به گزارش صدای داشجوبه نقل از رویداد، شنیده شده است برنامه ای برای برایان تریسی با حضور ۱۷۰۰ مدیر کشوری در ۲ نوبت صبح و عصر در مرکز همایش های بین الملی صدا و سیما تدارک داده شده است. برایان تریسی یکی از وامداران مکاتب هندی و شرقی آمایش یافته در غرب است و اندیشه های وی در واقع تسکینی برای فقدان معنویت در جوامع غربی به شمار می رود. اکنون تریسی قصد دارد تا آموخته های التقاطی خود را به مشرق و مهد معنویت و منابع ناب الهی بیاورد.

افرادی که چنین شخصیتی را به کشور دعوت کردند شایسته است قبل از حضور وی مطالبی را یادآور شوند.

تریسی (زاده ۱۹۴۴ در ونکوور کانادا) یکی از نویسندگان کمک به خویشتن (Self-help) است که بسیاری از کارهای خود را به صورت کتاب گویا ارائه داده است. موضوع سمینارها و ارائه‌های او در قالب رهبری، فروش، مدیریت موثر و استراتژی کسب و کار می باشد.

پیش از آنکه با تعالیم و قوانین وی آشنا شویم، لازم است ماهیت این حوزه و خواستگاه آن را در غرب بشناسیم.

راز ورزی به جای دین:
در عصر جدید اروپا و پس از آن در آمریکا مفهوم دین (religion) جایگاه واقعی خود را از دست داد و پس از مدتی این فقدان و نیز احساس نیاز شدید در اجتماعات غربی، مفهوم دیگری را (mysticism) در غرب ایجاد نمود که در ترجمه های بسیاری به طور اشتباه، از آن« به عنوان «عرفان» یاد می کنند. این در حالی است که عرفان ناب اسلامی و علوی امری است مثبت و اولوهی و جزئی از پیکره سیره اهل بیت(ع) و شریعت به شمار می رود.

در حالی که مفهوم (mysticism) در هر دو وجه مثبت و منفی قابل معناست و در واقع گستره ای بسیار وسیع است که به هرگونه از امور متافیزیکی و غیر متعارف که فراتر از دانسته های عوام باشد اطلاق می گردد. در واقع این مفهوم در ترجمه صحیح تر با عبارت «راز ورزی» مترادف می باشد. گستره معنایی که در آن همه نوع کف بینی، خواب بینی، طالع بینی، سحر و جادو و فرقه های ساختگی، ترفندهای روانشناختی که با ارائه میانبرهای کاذب برای زندگی، عوام فریبی می کنند، یافت می شود. تریسی و سایر «راز ورزان» (mystices) هر یک با روشی متفاوت از دیگری خواسته اند تا یک الگوی شبه عرفانی (mystical) به عنوان جایگزینی برای دین اولوهی ارائه کنند.

غرب که پس از فرار از طریقت بی شریعت و خشک کلیسا به ملکوت زمینی بیکن دل بسته بود در فقر معنویت و اوج عطش روح جمعی خود به اجبار این الگوها را پذیرفت. اما آیا واقعا لازم است که این الگوها به عنوان زیره ای به کرمان صادر شود و تحت یک دانش نوین به مهد منابع غنی اسلامی و دینی وارد گردد؟ آیا جامعه ما نیز در مرحله گذار از دین و دینداری به سمت لائیک است و باید پیشاپیش لوازم مورد نیاز یک جامعه سکولاریزه را فراهم سازد. به نظر می رسد دعوت کنندگان تریسی چنین پیش بینی را از آینده ایران اسلامی می کنند که با دعوت وی سعی در ترویج الگوهای جایگزین برای دین دارند! دعوت این افراد که پیامبران دروغین پس از بیکن، در غرب هستند، برای یک اجتماع متدین چه دستاوردی خواهد داشت؟

با این مقدمه نگاهی به برخی از مفاهیم اصلی دروس تریسی می اندازیم. وی این اصول را «قانون» می نامد و قانون در عصر مدرن غرب، هر جا که باشد جایگزینی است که به عقیده تئوریسین های بعد از رنسانس از جمله مونتسکیو از دین کارایی بیشتری دارد.

آن‌چه در زیر می‌خوانید، خلاصه‌ای از این قانون‌ها می‌باشد.

قانون ذهن:
همه‌ی علت و معلول‌ها، ذهنی هستند. افکار شما تبدیل به واقعیت می‌شوند. افکار شما آفریننده‌اند. شما تبدیل به همان چیزی می‌شوید که درباره‌ی آن بیش‌تر فکر می‌کنید.

در این قانون ایجاد اصالت ذهن، به جای عامل سبب ساز و دیالتیک هستی شناختی طرح می گردد. در واقع آدمی تنها حاصل انتزاعات خویش است و آنچه که راز آمیز و سبب ساز و علت العلل تمام پدیده هاست، همین انتزاع ذهنی می باشد.

قانون عینیت‌یافتن ذهنیات:
دنیای پیرامون شما، تجلی فیزیکی دنیای درون شماست. کار شما در زندگی، این است که زندگی مورد علاقه‌ی خود را در درون خلق کنید. زندگی ایده‌آل خود را با تمام جزئیات آن مجسم کنید و این تصویر ذهنی را تا زمانی‌که در دنیای پیرامون‌تان تحقق پیدا کند، حفظ کنید.
در این قانون نیز تریسی یک علت از معلول ذهن، فاصله می گیرد و وجود خارجی را معلول خیال انتزاعی قلمداد می کند. این بدین معناست که نهان آدمی برای وصول سعادت وی، کفایت می کند. این امر در قانون چهارم نیز استحکام و تداوم می یابد.

