مطبوعات همدان
به کانا ل ارتباطی ما بپیوندید
تاریخ : 6. مرداد 1391 - 7:55   |   کد مطلب: 441
اینکه گفته شود دو طرف و به خصوص آمریکا مخصوصا نمی خواهند تا انتخابات ریاست جمهوری آمریکا به توافق برسند را من قبول ندارم. این تحلیل اشتباه است. چون اگر توافق مورد نظر آمریکا بدست بیاید این امر یک پیروزی خواهد بود و اوباما می تواند در انتخابات روی این موضوع مانور دهد.
چشم انداز مذاکرات پس از دیدار اشمید و باقری

حسن بهشتی پور کارشناس مسائل هسته ای با بیان مطلب بالا در گفتگو با فرارو تحلیل خود از مذاکرات باقری و اشمید را چنین بیان کرد.

• واقعیت این است که مذاکرات آقای باقری و خانم اشمید به نتیجه مورد نظر نرسیده است و آنچه که مشخص است این است که دو طرف در این مذاکرات به ارزیابی دیدگاههای همدیگر پرداخته اند بدون آنکه به توافق اساسی دست پیدا کنند.

• می توان امیدوار بود چون اعلام شده خانم اشتون و آقای جلیلی به زودی با هم تلفنی صحبت خواهند کرد؛ حداقل در سطوح بالاتر گره هایی که وجود دارد باز شود.

• این گره ها هم حدس زده می شود که عمدتا سر فرمولی است که غرب مشخصا در سه مرحله مطرح کرده است که مرحله اول آن شامل توقف غنی سازی اورانیوم در سطح 20 درصد، انتقال اورانیوم 20 درصد غنی شده به یک کشور ثالث (یعنی نه ایران و نه کشورهای گروه 1+5) و تعطیلی فردو می باشد. یعنی توقف، انتقال و تعطیلی. این سه اقدام مرحله اول از آن فرمول سه مرحله ای می باشد.

• در حالی که ایران معتقد است در این مرحله ما به ازایی که غرب می خواهد در قبال این سه اقدام به ایران بدهد قابل قبول نیست. یعنی ایران انتظار دارد که حداقل 1+5 رسما اعلام کند که با غنی سازی اورانیوم توسط ایران موافق است و یا رسما اعلام کنند که حداقل بخشی از تحریم ها را متوقف خواهند کرد. یعنی حداقل تحریم هایی که فراقطعنامه ای است و شامل تحریم بانک مرکزی و تحریم خرید نفت از ایرات توسط اتحادیه اروپا می باشد.

• بحث دیگر این است که ظاهرا هنوز بی اعتمادی بین دو طرف حاکم است. یعنی چند دور مذاکره صورت گرفته است ولی نه ایران برای اینکه به توافق برسد به گروه 1+5 اعتماد کافی دارد و نه طرف مقابل.

• دلایل این بی اعتمادی هم مختلف است که یکی از مهم ترین آنها این است که غرب هنوز استراتژی فشار و مذاکره را کنار نگذاشته است. در حالی که می تواند برای اعتمادسازی و برای ایجاد یک فضای مناسب برای توافق حداقل استراتژی خود را به سمت همکاری و مذاکره ببرد.

• حالا باز هم باید منتظر باشیم ببینیم که خانم اشتون چه وقت با آقای جلیلی تماس می گیرد و یا برعکس و بعد چه وقت اینها توافق می کنند که بنشینند و مذاکرات را ادامه دهند.

• نکته اساسی دیگری که وجود دارد و باعث تعجب من شده این است که اگر قبل از مذاکرات یا در حین مذاکرات اینها نخواهند موضوع را رسانه ای کنند تا حدی قابل قبول است؛ به دلیل اینکه می خواهند آسیب پذیری رسانه ای را از موضوع دور کنند؛ اما سکوت رسانه ای بعد از پایان مذاکرات قابل توجیه نیست.

