مطبوعات همدان
به کانا ل ارتباطی ما بپیوندید
تاریخ : 24. مهر 1391 - 12:33   |   کد مطلب: 3507
در سفر حج واجب ايراني‌ها كنار مرقد پيامبر (ص) عكس مي‌گرفتند كه يكي از عرب‌ها آمد و مشت محكمي به من زد و گفتم: براي چي مي‌زني؟

به گزارش صدای دانشجو به نقل از«خبرگزاري دانشجو»؛ ستون اين بار هنرمند سيب زميني‌مان اختصاص دارد به مهران رجبي؛ كسي كه وقتي وارد خبرگزاري شد، توانست لبخند را بر لبان همه بچه هاي خبرگزاري بنشاند و به قول خودش آنقدر در اينجا احساس راحتي مي كرد كه انگار در خانه خودش است.

ناگفته هاي زيادي داشت از فيلم هايش، از صحبت ها و ديدارش با رئيس جمهور كه كلي برايش حرف درست كرده اند؛ اما به گفته خودش برايش مهم نبود چون او وارد اين كار شده تا بازي كند و حاشيه ها برايش مهم نيست.

پس شما هم بخوانيد حرف هاي جالب و شنيدني اين هنرمند طنزپرداز كشورمان را:

متولد دهم دی‌ماه ۱۳۴۰ از روستای واریان کرج هستم و فارغ‌التحصیل دوره کارشناسی رشته گرافیک از دانشگاه تهران و کارشناسی ارشد گرافیک از دانشگاه تربیت مدرس.

اولین حضورم در جلوی دوربین به سال ۱۳۷۶ در مجموعه تلویزیونی «بچه‌های مدرسه همت» برمي گردد و بعد به ترتيب سريال ها و فيلم هاي سينمايي مختلف را بازي كردم.

براي «زير نور ماه» از دوستم لباس روحانيت گرفتم

فيلم سينمايي «زير نور ماه» يك فيلم بدون جنجال و قشنگي بود كه از نظر بين‌المللي هم جايزه اول هفته منتقدان جشنواره من را به خودش اختصاص داد.

«زیر نور ماه» اولين فيلم پس از انقلاب اسلامي بود كه در آن فردی لباس روحاني بر تن دارد؛ این فيلم در جشنواره كانديداي بسیاری از جوايز شد و همان جا در جشنواره از چند نفر از منتقدين سوال کردم كه چرا پس از اين همه تعريف من كانديدا نشدم كه جواب دادند: مجله فيلم اين هفته را بخوان و پس از مطالعه ديدم نوشته شده بود سيمرغ بلورين را از نظر منتقدين و نويسندگان كسب كرده ام.

يك خاطره‌ام از اين فیلم اين است كه ما چون احتمال مي‌داديم از سوي روحانيت مستقر در مدرسه امام خميني (ره) بازار كاشان نتوانيم لباس بگيريم، من شب سراغ يكي از دوستان روحانيم در قم رفتم و از همان جا با همان لباس روحاني به سمت کاشان حركت كردم و زماني به حوزه رسيدم كه سيدرضا ميركريمي پشت به در نشسته بود.

نقاش در حال رنگ كردن حياط بود كه من همان‌جا پشت به ميركريمي گفتم كه اينجا چي كار مي‌كنيد؟ گفت كه آمديم فيلمبرداري و پرسيدم چه كسي به شما مجوز داده و خيلي جدي به آنها غُر زدم و ميركريمي هم برنمي‌گشت كه ببيند با چه كسي صحبت مي‌كند كه يك دفعه برگشت و زمانی که من را با لباس روحاني ديد گفت: وقتی این حرف ها رو زدی رنگم پرديد؛ چون از صبح تا حالا با ۲۰ نفر راجع ‌به اين موضوع دارم صحبت مي‌كنم.

همان شب با بازيگر نقش اول فیلم جايي بوديم و چون آن بازیگر بسيار خجالتي بود ميركريمي به من گفت: آوردمش اينجا تا يخش آب شود.

