امام خميني باب شده بود كه نمادهاي جنگ و تصاوير آن براي شاداب كردن جامعه و مردم از اذهان پاك شود خاطرنشان كرد: براي همين در تهران اين جملات را از ديوار پاك مي‌ كردند و به جاي آن گل و بلبل مي‌گذاشتند، نام شهدا را از خيابان‌ها برمي‌داشتند و به جاي آن يك و دو مي‌گذاشتند.
ده نمکی ادامه داد: براي خيلي‌ از این کارها دليل شرعي قرار آوردند؛ مثلا در اتوبان تهران و قم تابلو شهيد هر يك‌كيلومتر قرار داشت به بهانه اينكه این تابلوها باعث تصادف مي‌شود، از راهنمايي و رانندگي استعلام می کردند و به امام خميني (ره) نامه می زدند و مي‌گفتند اين تابلوها باعث تصادف مي‌شود و امام خميني (ره) نیز می فرمودند؛ از نظر كارشناسي بررسي كنيد اگر اين تابلوها عامل تصادف است آن را در جايي ديگري قرار دهيد. اين افراد با اين بهانه تابلوها را برداشتند و به جاي آن تابلو تبليغاتي سوني و كالاهاي خارجي گذاشتند كه مردم با ديدن عكس شهيد تصادف مي‌كنند و با اين نوشته‌ها و تبليغ كالاهاي خارجي تصادف نمي‌كنند این افراد با نوشتن توجيح شرعي با افرادي كه با آن مخالفت مي‌كردند مقابله مي‌كردند.
وی با يادآوري مقابله با اين‌گونه اقدامات در همان موقع تأكيد كرد: اين يك افشاگري است كه هر جا عكس شهيدي را پاك مي كردند ما رنگ مي‌كرديم و شعار مي‌نوشتيم آن زمان روزنامه جمهوري انتقاد كرده بود كه يك‌عده حزب‌اللهي بدسليقه و بدخط كه مي خواهند با خط بد، اسلام را ترويج كنند در خيابان‌ها راه افتاده‌اند اين روزنامه مال جمهوري اسلامي است و به جاي اينكه مدافع اسلام باشد خط بد ما را مي‌ديد اما خط بد تفكر را نديد كه داشت ارزش زدايي مي‌كرد.
اين كارگردان سينما افزود: از يك جا آمدند خيابان‌ها را تقسيم كردند و گفتند؛ اين قسمت مال شهدا و قسمت ديگر مال ما، تا ديروز به مردم مي‌گفتند الگوي خانواده ايراني مصرف كمتر است اما در الگوي توسعه خانواده‌ها را به مصرف بيشتر تشويق مي‌كردند كه منجر به واردات بيشتر مي‌شد.
اين رزمنده دوران دفاع مقدس با بيان اينكه اين جنگي بود كه ما عقب نشسته بوديم و به زمان عمل نمي‌كرديم يادآور شد: آن زمان گفتند يك تعداد تابلو شهيد بدهيد تا ساكت شوند اما مسئله اين بود كه ما سر عكس و يادبود شهيد دعوا نداشتيم شلمچه تنها نشريه جنگي بود كه در آن دوران رخوت چاپ مي‌شد ما همان موقع بر سر راه آرمان‌هاي شهدا دعوا داشتيم نه عكس آنها.
ده‌نمكي با اظهار تأسف از اينكه آنها مي‌خواستند پوستر و نشريات جبهه و جنگ را موزه‌اي كنند، گفت:  بعضي از بچه‌ حزب‌اللهي‌ها را پول مي‌دادند تا پوستر تمام رنگي چاپ كنند از نشريات حمايت مي‌كردند تا آنها را براي موزه بدهند تا سالي يك بار از آنها رونمايي كنند و به آنها مدال بدهند و بگويند ساكت شويد.
وی خاطرنشان كرد: ما سر عكس باكري با كسي دعوا نداشتيم اما سر آرمان باكري با آنان دعوا داريم كه الان كجا مي‌رود.
اين كارگردان سينما ادامه داد: آن زمان مي‌گفتند مي‌خواهند استفاده ابزاري از شهدا كنند اما بايد گفت؛ شهردار مملكت با موتور گازي از اصفهان به تهران آمده بود و موقع رفتنش يك اسب 80 ميليوني به دختر معاونش داده بود و اين در حالي بود كه امام علي (ع) فرمودند؛ اگر ديدي من چيزي به جز اين بقچه در پايان حكومتم با خود بردم بدانيد به بيت المال خيانت كرده‌‌ام.
