سخنراني در جمع اعضاي كميته استقبال در مدرسه رفاه مورخ 12 بهمن1357
[بسم الله الرحمن الرحيم ]
من بزرگترين پيروزي را آشتي بين دانشگاه و مدارس علمي [حوزه هاي علمي ]مي دانم . اگر ما هيچ پيروزي پيدا نكرده بوديم الا همين معنا كه بين دانشگاه و طبقه روحاني نزديك كرديم و تفاهم حاصل شد . . . و اين دست خيانتي كه سالهاي طولاني جدايي انداخته بود بين اين دو طبقه قطع شد. و بحمدالله ، هم روحاني فهميد كه دانشگاهي آنچه اجانب گفته اند نبود و هم طبقه جوان و دانشگاهي فهميدند كه روحاني آنطور كه براي اينها توصيف كرده بودند نبود. آنها مي خواستند كه ملت را از هم جداكنند و تمام هستي ملت را ببرند، و خود ملت [را] باز به هم ريزند - اختلاف با هم - ازمصالحشان غافل باشند. شما ملت ايران ثابت كرديد كه با وحدت كلمه ، يد اجانب ، دست آنها را قطع كرديد؛ دست اين شاه ظالم ، دست اين محمدرضاي ظالم را كه مي خواست تمام هستي ما را به باد فنا بدهد قطع كرديد.
تا اراده خداي تبارك و تعالي نباشد براي بشر امكان ندارد كه به يك همچووحدت كلمه اي برسد. شما مي دانيد، شما كه در ايران بوديد بهتر مي دانيد كه در سرتاسرايران ، از آن دهات تا مركز، همه يكدل و يكصدا اين خاندان را طرد كردند. بچه هايي كه تازه زبان درآوردند با جوانها و پيرمردها همه هم صدا شدند. دست خدا با جماعت است . برادرهاي من ، اين وحدت كلمه را حفظ كنيد. رمز پيروزي شما وحدت كلمه است . اختلاف را كنار بگذاريد
دیدگاه شما