مطبوعات همدان
به کانا ل ارتباطی ما بپیوندید
تاریخ : 5. مهر 1391 - 13:48   |   کد مطلب: 2845
گفت وگو با يك راوي جوان همداني:
روايتي از يك راوي
روايتي از يك راوي

با شروع هفته ی دفاع مقدس  تصمیم گرفته بودم یه مصاحبه بگیرم که هم دفاع مقدسی باشه و هم دانشجویی واز طرفی  جنگ نرم رو هم شامل بشه حقیقتش خیلی فکر کردم دیدم  چی بهتر از این که با یکی که در سه موضوع دستی برآتش داره مصاحبه وگفت وگو  کنم بالاخره گشتم وگشتم تا طرف رو پیدا کردم "متولد 12/8/1368 بود "دانشجوی دانشگاه بوعلی سینا  وبه قول خودش  که به طنز میگفت هم  بسیجی بود  وهم تونسته  بود الکی الکی در رشته ی فقه وحقوق دانشگاه بوعلی لیسانس بگیره.

سال 87 وارد دانشگاه شده بود و91 فارغ اتحصیل شده بود از دوره هایی که دیده بود برامون گفت واز نحوه ی آشناییش با دوره های راویان جوان ، اولین دوره رو سال 87 که به همت بنیاد حفظ آثار ونشر ارزش های دفاع مقدس شهر همدان برگزار شده بودکه هم به صورت تئوری وهم به صورت عملی  با بازه های زمانی پنج روزه پشت سر گذاشته بود از دوره ی تکمیلی هم که  در تهران وبه همت سازمان بسیج دانشجویی در جوار حرم عبدالعظیم حسنی  طی 12روز برگزار شده بود و 10 روز هم در مناطق جنگی  به صورت عملی  آموزش دیده بودن برامون گفت میگفت از سال 88 وارد کار روایت شده بوده  و البته از قبل تر ها که هنوز در جریان برگزاری این دوره ها هم نبوده کم وبیش  سرکی به این جور کارها می کشیده و با کاروان های دانش آموزی و.. راهی دیار نور می شده و روایت می کرده  حتی می گفت بعضی اوقات مدت اقامتش در مناطق جنگی  به دو سه ماه هم رسیده ، راستی  خودش رو هم معرفی کرد مهدی بیاتی به قول خودش یه جوان خوشتیپ که عاشق شهدا بود.

در مورد جنگ نرم ووظایف جوانان ازش پرسدم که با یک موضع تند وسریع غافلگیرم کرد و گفت در خصوص وظایف جوانان فقط فرمایشات آقا،ایشون این قدر این مباحث رو مکررا تاکید کردن وجامع وکامل گفتند که اصلا من نمی تونم وارد این عرصه بشم چون آقا به طور کامل این مسائل رو تشریح کردندما اگر اعتقاد داشته باشیم که در جنگ بحث ولایت پذیری واطاعت پذیری  باید وجود داشته باشد کارمون حل میشه ما الان باید نگاه کنیم علم مبارزه با کفر دست کیه  بعد پشت سرش شروع به گام برداشتن کنیم بعد می بینید که به تک تک وظایفمون جامه ی عمل پوشیدیم و دیگه بحثی باقی نمی مونه و همه چیز خیلی مشخص می شه

در مورد اینکه چه جوری باید یاد شهدا  رو زنده نگه داریم  بهمون گفت شما حتی اگه بخواهید روی لفظ هم کار کنید پی می برید به اینکه یک وجودی رو قبل از اینکه به مرحله ی عدم  ومرگ برسه  باید حفظ کنید یعنی از حداکثر وجود وحیاتش  استفاده کنی قبل از اینکه حیاتش از دست بره ،ما اگر الان نگاه کنیم ببینیم که این جانباز های جنگ که هستن چه قدر دیگه هستن بعد بیشتر قدرشون رو می دونیم وحداکثر استفاده رو از وجود پربرکتشون می بریم و می  تونیم بهشون درست حسابی خدمت کنیم والبته افرادی که هنوز اهلش باشن واونایی که پشت سر ولایت گام برمیدارن

همین که احوالی از خانواده شهدا  بپرسیم یعنی این که به طور حداقلی به  یاد شهدا بودیم ولی خب زنده نگه داشتن یاد شهدا با عمل کردن به سیره ی شهدا هویدا میشه و اگه بخوایم این بحث رو جمع بندی کنیم اینه که هرچی اخلاص کار بیشتر  باشهمطمئنا عمق کارهم بیشتر خواهد شد واگر در کنار این ها هدف هم که دیگه برا هممون مشخصه وجود داشته باشه ایشالله کارمون باعث زنده نگه داشتن یاد شهدا خواهد شد.

