مطبوعات همدان
به کانا ل ارتباطی ما بپیوندید
تاریخ : 2. تير 1392 - 8:41   |   کد مطلب: 7324
روايتي متفاوت از آشوب اصول‎گرايان!
تقلب هفت‎دهم درصدي!
پيروزي لب مرزي حسن روحاني را بايد آخرين ميخ بر «تابوت تقلب» دانست که روز ۲۴ خرداد ۹۲، روي شانه‎‎هاي رأي‎دهندگان دلبسته به جمهوري اسلامي تشييع شد، نمازش را شيخ خواند و زير انبوهي از «اعتماد ملت به نظام» دفن شد. مراسم ختم آن هم با اخلاق‎مداري و قانون‎شناسي کانديدا‎هاي بازنده به جشن ملي بدل شد و نظام را چندين رتبه در رنکينگ مردم‎سالاري ديني بالا برد.
تقلب هفت‎دهم درصدي!
گزارش صدای دانشجو به نقل از جهان؛
پرده اول: مي‎شد
دو نامــــزد انتخابــات رياست‎جمهوري همزمان با اعلام نتايج قطعي انتخابات در اطلاعيه‎اي دکتر حسن روحاني را متهم به‎جابه‎جايي آراء مردم کردند و از هواداران خود در تهران خواستند که براي مقابله با کودتاي حجت‎الاسلام اکبر هاشمي رفسنجاني و محمد خاتمي در حمايت از روحاني، ساعت ۲۲ دوشنبه شب در ميدان آزادي تجمع کنند.

محمد‎باقر قاليباف و سعيد جليلي شب گذشته و در آخرين ساعات رأي‎گيري هم در بيانيه نخست خود اعلام کرده بودند: «بر پايه نظرسنجي‎‎هاي متعدد ما دو نفر با نسبت آراء بسيار زيادي برنده قطعي دور اول انتخابات هستيم.»

اين دو نامزد اصول‎گرا در ادامه بيانيه خود تأکيد کرده‎اند: «اعلام نام حسن روحاني به‎عنوان پيروز دور اول انتخابات با اختلاف تنها «۲۶۱ هزار راي»، مضحک و «نشانه قطعي تقلب» است. چطور ممکن است مردم خراسان رضوي به قاليباف و جليلي به‎ عنوان فرزندان خود کمتر از روحاني رأي دهند!»

اين دو کانديدا کف خواسته‎‎هاي خود را برگزاري مجدد انتخابات اعلام کرده‎اند.

در همين حال، سيدمحمد غرضي با اعلام حمايت از مواضع قاليباف و جليلي، متهم اصلي اين «کودتاي بزرگ» را شخص آقاي هاشمي رفسنجاني دانست. محسن رضايي هم در نشست عصر امروز خود اختلاف زياد آراء حسن روحاني با خود را تأمل‎برانگيز خوانده است.

علي‎اکبر

پيروزي لب مرزي حسن روحاني را بايد آخرين ميخ بر «تابوت تقلب» دانست که روز ۲۴ خرداد ۹۲، روي شانه‎‎هاي رأي‎دهندگان دلبسته به جمهوري اسلامي تشييع شد، نمازش را شيخ خواند و زير انبوهي از «اعتماد ملت به نظام» دفن شد.

ولايتي گرچه به دلايلي حاضر به ‎همراهي ساير کانديدا‎ها نشده اما تصريح کرده است هرگز به حسن روحاني تبريک نخواهد گفت.

اما آخرين خبر را که به ‎نظر مي‎رسد پايان‎بخش اين اعتراضات باشد، ‎ محمدرضا حياتي در خبر ساعت ۲۱ شبکه اول سيما قرائت کرد. بر اساس اين خبر فوري، ستاد انتخابات وزارت کشور با صدور اطلاعيه‎اي از يک اشتباه محاسباتي به ميزان «هفت‎دهم درصد» در جمع‎بندي آراء نامزد‎ها خبر داد و با عذرخواهي از مردم و کانديداها، تأکيد کرد: «حسن روحاني پيروز نهايي نيست و انتخابات به دور دوم کشيده شده است.»