• من فکر می کنم عدم رسانه ای شدن این موضوع به این دلیل است که هنوز مسئولین ما باور ندارند که همان درجه اهمیتی که مذاکرات دارد، به همان میزان دیپلماسی رسانه ای مرتبط با این موضوع دارای اهمیت است. یعنی دیپلماسی هسته ای و دیپلماسی رسانه ای باید همگام و همزمان پیش رود و دیپلماسی رسانه ای اهمیت بسیار بالایی دارد.

• در نشست کارشناسی که چند هفته پیش انجام شد نقاط مورد اختلاف و نقاط مورد اشتراک پیدا شد و قرار بود خانم اشمید و آقای باقری در مذاکراتی که دیروز انجام شد طرحی ارائه دهند که این نقاط اختلاف را از بین برده و به نقطه اشتراک برسند.

• اما در مذاکرات دیروز نتوانستند به این دستور کار مشترک برسند. البته این امیدواری وجود دارد که در سطح خانم اشتون و آقای جلیلی به این نقطه اشتراک برسند.

شرایط مذاکرات پس از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا
• اینکه گفته شود دو طرف و به خصوص آمریکا مخصوصا نمی خواهند تا انتخابات ریاست جمهوری آمریکا به توافق برسند را من قبول ندارم. این تحلیل اشتباه است. چون اگر توافق مورد نظر آمریکا بدست بیاید این امر یک پیروزی خواهد بود و اوباما می تواند در انتخابات روی این موضوع مانور دهد.

• منتهی آمریکا چون به آن توافقی که مدنظر این کشور است نمی رسد ماجرا کش پیدا می کند.

• ایران هم موضع خود را نه تا زمان انتخابات آمریکا که به نظر من تا الی یوم القیامه و تا زمانی که تحولی اساسی روی ندهد تغییر نخواهد داد. اما ایران هم می خواهد به نتیجه برسد؛ منتهی به نتیجه مورد نظر خود و نتیجه ای که آمریکا مدنظر دارد.

• استراتژی آمریکا در این موضوع با آمدن رامنی تغییر نخواهد کرد؛ چنان که استراتژی این کشور با رفتن بوش و آمدن اوباما تغییر نکرد. اما تاکتیک آنها تغییر خواهد کرد.

• مثلا تاکتیک آمریکا در زمان بوش تعلیق غنی سازی به عنوان پیش شرط گفتگو و مذاکرات بود. اما اوباما این تاکتیک را تغییر داد و گفت حاضر است بدون پیش شرط مذاکره کند اما در حین مذاکره فشار را هم از طریق تحریم ها ادامه می دهد.

• این تاکتیک ها در درون یک استراتزی و راهبرد است. این راهبرد این است که اصولا ایران فعالیت های هسته ای نداشته باشد. حال چه رامنی بیاید و چه اوباما این راهبرد تغییر نمی کند، هرچند تاکتیک ها تغییر پیدا کند.

• به نظر من رامنی در موضوع هسته ای ایران همان شرایطی خواهد داشت که اوباما دارد. رامنی باید تاکتیک خود را به سمتی ببرد که مثلا نوعی همکاری جدید با ایران را تعریف بکند. یعنی تندتر بودن به این معنا نیست که اقدام نظامی علیه ایران کند. چون اینها در زمان کاندیداتوری خیلی حرف می زنند ولی وقتی رئیس جمهوری می شوند حرف های آنها کمی منطقی تر و چارچوب دارتر می شود.

• اما من با این موضوع موافقم که بعد از انتخابات آمریکا چه رامنی پیروز شود و چه اوباما، شرایط برای ایران سخت تر خواهد شد.

• اما مسئله این است که ما در این موضوع با ایرانی دست و پا بسته روبرو نیستیم. با ایرانی روبرو هستیم که می تواند ابتکار عمل هم نشان دهد و می تواند خیلی کارها در جنبه های مثبت انجام دهد.

• بنابراین ما باید به دنبال آن باشیم که ایران چه ابتکاراتی می تواند انجام دهد که اولا دشمنانش را متفرق کند و دوم اینکه موجب وادار شدن دشمن به تجدیدنظر در نقشه هایی که برای ایران دارد شود.

دیدگاه شما

آخرین اخبار