آنقدر تلاش كردم حرف بزند تا اينكه بالاخره شروع به حرف زدن کرد؛ آن هم زماني كه حسين رضازاده در مسابقات سيدني وزنه را گرفت و بالا برد و چون بچه اردبيل بود خيلي خوشحال شده بود و با هیجان تشويق مي‌كرد كه ما از دريچه حسين رضازاده وارد شديم و صحبت كرديم و با عطش جواب مي‌داد و متوجه نبود كه ما داريم از او حرف مي‌كشيم و ميركريمي هم اشاره مي‌كرد كه ادامه بده كه ديگر آن حُجب و حيايش برای بازی در فیلم از بين رفته بود.

به پيامبر توهين كردند، اما ما مي‌دانيم كه پيامبر توهين پذير نيستند

در خصوص توهين به پيامبر بايد بگويم مولوي در تفسير سوره «مزمل» گفته است:

خواند مزمل نبي را زين سبب
كه برون آي از گليم ‌اي بوالهرب...
بي فروغت روز روشن هم شب است
بي پناهت شير اسير ارنب است
باش كشتي بان در اين عهد صفا
كه تو نور ثاني‌اي اي مصطفي...
بدر بر صدر فلك شد شب روان
سير را نگذارد از بانگ سگان

كه مفهومش اين است كه همان‌گونه كه ماه از آسمان حركت مي‌كند سگ هم عادت كرده كه هر كسي يا چيزي رد بشود يك بار صدايي از خودش در بياورد.

حالا بگذار چهار تا سگ هم واق واق كنند از صداي آنها ناراحت نشوید و اين اهانت‌هاي كشور غربي در حد همون واق واق‌هاي روز سگان هست و معقتدم كه اگر فرد فلسطيني به شهادت مي‌رسد روز حسابي هم وجود دارد.

به پيامبر توهين كردند، اما ما مي‌دانيم كه پيامبر توهين پذير نيستند و فرد بزرگواري بوده‌اند.

در سفر حج واجب ايراني‌ها كنار مرقد پيامبر (ص) عكس مي‌گرفتند كه يكي از عرب‌ها آمد و مشت محكمي به من زد و گفتم: براي چي مي‌زني؟ گفت: عكس گرفتن ممنوع، ممنوع! گفتم تو كارت چيه؟ گفت: من خادم حرمين هستم. گفتم: تو مي داني خادم چه كسي هستي؟ به اين آدم مي‌گويند رحمه‌للعالمين تو چرا اين رفتارها را مي‌كني چرا فكر نمي‌كني؟ كه بنده خداخجالت كشيد و رفت.

احمدی نژاد اگر کاندیدای ریاست جمهوری هم نشود باز من به او رای می‌دهم

يك بار در مراسمي ‌آقاي احمدي نژاد را ديدم و بعد از سلام و عليك ايشان گفت: من و خانواده‌ام عاشق تو هستيم و من در جواب گفتم: تويي كه عاشق‌ مايي، آخه بروم به خانواده بگم رئيس جمهوري كه عاشق ماست چه كاري براي من انجام داده است؟

دفعه قبل هم سر شام در مراسمي ديگر ديدمشان كه گفت: در سريال «ساختمان پزشكان» خوب اداي من را در آوردي و خيلي شبيه من صحبت مي‌كردي؛ با خانواده كه فيلم را مي‌ديديم همه نقشت را دوست داشتند؛ كارت هم خيلي خوب بود.

در همان جلسه بود كه من از ايشان خواستم مسكن مهري براي هنرمندان بسازند كه خدا را شكر تصويب شد.

احمدی نژاد اگر کاندیدای ریاست جمهوری هم نشود باز من به او رای می‌دهم.

خانه سينما كاري براي ما انجام نداد

در خصوص خانه سينما بايد بگويم كه من خودم عضو خانه سينما هستم و تشكلي بود كه قرار بود به امور سينماگران بپردازند، اما كاري براي سينماگران انجام نمي‌داد و كار بيمه و ماليات هم كه ارشاد برای ما انجام مي داد و خانه سينما هيچ كاره بود.