پرده دوم: مي‎شد بشود اما نشد

اين اتفاقات و پيامد‎هاي بعدي آن‎ که مي‎توانست تا ماه‎ها و حتي سال‎ها کشور را در تفرقه و درگيري فرو ببرد، هرگز رخ نداد. يا نه، مي‎شد به راحتي و بدون دردسر يکي دو درصد از آراء دکتر روحاني را هنگام شمارش بين ديگر نامزد‎ها تقسيم کرد. حتي وزارت کشور اين اختيار را داشت که ساعت رأي‎گيري در تهران را بيشتر از ساعت ۲۲ تمديد نکند تا اکثر راي‎دهندگان يک ساعت پاياني که حاميان روحاني بودند، از دادن رأي محروم شوند و ده‎ها روش کم‎هزينه ديگر براي جلوگيري از پيروزي شيخ حسن روحاني! اما جمهوري اسلامي باز هم نشان داد که اهل خيانت در آراء مردم نيست و صيانت از آراء تک‎تک ملت را وظيفه شرعي و قانوني خود مي‎داند.

کانديدا‎هاي اصول‎گرا هم بسيار راحت‎تر از آن‎چه تصور مي‎شد با پيروزي «لب مرزي» حجت‎الاسلام حسن روحاني کنار آمدند و دقايقي پس از اعلام نتيجه قطعي آراء انتخابات، موج پيام‎‎هاي تبريک از جبهه اصول‎گرايي به‎سوي آقاي روحاني جاري شد. در عرض تنها ۲ ساعت پنج پيام تبريک نثار شيخ شد و هرگز اسمي از هفت‎دهم درصدي که او را رئيس‎جمهوري کرد، به ميان نيامد.

از ادعا تا عمل

اين «مردم‎سالاري ديني» که صحنه‎اي ديدني از اخلاق، قانونمداري و ظرفيت بالاي سياسي کانديدا‎هاي بازنده بود، نشان داد که توصيه‎‎هاي اصول‎گرايان به بازنده‎‎هاي انتخابات خرداد ۸۸ نَه از روي حب و بغض سياسي که از روي صدق بيان شده است. اصول‎گرايان سال ۸۸ بار‎ها از سران جريان اصلاحات خواستند که اگر مستنداتي براي تأييد ادعاي تقلب دارند، ارائه کنند؛ در غير اينصورت دست از شورش عليه جمهوريت بکشند و تن به حق و انتخاب مردم بدهند. حتي هيچ‎کسي، از آنان انتظار تبريک و ديدار

رهبري راست مي‎گفتند. انتخابات ۲۴ خرداد حتي بسياري از اصول‎گرايان را هم غافلگير کرد. با آن همه جوسازي، توهين و تهمت‎‎هايي که به نظام زده شد، باور مشارکت ۷۲ درصدي سخت بود اما واقعيت همين بود. روشن شد که مردم باور ندارند جمهوري اسلامي در رأي‎شان خيانت مي‎کند.

با کانديداي پيروز را نداشت؛ چه رسد به پاس‎داشت قانون که آن روز‎ها حسابي ذليل شده بود!

به‎ جاي تبريک حضوري و اعلام حمايت از کانديداي پيروز، خيابان‎‎هاي تهران و برخي ديگر از شهر‎ها تا ماه‎ها صحنه اغتشاش و درگيري شد، روز قدس در حمايت از رژيم صهيونيستي و ۱۳ آبان در حمايت از آمريکا شعار داده شد، عاشورا صحنه سوت و کف آشوب‎گران شد و فرصت بزرگ ارتقاي جايگاه ايران در دنيا و خدمت به مردم جايش را به يک تلخ‎کامي عمومي داد.
آن روز اختلاف آراء کانديداي اول و دوم نه ۲۶۱ هزار که «۱۱ ميليون راي» بود. برخي نيز از جمله آيت‎ا... هاشمي رفسنجاني برخلاف اين‎روز‎ها نگفتند که «ايران دموکرات‎ترين انتخابات دنيا را برگزار کرد و هيچ شبهه‎اي نمي‎توانند به آن وارد کنند. » (۲۷/ ۰۳/ ۹۲)