ده نمکی افزود: ما مي‌گفتيم شما ببينيد شهيد باكري شهردار بود هنگام سيل به مردم كمك مي‌كند به پيرزني كمك مي‌كند تا وسايلش را بار بزند پيرزن مي‌گويد جوان خدا خيرت بدهد و از شهردار نگذرد كه به فكر ما نيست؛ شهيد باكري مي‌گويد دعا كن تا آدم شود بعد از رفتنش مردم به پيرزن مي‌گويند مي داني اين چه كسي بود؟ مي‌گويد نه! مردم گفتند او شهردار بود اين داستان جز داستان امام علي (ع) و سلمان نيست.
وی با تأكيد بر اين مهم كه شهدا در سيستم مديريتي آموزه‌هايی از علما ياد گرفتند و در فرمان خود عمل كردند با نقل خاطره‌اي از شهيد زين‌الدين كه فرمانده لشكر بود گفت: اين شهيد از شهر به خط مقدم مي‌رفت در راه چند رزمنده را سوار كرد تا رسيدند رزمنده‌ها گفتند خدا خيرت دهد اما عجب كولري داشت اين ماشين، شهيد دستور داد كولر را از اين روي اين ماشين باز كنند و گفت هر وقت تمام رزمندها اين امكان را داشتند آن وقت كولر بگذاريد.
اين كارگردان سينما با بيان اينكه امام مي‌گويد در دادن مسئوليت تقوي و جهاد در راه خدا مهم است بيان داشت: اينها رزمنده‌ها را سركار نگذاشتند بلكه گذاشتند سركار؛ در دوره‌اي به اسم خصوصي سازي گفتند سهميه‌اي به رزمنده‌ها و جانبازان مي‌دهند به جانباز و رزمنده‌اي كه ساده بود آن وقت دو نفر با كلك بازي با آن جانباز و رزمنده شريك مي‌شدند جانباز به زندان مي‌افتاد آن‌وقت كساني ديگر در حرم قدرت به اسم جانباز كارخانه بالا مي‌كشيدند چون منتصب به مسئولين وقت بودند.
ده‌نمكي بيان داشت:‌ جنگيدن سر اين حرف‌ها بود و آنها ما را متهم به موي دماغ كردند براي همين طرح بازنشستگي پيش از موعد ايثارگردان را دادند چون توان تحمل آنان را در ادارات نداشتند مي‌خواستند آنان را حذف كنند و از آن طرف فراخوان براي جذب مديران بازنشسته و فسيل دوران شاه را مي‌دادند ببينيد چقدر مأمون وار عمل مي‌كردند كار به جايي رسيد كه يك انقطاع بين نسلي كه بايد به شهدا افتخار كند اتفاق افتاد كه حال شهيد باكري را اصلا نمي‌شناسند.
وي با بيان اينكه در همان سال‌هاي اول به اين سمت رفتيم، گفت: دوران سازندگي دوران خوب آن بود در دوران اصلاحات وزير ارشاد مي‌گويد جنگ برادركشي بود و حال خود اين فرد برادرش شهيد شده بود، همين گفتمان وزير در فيلم‌هاي سينمايي كه به اسم جنگ ساخته مي‌شد می آمد و جوان ما پاي اين فيلم‌ها بزرگ مي‌شد که در آن دختر از پدر مي‌پرسد چرا شما به جنگ رفتيد که ما بايد تاوان آن را پس دهيم آن وقت مديران ما به آنها مدال مي‌دهند كه خوب كرديد گذشته ما را نفي كرديد.
اين كارگردان سينما با اشاره به حضور دو سال پيش يك محقق امريكايي در ايران گفت: آن محقق امريكايي گفته من تعجب مي‌كنم جنگي كه همه دنيا اعتراف مي‌كنند صدام متجاوز بود و به شما تحميل شد در جشنواره‌ها فيلمي‌ مي‌سازيد كه جنگ را بد مي‌داند و آن را زير سوال مي‌برد.