خانه سينما مي تواند در قالب همان سازمان سينمايي بهتر خدمات ارائه دهد و چيزي كه همين الان هم در اين سازمان مصوب شده است، ساخت ۳۸۰۰ منزل مسكوني براي هنرمندان بوده كه شروع شده و عمرا خانه سينما بتواند ۱۵۰ واحد در تمام طول عمر خود درست كند.

به كيانوش عياري گفتم كه به «خانه پدري» اجازه اكران نمي‌دهند

در مورد فيلم «خانه پدري» به کیانوش عیاری گفتم که به اين فیلم اجازه اکران نمی‌دهند، اما اگر اصلاحیه ای در فیلم ایجاد شود، شايد اجازه نمایش بگیرد؛ البته من بعید می دانم چنین اتفاقی بیفتد و فیلم اکران شود.

بازي من در اين فيلم خيلي خوب و درخشان بود و احساس مي‌كنم که اگر در جشنواره اكران شود، سیمرغ مي گيرم و اگر ۳۰ مرغ نگيرم حداقل ۱۰ مرغ مي‌گيریم.

سكانسي در «اخراجي ها» كه ۲۵ بار تكرار شد

فيلم «اخراجي ها» برايمان سراسر خاطره بود و سكانس‌هايي در اين فيلم وجود داشت كه خيلي خنده ‌مون مي‌گرفت.

يادم مي آيد كه در يك سكانسي آقای محمدرضا شريفي‌نيا و صديق شريف و دوستان ديگري كه تازه وارد اردوگاه ما شده بودند و من باید براي آنها توضيح مي‌دادم كه گروه جدید و قدیم چه كساني هستند كه اين توضيحات باعث خنده مي‌شد و شايد ۲۵ بار تكرار شد.

بسياري از بازيگران بايد در كلاس‌هاي اخلاق اسلامي شركت كنند

در خصوص تناسب اخلاق و بازيگري بايد بگويم كه اخلاق با تمام حوزه‌ها مربوط مي‌شود و وجه زيباي آن همان اخلاق است. در اخلاق تقوا و چشم پاکی وجود دارد؛ در سينما هم كسي كه سينما را مقصد به حساب بياورد در قعر و پايين آن زندگي مي‌كند.

بسياري از بازيگران بايد در كلاس‌هاي اخلاق اسلامي شركت كنند چون باید ذات ما خوب شود و اخلاق‌مان پسنديده شود.

۸۰ درصدِ راه را رفتيم و مهم تنها اثر ما نيست و تذكر هميشه خوب است و نفع دارد.

هيچ نقشي نيست كه دلم بخواهد بازي كنم

هيچ نقشي را دوست نداشتم كه خودم بازي كنم؛ چون همه‌اش فكر مي‌كنم اين كاري را كه انجام مي‌دهم آخرين كار است و بايد به كارهاي ديگرم بپردازم و از بچگي آدم بي‌قراري بودم.

مستند تونل صدر و نيايش كار جديدم است

كار مستندي براي تونل‌هاي صدر و نيايش پیشنهاد شده كه مجري و بازيگر آن هستم كه در اين مستند پل و تونل‌هاي صدر و نيايش معرفی می شوند.

فعلاً راضي نيستم و معتقدم بازیگر نبايد زیاد اين كارها را انجام بده ولي اگه پاكتش سنگين باشه انجام مي‌دهم.

از اول هم گفتم پول بدهيد بازي مي‌كنم

ما دنبال پول هستيم و نقش را في‌نفسه به خاطر نقش بازي نمي‌كنيم و تنها بازيگر ايران هستم كه مي‌گويم فيلم را به خاطر پولش بازي مي‌كنم.

يك بار فتحعلي اويسي گفت: دمت گرم مهران، ما از همان روز اول گفتيم بازي را به خاطر هنر، هنر و هنر انجام مي‌دهيم كه هنوز مستاجريم.

من از همون اول گفتم پول بدهيد بازي مي‌كنم، اگر ندهيد من بازي نمي‌كنم و خيلي فيلم‌ها كه پاكت‌ها سبك هستند، نرفتم.

دیدگاه شما

آخرین اخبار