ارمغان فتنه

جمهوري اسلامي با آن شاهکار ۸۵ درصدي مشارکت، مي‎توانست بسياري از موانع بين‎المللي و تبعا داخلي را کنار بزند و جهشي خيره‎کننده در دنيا داشته باشد اما مظلومانه به تقلب در انتخابات آن هم با حجم باورنکردني ۱۱ ميليون رأي متهم شد، آشوب و تفرقه کشور را فرا گرفت و زمينه براي تحريم‎‎هاي سنگين و به‎زعم غرب «فلج‎کننده» آماده شد. «فتنه ۸۸» شيريني فتح‎المبين ۲۲ خرداد را از کام ملت گرفت و به ‎جايش تلخي و تحريم برايشان به ارمغان آورد.
شايد هيچ‎کسي به اندازه رهبر بصير انقلاب، انتظار آمدن انتخابات رياست‎جمهوري يازدهم را نکشيد. او انگار مي‎دانست قريب به اتفاق مردم دروغ تقلب را باور نکرده‎اند و شايد به همين دليل بود که همان سال وعده انتخابات بعدي را دادند: «ان‎‎‎شاءاللَه خواهيد ديد در انتخابات آينده همين مردم با وجود همين بازيگري‎‎‎اي که مخالفان و دشمنان و غافلان و بي‎‎‎خبران داخلي کردند، يک حضور مستحکمِ قوي‎‎‎اي در انتخابات خواهند داشت. «(۱۳۸۸/۶/۲۰)

رهبري راست مي‎گفتند. انتخابات ۲۴ خرداد حتي بسياري از اصول‎گرايان را هم غافلگير کرد. با آن همه جوسازي، توهين و تهمت‎‎هايي که به نظام زده شد، باور مشارکت ۷۲ درصدي سخت بود اما واقعيت همين بود. روشن شد که مردم باور ندارند جمهوري اسلامي در رأي‎شان خيانت مي‎کند.

اين واقعيت را البته بسياري از سران و فعالان اصلاح‎طلب باور نداشتند وگرنه بدون اطمينان از امنيت و صحت آراء، اين چنين شتابان پاي صندوق‎‎هاي رأي نمي‎شتافتند.

دعوت مهم

دو روز قبل از انتخابات هم واقعه مهمي رخ داد. رهبري براي نخستين‎بار کساني را هم که «موافق نظام جمهوري اسلامي نيستند» يا آن عده‎اي را که «قهر» کرده بودند، بزرگوارانه

کانديدا‎هاي اصول‎گرا هم بسيار راحت‎تر از آن‎چه تصور مي‎شد با پيروزي «لب مرزي» حجت‎الاسلام حسن روحاني کنار آمدند و دقايقي پس از اعلام نتيجه قطعي آراء انتخابات، موج پيام‎‎هاي تبريک از جبهه اصول‎گرايي به‎سوي آقاي روحاني جاري شد. در عرض تنها ۲ ساعت پنج پيام تبريک نثار شيخ شد و هرگز اسمي از هفت‎دهم درصدي که او را رئيس‎جمهوري کرد، به ميان نيامد.

به جشن انتخابات دعوت کردند. «مخالفت» آن‎ها را محترمانه به رسميت شناختند و ندا دادند که ايران کشور آنان هم هست. ايشان به اين موضوع نينديشيدند که آنان به چه‎کسي رأي خواهند داد و کيسه کدام کانديدا سنگين‎تر مي‎شود. اين دعوت پاياني شد بر کدورت‎ها و ترديد آن عده قهرکرده تا به‎همراه خيل عظيم ملت جشن مردم‎سالاري بگيرند.