اين رزمنده دوران دفاع مقدس گفت: اين افراد بين جنگ تدافعي و جنگ تجاوزكارانه فرقي قائل نيستند و نبودند اگر تقليد از روشنفكران هاليوود بود امريكا در ويتنام تجاوزكارانه جنگيد و تازه يك امريكايي مي‌گويد ما اشتباه كرديم كه بعد از جنگ با سرباز و رزمنده بد برخورد كرديم مثل فيلم راكي در حالي كه سرباز بايد از منافع ملي خود دفاع كند ما بايد با سياستمداران بد برخورد مي‌كرديم كه انگيزه دفاع از كشور از آنها گرفته شد.
وی به تأثير سينما بر اذهان عمومي اشاره و تصريح كرد: در امريكا بعد از جنگ ويتنام كسي به استخدام نيروي هوايي درنمي‌آمد ولي بعد از ساخت فيلمي تعداد زيادي افراد براي خلباني رفتند حتي در جنگ جهاني دوم كه ژاپن از آغازگران جنگ بود فيلم‌هاي حق‌به جانب‌دارانه مي‌سازد.
اين كارگردان سينما افزود: ژاپن از 50 سال پيش هر سال يك فيلم از قهرماناني كه نداشتند مي‌سازد  اما در فيلم‌ها نشان مي دهد كه آنها برای عمليات انتحاري آماده مي‌شدند آن وقت ما براي شهيد فهميده لطيفه و اس‌ام‌اس درست مي‌كنيم آنها قهرمان نداشتند اما چه مي‌كنند آن وقت ما براي قهرمان‌هاي داشته چه كرديم در حالی که هم‌اكنون تمام عمليات‌هاي استشهادي لبنان و حمله به اسرائيل الهام گرفته از عمليات استشهادي حسين فهميده است.
ده‌نمكي بيان داشت: اين محقق امريكايي مي‌گفت در امريكا يك دپارتمان براي مطالعه فرهنگ شهادت در جنگ ايران و عراق فعاليت مي‌كند كه من مسئول بخش ترجمه آن هستم اين فرد امريكايي مي‌گفت تمام مستندهاي روايت فتح شهيد آويني را ترجمه مي‌كنم چون روح جنگ ايران و عراق بود.
وی ابراز داشت: آنگاه ببينيد فلسفه ساختن فيلم دوئل چه بود يك مسئول زنگ مي‌زند به مسئول صداوسيما كه ما يك ميليارد براي ساختن فيلم خرج کردیم و هشت ميليارد براي اين فيلم جمع مي‌شود صحنه‌هاي اكشن خوبي دارد اما حرف ضدجنگ بود.
اين كارگردان افزود: محقق امريكايي مي‌گويد من عكس آويني را براي اينكه با فيلم‌هایي كه در ايران باب شده  گمراه نشوم در اتاقم دارم همچنين عكس حاج‌بخشي، که آن را را نيز در اتاقم نگه مي‌دارم.
ده‌نمكي افزود: حاج بخشي در عملياتي پشت وانت خود نوحه مي‌گفت و اين مسافت كوتاه از عقبه تا سه راه مرگ را كه خيلي كوتاه بود را مي‌رفت و برمي‌گشت دشمن گراي جاده را داشت از شدت خمپاره‌هاي دشمن گاهي آمبولانس‌ها مي‌ترسيدند حتي يك‌بار راننده آمبولانس فرار كرده بود ما هنوز از فرار كردن‌ها نگفتيم اما حاج‌بخشي براي دادن روحيه به بچه‌ها اين كار را مي‌كرد.
وی يادآور شد: هنگامي كه به مكه رفتيم رحيم صفوي براي خانواده شهدا سخنراني مي‌كرد كه بچه‌هاي شما عاشورايي جنگيدند شهيد خرازي به رحيم صفوي گفته بود هنگامي كه دستم قطع شد من هيچ دردي احساس نمي‌كردم، خانواده شهدا نيز گريه مي‌كردند ديدم اين‌گونه كه نمي‌شود خانواده شهدا در خانه گريه كنند در مكه نيز گريه كنند براي همين وقتي كه پشت تريبون رفتم گفتم‌ من دفعه اول كه تركش خوردم در همان روز اول از صدام نترسيدم از پدرم ترسيدم چون به او قول داده بودم كه سالم برگردم.

دیدگاه شما

آخرین اخبار