در این نشست شهریار زرشناس عضو پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی طی سخنانی اظهارداشت: اگر بخواهیم یک تقسیمبندی در خصوص تهاجم فرهنگی از سال 60 به بعد داشته باشیم اینگونه میتوان گفت که موج اول از سال 60 تا 69، موج دوم که هویت بارزی دارد از سال 69 تا 76 و موج سوم از سال 76 تا 78 را تشکیل میدهد که در نوع خود، جنگ نرم تمام عیاری بود.
وی افزود: در موج اول همه ما درگیر غفلت مضاعفی هستیم که لیدر اصلی آن سروش، خاتمی و وزیر ارشاد وقت است. اگر آرایش فرهنگی کشور در این دوره را نگاه کنیم درمییابیم که همگی از جمله شورای عالی انقلاب فرهنگی و مطبوعات، همگی در دست سروش و در اختیار یک جریان فکری خاصی قرار داشت که به صورت پنهان عمل میکرد اما عملکردی منسجم و مدون داشت.
* سروش میخواست تکنوکراتها را با عنوان «مدیریت علمی» در مقابل ولایت فقیه قرار دهد
این روشنفکر دینی با بیان اینکه حرکتی که علیه ما به واسطه تهاجم فرهنگی صورت میگرفت بسیار سازمانیافته و با اغراض سیاسی بود که در کانون انقلاب اسلامی نیز به آن سرویس داده میشد، اظهارداشت: از سال 69 تا 76 این تهاجم فرهنگی گستردهتر میشود و دولتی که از سال 68 روی کار میآید دو کار مهم را انجام داد: یکی آنکه اقتصاد ما را به سمت سرمایهداری برد و از سال 79 به بعد در مقیاس جهانی، نئولیبرالیسم به عنوان ایدئولوژی حاکم بر جهان سلطه، جانشین حاکمیت سوسیال دموکراسی شد.
وی گفت: «هایک» کسی است که تمام دیدگاه عبدالکریم سروش متعلق به آن است و بدنه اصلی دانشکده اقتصاد کشور ما و فضای دانشگاهی ما همگی «هایکی»اند و تئوریسینهای اقتصادی ما نیز همگی اینگونهاند و بعد از انقلاب اسلامی عبدالکریم سروش از طریق شورای عالی انقلاب فرهنگی توانست اوضاع را بازسازی کرده و تحت لوای تکنوکراسی، تهاجم فرهنگی را سازماندهی کند و در واقع سروش میخواست تکنوکراتها را با عنوان مدیریت علمی در مقابل ولایت فقیه قرار دهد.
زرشناس یادآور شد: از سال 76 تا 78 تکنوکراتها قدرت فوقالعادهای در حکومت پیدا میکنند و میخواهند حکومت را به سمت حاکمیت دوگانه ببرند و در واقع در این زمان شاهد جنگ نرم تمام عیاری هستیم و ارتباطهای داخل و خارج به صورت فوقالعاده گسترش پیدا میکند. کاری که این اقتصاد نئولیبرال در جامعه ایجاد کرد اشرافیت وحشتناک و متمولانهای بود که فاصله میان تودههای مردم را افزایش میداد؛ از این رو کودتای ناکام آنها در 18 تیر 78 که برخی از داخل نظام آن را حمایت میکردند و مجموعه این امور باعث شد تا آنها در سال 88، بازی را در عرصه انتخابات ببازند اما این فضا در فاصله سالهای 84 تا 88 تا حدودی تعدیل شد.
این کارشناس و متفکر فرهنگی در رابطه با ویژگیهای رئیسجمهور آینده اظهارداشت: ما نیاز به رئیسجمهوری داریم که درک فرهنگی داشته باشد یعنی هم بینش داشته باشد و هم دغدغه که بتواند با چنین سیل خروشانی مقابله کند، من کاندیداها را مورد ارزیابی قرار دادم خود من معتقد به دکتر زاکانی هستم. چون دغدغه دارد، بینش لازم را هم دارد.
وی افزود: کمتر آدمی دیدم که به این گونه مباحث گوش دهد و با دغدغه عمل کند؛ من امیدوارم که او رای بیاورد وضعیت فرهنگی کشور تکانی بخورد و حداقل سی تا چهل درصد در این اوضاع تفاوت ایجاد شود؛ من سالهای با وی کار کردم و دیدهام که کار میکند.
زرشناس با برشمردن ویژگیهای رئیس جمهور ایدهآل گفت: رئیسجمهور باید صداقت داشته باشد که من این امر را در دکتر زاکانی دیدهام؛ همچنین باید شجاعت داشته باشد، آقای دکتر زاکانی به واقع آدم شجاعی است. همچنین باید روان پرتحرک و پرنشاط باشد که این خصلت نیز در دکتر زاکانی کاملا نمایان است. همچنین باید ولایی باشد اما از تمام این مباحث مهمتر که من این امر را کمتر در فردی دیدهام بصیرت است.
وی در پایان گفت: ویژگیهای قبلی را تا قدری احمدینژاد داشت اما بصیرت به آن شکل که من مدنظر دارم فقط در دکتر زاکانی دیدهام؛ وی نسبت به تمام مسائل که تاکنون گفتهام بینش و دغدغه دارد.
دیدگاه شما