روي ديگر اين دعوت و ده‎ها توصيه و تأکيد رهبر انقلاب درباره حضور حداکثري مردم پاي صندوق‎‎هاي رأي، يک پيام مهم ديگر بود که از دل «اعتماد به نظام» خارج مي‎شود. برآيند همه سخنان اين بود که اگر طالب تغيير و تحول در جمهوري اسلامي هستيد، تنها مسير و البته بهترين، کم‎هزينه‎ترين و قابل‎اعتمادترين راه از مسير مردم‎سالاري ديني و انتخابات مي‎گذرد. اگر هم کسي انحرافي و خطايي در اين راه مي‎بيند، مي‎داند که اصلاحش را بايد در کتاب قانون جست‎وجو کند نه در کف خيابان.

مخالفان نظام خيال ميکردند که ملت اين ندا‎هاي رهبري را پس مي‎زند و باور نخواهد کرد. کار مخالفان از رسانه و کارشناس گذشت و به مقامات ارشد کاخ سفيد رسيد؛ جايي که وزير خارجه آمريکا گفت انتخابات ايران را قبول نداريم که البته جواب شنيد: «خب به درک که قبول نداريد! اگر قرار بود ملت ايران منتظر بماند که شما چه ‎چيزي را قبول داريد و چه‎چيزي را ميل داريد، آن‎طور عمل بکند، که کلاهش پسِ معرکه بود. ملت ايران نگاه مي‎کند ببيند خودش چه‎چيزي را احتياج دارد و مصلحت او در چيست، آن را دنبال خواهد کرد.»( ۱۳۹۲/۳/۲۴)

در روز انتخابات شعبه‎‎هاي رأي‎گيري پر شد از ملت. گويي جمعيت فوج فوج مي‎آمدند و ابتدا رأي اعتماد مي‎دادند به نظام، بعد هم به کانديداي مطلوب‎شان. حتي عده‎اي از مدعيان تقلب هم پاي صندوق آمدند و رأي دادند؛ انگار مي‎دانستند ماجراي سال ۸۸ علت ديگري داشت.

ارتقا در رنکينگ مردم‎سالاري

حمايت جمهوري اسلامي از آراء شکننده کانديداي پيروز، ترديد‎هاي سال ۸۸ را هم زدود و اعتماد را در سراسر وجود ملت جاري ساخت. مردم اکنون باور دارند که رأي‎شان از ابتدا همان که نوشته‎اند، خوانده شده و آن‎چنان‎که محمدعلي ابطحي گفت: «تقلب، تنها «رمز آشوب» بود، نه چيز ديگر.»

دكترحسن روحاني را بسياري از مردم و گروه‎ها حمايت کردند. از جمله بخشي از افراطيون مدعي تقلب به او رأي دادند. اما شيخ که از وقايع سال ۸۸ خبر داشت، در تبليغاتش بار‎ها اعلام کرد که نظام اهل تقلب در آراء مردم نيست. او باور داشت که اگر با اختلاف 0.7 درصدي هم رئيس‎جمهوري شود، جمهوري اسلامي به هيچ قيمتي پشتش را خالي نمي‎کند.

پيروزي لب مرزي حسن روحاني را بايد آخرين ميخ بر «تابوت تقلب» دانست که روز ۲۴ خرداد ۹۲، روي شانه‎‎هاي رأي‎دهندگان دلبسته به جمهوري اسلامي تشييع شد، نمازش را شيخ خواند و زير انبوهي از «اعتماد ملت به نظام» دفن شد. مراسم ختم آن هم با اخلاق‎مداري و قانون‎شناسي کانديدا‎هاي بازنده به جشن ملي بدل شد و نظام را چندين رتبه در رنکينگ مردم‎سالاري ديني بالا برد.

دیدگاه شما

آخرین اخبار