 از دوستانش که  می پرسیدی  همه میگفتن قیافش دوساعت بعد از شهادته بعضیا هم میگفتن نور بالا می زنه و شبیه  "شهید همت" هستش، تازه شهید مورد علاقه اش  هم" شهید همت" هست.  ماهم بدون تعارف ازش پرسیدیم از کدوم شهید بیشتر خوشت میاد وبا کدومشون بیشتر مانوسی ؟

یه جوری صداش رو انداخت ته گلو و جمله ش رو کشید که از سئوالم پشیمون شدم گفت"همه  شهدا عزیزن"

بعدش ادامه داد اون اوایل که با بحث جنگ و شهدا تازه آشنا شده بودم شاید مثلا فقط عشق همت بودم  یا عشق شهید علمدار ولی خب به طنز میگفت بعد از اینکه بالاخره عصایی قورت دادیم  اینو درک کردیم که اون  مسیر خیلی مهمتره واون وجود شهیده که خیلی ارزشمنده  واین رو هم به شما بگم که اگه بیایم مثلا  یکی از شهدا رو نگاه کنیم شاید نگاه خوبی باشه ولی کامل نیست.

ولی وقتی میایم در سیره اینا نگاه می کنیم  اصلا میشه برامون الگو بعد از یه مدت میبینی شخصییتت از سیره چند شهید شکل گرفته..

یه سئوال ازش پرسیدم که موجب شد چند دقیقه ای با جملات شیرین وطنازانه ی آقا مهدی با هم بخندیم . سئوالم این بود برا اونایی که میخوان تو این عرصه وارد بشن  چه توصیه ای داری اونم  کلی خودش رو تحویل گرفت وگفت  حقیقتش اینه که این کار مرد خودش رو  میخواد وکار کار دوغی نیست....

ولی خب اگه راستش رو بخواید اول قضیه طلبه و قضیه ی " تا نباشد کشش از جانب معشوقه ...."

ابتدا باید یک کشش از اون طرف باشه و یک میل ورغبت هم از سمت خود طرف   البته به قول شهید ضابط  نه به دعوت و  نه به همته فقط قسمته ....

واقعیتش اینه که چون خودم هستم نمی تونم راحت صحبت کنم کلا اینو بهتون بگم که باید یه خرده محرم بشی به کار تا خودشون بهت  اجازه بدن مثل بعضی از استخدام ها که هستش که خود اداره میره به بعضی از اشخاص پیشنهاد کار میده طرف هم بعد از یه مدتی به کار علاقه مند میشه این هم تقریبا همچین شکلیه  و بعد هم باید یه جوشش وعلاقه ای هم از طرف خود راوی باشه تا ناملایمت طرف رو از کار زده نکنه...

باید پشتکار داشته باشه حقیقتش  برای ما که جوان تریم و جنگ رو درک نکردیم  شاید مقبولیت زیادی نه بین توده مردم بلکه بین خود السابقون السابقون نداشته باشیم  وشاید البته بعضی از مخاطب ها هم نپذیرند وبپرسند که این از راه نرسیده ها هم  شدن "راوی" ؟ یا اصطلاحا طرف جنگ ندیده یا تیر وترقه نشنیده و...

که البته این تفکر، تفکر اشتباهیه چون که باید ابتدای کار فلسفه ی وجودی دفاع مقدس تفهیم بشه  که صرفا وظیفه ما روایت عملیات ها نیست بلکه روایت حماسه هاست

وظیفه ی ما مثل یک روحانی می مونه که روی منبر روضه ی امام حسین می خونه در صورتی که هیچو قت اونجا نبوده پس این مثال نشون میده که وظیفه ی ما در ابتدای کار روایت حماسه است. واین رو هم باید در نظر داشت که فقط یک برش تاریخ ما جنگ بوده  یک راوی باید برش های دیگه که قبل از جنگ و بعد از جنگ بوده هم روایت کنه ویک راوی یک سخنران مطلع باشه

از اطلاعات سیاسی و اقتصادی گرفته تا برسه به جنگ و شهید وشهادت.

 شاید فقط یک قسمت از روایت شهید و شهادت باشه که این نشون میده که باید خود راوی هم تلاش کنه واطلاعاتش رو بالا ببره چه از لحاظ تئوری و چه از لحاظ عملی..ما می بینیم که بعضی از افراد هستنکه با مطالعه یک پروژه  از کسی که با اون پروژه درگیر بوده بهتر  موضوع ومحتوا رو انتقال میدن که  این از هنر سخنوری برای راوی حکایت داره.

