مطبوعات همدان
به کانا ل ارتباطی ما بپیوندید
تاریخ : 11. آبان 1391 - 13:27   |   کد مطلب: 3900
"همین روز بود یا روز بعد، بردندم بازجویی، اتاقی غیر از اتاق همیشگی بازجویی. کاوه[همایون کاویانی] رئیس بازجوها در انتظارم بود. شروع به بازجویی کرد و یکی از چیزهایی که گقت این بود: لابد می دانی آقای میلانی هم مرده است! گفتم از کجا بدانم؟ گفت مرده است."

به گزارش صداي دانشجو به نقل از فرهنگ نیوز ، در کتاب شرح اسم خاطره ای از زمان درگذشت آیت الله میلانی که مقام معظم رهبری در زندان بودند ذکر شده است که در زیر می آید:
شب درگذشت آیت الله میلانی، آقای خامنه ای در خواب، خود را برابر مسجدی در میان بازار مشهد دید. دو مرد که انگار فرشته اند،دو طرف مسجد ایستاده بودند. این مردها به اندازه ای بلند بالا بودند که او فقط پای آنان را می دید. فرش ها را جمع کرده بودند. مسجد در حال تعمیر بود. برخی سنگ های روکار دیوارها افتاده بود. زمین از خاک و سنگ پراکنده فرش بود. امام جماعت آن مسجد آقای علم الهدی از شاگردان نزدیک آیت الله میلانی بود و استاد علم الهدی را به امامت آن مسجد گمارده بود. وقتی بیدار شد، خوابش را برای هم سلولی ها باز گفت. یا آقای علم الهدی، یا آیت الله میلانی در گذشته است.
"همین روز بود یا روز بعد، بردندم بازجویی، اتاقی غیر از اتاق همیشگی بازجویی. کاوه[همایون کاویانی] رئیس بازجوها در انتظارم بود. شروع به بازجویی کرد و یکی از چیزهایی که گقت این بود: لابد می دانی آقای میلانی هم مرده است! گفتم از کجا بدانم؟ گفت مرده است."

دیدگاه شما

آخرین اخبار