قانون رابطه‌ی مستقیم:
زندگی بیرونی شما، بازتاب زندگی درونی‌تان است. بین طرز فکر و احساسات درونی شما از یک‌طرف و عملکرد و تجارب بیرونی شما از طرف دیگر، رابطه‌ای مستقیم وجود دارد. روابط اجتماعی، وضعیت جسمانی، شرایط مالی و موفقیت اجتماعی شما، بازتاب دنیای درونی‌تان است.

قانون باور:
هر چیزی را که عمیقاً باور داشته باشید، برای‌تان به ‌واقعیت تبدیل می‌شود. شما آن‌چه را که می‌بینید، باور نمی‌کنید بلکه آن‌چیزی را می‌بینید که قبلاً به‌عنوان یک باور انتخاب کرده‌اید. پس باید :
- باورهای محدودکننده‌ای را که مانع موفقیت شما هستند، شناسایی کنید.
- آن‌ها را از بین ببرید.
در واقع تریسی باور به انتزاع و خویش کاوی و خویش سازی را جایگزینی برای ایمان مذهبی می داند و در عبارت آخر این اصل یک ایجاز حذف وجود دارد و آن، جز اشاره تلویحی به حذب اعتقادات دینی به عنوان مانع موفقیت فردی، نیست.

قانون انگیزه:
هر‌چه می‌گویید یا انجام می‌دهید، از تمایلات درونی، خواسته‌ها و غرایز شما سرچشمه می‌گیرد. این‌کار ممکن است به‌صورت خود‌آگاه یا ناخودآگاه انجام شود.
اصالت غریزه نیز از مبانی ملکوت بیکنی بوده و رسیدن به لذت حداکثری، آرمانشهر آن است که با میانبرهای ارائه شده در تعالیم امثال تریسی می تواند برای غربیان باور پذیر تر گردد.

۸) قانون فعالیت ذهن ناخودآگاه:
ناخودآگاه شما موجب می‌شود همه‌ی گفته‌ها و اعمال‌تان، مطابق با الگویی انجام پذیرد که با تصویر ذهنی و باورهای زیر‌بنایی شما هماهنگ است. ذهن ناخودآگاه شما، بسته به این‌که چگونه آن‌را برنامه‌ریزی کنید، می‌تواند شما را به‌پیش ببرد و یا از پیشرفت بازدارد.
راز آلودگی و راز ورزی نیز با این مبانی، می تواند بر جذابیت قوانین بیفزاید.

قانون تمرکز:
هر چیزی که ذهن خود را به آن مشغول سازید، در زندگی واقعیت پیدا می‌کند. هر چیزی‌که روی آن تمرکز کنید و مرتب به ‌آن فکر کنید، در زندگی واقعی شکل می‌گیرد و گسترش پیدا می‌کند. بنابراین باید فکر خود را بر چیزهایی متمرکز کنید که در زندگی، واقعاً طالب آن‌ها هستید. همانطور که پیداست بسیاری از قوانین آمایش یافته از قوانین هندوئیسمی مثل قانون «کرمه» می باشند.

قانون عادت:
دست‌کم ۹۵درصد از کارهایی که انجام می‌دهید، از روی عادت است، خواه عادت‌های مفید و خواه عادت‌های مضر. شما می‌توانید عادت‌هایی که موفقیت‌تان را تضمین می‌کند، در خود پرورش دهید؛ به‌ این‌صورت که تا هنگامی‌که رفتار مورد نظر، به‌صورت غیر ‌ارادی انجام نشود، تمرین و تکرار آگاهانه و مداوم آن را ادامه دهید.
شرطی سازی انسان، امکانی غریزی است که مشترک بین نوع بشر و حیوانات می باشد. در واقع با اصالت غریزه باید حداقل موجودیت برای انسان تصویر شود تا همه چیز سهل و قابل وصول تر به نظر رسد.

قانون مسؤولیت:
هرجا که هستید و هر‌چه که هستید، به‌خاطر آن است که خودتان این‌طور خواسته‌اید. مسؤولیت کامل آن‌چه که هستید، آن‌چه که به‌دست آورده‌اید و آن‌چه که خواهید شد، بر عهده‌ی خود شماست.
این قانون هم به نوعی برخاسته از نگرش اومانیسمی بوده و اصالت انسان و وجدانش را بر هر گونه الگو برداری از تقلید از ساحت سرمدی باعث می شود.

زندگی تریسی:
ثمره زندگی تریسی با تمام قهرمان سازی هایی که برای وی تصویر نموده اند، در واقع تبیین سلوک یک زندگی لائیک در اوج یک موفیقت کاذب می باشد. چنانکه می نویسد:

«در طول سوابق حرفه ای خود یک حقیقت ساده را دریافتم . کلید دست یابی به موفقیت بزرگ ، پیروزی ، احترام ، مقام و خوشبختی در زندگی این است که بتوانی ذهنت را تمام و کمال روی مهمترین کار یا هدفی که داری متمرکز کنی ، آن را درست انجام دهی و تا آنرا به اتمام نرسانده ای دست از کار نکشی.»

خوشبختی در اندیشه تریسی در کنار مقام و احترام مادی تجلی دارد و پیداست که نگاهی ماتریال به ماهیت انسان با حذف تمام ارزش های متافیزیکی مثل باورها و ایمان مذهبی همراه است.

یکی از کتابهای که از این نویسنده در ایران با اقبال عمومی روبرو گردیده است کتاب «قورباغه را غورت بده» است که در باره ۲۱ روش انجام بیشترین کار در کمترین زمان می باشد .

برایان تریسی نامی آشنا در صنعت جایگزینی فرقه گرایی نوین به جای دین است.