بالاخره ناملایمات همیشه در کار هست

هرکو نظری دارد با یار کمان ابرو          باید که سپر باشد پیش همه پیکان ها

ازشون پرسیم آقا مهدی  شما که تواین عرصه بیشتر حضور داشتی باید چکار کنیم تا شرمنده  شهدا نباشیم و شهدا ازمون راضی باشند؟

گفتش شما اگه بخوای برا ی دوستت یک هدیه بگیری چه کار میکنی چه جوری می فهمی اون از چه هدیه ای خوشش میاد تا بتونی اونو شاد کنی ؟

منم به خنده گفتم شدی آقای احمدی نژاد ، سئوال رو با سئوال جواب میدید! خب سعی می کنم خاطراتی رو که باهم داشتیم یه ریکاوری کنم تا یادم بیاد از چی خوشش میاد

با اون لهجه همدانیش گفت  آ قربون پسر، دمت گرم . شهدا هم دقیقا این مدلیه. شما که نمیری از همسایه ی دوستت بپرسی چی خوشش میاد ... از خودش هرجوری شده از زیر زبونش میکشی

امام (ره) خطاب به مراجع وعلما  میفرمایند:پنجاه سال عبادت خدا رو کردید خدا قبول کنه برید وصیت نامه های این شهدا رو هم بخونید تا بلکه یه چیزی گیرتون بیاد ماهم دقیقا باید بریم وصیتنامه هاشون رو بخونیم تا  بفهمیم شهدا از چی خوششون میاد بعد به اون خواسته ی شهدا عمل کنیم البته با اخلاص...

ما میتونیم برای این کار وصیت نامه  چند شهیدرو فصل بندی کنیم مو ضوعات مشترک رو مثلا اگه ولایت  یا مادیات یا خانواه است اینا رو پیدا کنیم موضوعات پر تکرار رو شناسایی کنیم بعد اولویت دار ها خودشون مشخص میشن به اونا عمل کنیم بعدش مطمئن باشید ایشاا.. شرمنده شهدا نمی شیم.

سئوال آخر روهم از آقا مهدی این جوری پرسیدم که اگر بخوایم واقع بینانه نگاه کنیم  نه به صورت شعاری ،خود دفاع مقدس براما دستاوردی هم داشته یا نه؟

این بار دیگه با توپ پر جوابمو داد همین که در عرصه نظامی بدون اینکه به هیچ کشور بلوک شرق وغرب وابسته  نبودیم واین قدر پیشرفت داشتیم دستاورد نیست ؟

منم برا اینکه خودمو تبرئه کنم ابرو یی بالا انداختم  و با حال ندامت یک چرا تحویلش دادم

گفتش حقیقت اینه که  از دفاع مقدس علی الخصوص در مباحث فرهنگی آنچنان که باید استفاده نکردیم  به غیر از این اردو های راهیان که شاید یک قطره از اقیانوس برکت شهدا است که اونم خودشون  به سرانجام میرسونند به نظرت اینکه این همه نفر به صورت میلیونی از این مناطق با هر طرز تفکری که هستن  بازدید میکنن  دستاورد فرهنگی نیست

تاثیر دفاع مقدس  بود که یه ارتش چند هزار نفری به اسم حزب الله تونست رژیم  کثیف صهیونیستی رو سر جاش بشونه یا این بیداری اسلامی رو در منطقه راه بندازه  واگر واقع بینانه قضیه رو رصد کنیم اینه که انقلاب و جنگ نقطه ی عطفی در تاریخ دنیا و یا حداقل در منطقه خودمان بوجود آورد که حزب الله در مقابل حزب الشیطان قرار گرفت  و توانست شیطان را با همه یال و کوپالش به زمین بزند.

آقا مهدی من دیگه حرف نمی زنم خودت حرف آخرو بگو  و برامون دعا کن

یک  دعا از آقا هست که ایشون فرمودند: "پروردگارا کسانی را که شهادت را می شناسند و قدر شهادت را می دانند سرنوشتشان را به جز شهادت قرار نده "

ایشالله افرادی رو که دل پاک دارند و دل پاک صرفا به چله نشینی نیست به تبعیت محض از ولایته و انجام واجبات و ترک محرمات خدا ،انشاءالله خداوند اینهارو شامل این دعا کنه چون که ما اعتقاد داریم که دعای عبد صالح خدا دعای مستجابیه

والسلام

دیدگاه شما

آخرین اخبار