او اما عصر روز چهارشنبه و پیش از بازی با تیم ملی ایتالیا در میان خبرنگاران محلی مودنا و ایتالیایی علاوه بر پاسخ به پرسشهای فنی، پاسخگوی پرسشهای حاشیهای درباره ایران بود و همچون یک سفیر فرهنگی از فرهنگ و مردم ایران دفاع و از آن تمجید کرد و درباره زندگی خود در ایران و آرامش مردم ایران گفت: مردم ایران کاملا متفاوت با عربها هستند. آنها را از عربها جدا کنید. مردم ایران زندگی متفاوتی دارند و هیچ ربطی به عربها ندارند.
ایتالیاییها هم نژادپرستند که مورد فحاشی قرار گرفتند؟!
وی ادامه داد: مردم ایران زندگی آرام و سرزنده ای دارند. ایران کشوری آرام و بی دغدغه است. من زندگی خوبی در آنجا دارم و از هر حیث احساس راحتی و امنیت میکنم. ایران کشوری دیدنی است و آثار تاریخی بسیار زیبایی دارد. من در چند سالی که آنجا بودم، تنها توانستم چند جای دیدنی آن را از نزدیک ببینم. مثل پرسپولیس و تخت جمشید که از تماشای آنها بسیار لذت بردم. ایران کشوری با تمدن است و مردمی با فرهنگ و اصیل دارد و به طور کلی آن طور که گفته میشود نیست. ایران کاملا متفاوت و بسیار جذاب و دیدنی است.
ولاسکو این سخنان را درباره فرهنگ ایران به زبان آورد و ایرانیان ساکن ایتالیا که عمدتاً دانشجو بودند، بخش قابل توجهی از صندلیهای سالن میزبان رقابت نخست ایران-ایتالیا را به خود اختصاص دادند و با حفظ احترام متقابل، ملی پوشان ایران را تشویق کردند؛ دیداری که هرچند ایران برنده شد اما ایتالیا نیز مفت نباخت و به خصوص مهرهای چون ایوان زایتسف، نشان داد ممکن است ایتالیا در بازی برگشت که فردا برگزار میشود، مسیر بازی را تغییر دهد.
ایوان زایتسف، بازیکن بازیکن روسی الاصل و شماره ۹ ایتالیا با وجود اینکه در دو گیم نخست بازی در ترکیب اصلی حضور نداشت، اما توانست ۱۹ امتیاز کسب کند و امتیازآورترین بازیکن میدان لقب بگیرد و سیدمحمد موسوی، بازیکن تیم ملی ایران را با ۱۷ امتیاز جا بگذارد و همین موضوع موجب نگرانی دوستداران والیبال ایران شد، چرا که اگر این بازیکن در دیدار برگشت و در هر ست چنین امتیازآور ظاهر شد، پیروزی برای والیبالیستهای کشورمان به دشواری خواهد گرایید.
با این حال گروهی از مردم همیشه حاضر در صحنه ایران شاید برای اینکه مشتی به دهان این بازیکن کوبیده باشند و نشان داده باشند که این بازیکن اشتباه کرده که برای تیم ملی کشورش امتیاز کسب کرده و باید چند امتیاز هم از دست میداد و شاید هم با این هدف که این بازیکن را برای بازی برگشت حسابی تضعیف روحیه کنند، به صفحه این بازیکن در فیس بوک حمله مغولی کردند و انواع توهینهای نژادپرستانه و فحاشیهای زننده را با چاشنی خلیج فارس و هزاران بار زنده باد ایران به هم متصل بر روی صفحه این بازیکن نوشتند.
ایتالیاییها هم نژادپرستند که مورد فحاشی قرار گرفتند؟!
این گونه بود که گروهی ایرانی با فرهنگی که ولاسکوی ایتالیایی از آن سخن گفته بود، چهره ایرانیان را اینچنین ظرف چند ساعت با گذاشتن هزاران کامنت به تصویر کشیدند و ثابت کردند میتوان به شیوه مغولی در فضای مجازی نیز حاضر شد و با حیثیت کشورمان بازی کرد؛ اتفاقی که خوشبختانه در رسانههای بین المللی انعکاس نیافت و این بازیکن حداقل تاکنون واکنشی نسبت به آنچه رخ داده بروز نداد اما آنقدر زننده بود که حلاوت پیروزی تاریخی ایران را کمرنگ نماید.
روزنامههای ورزشی نیز در اقدامی هماهنگ ترجیح دادند به این ماجرا نپردازد و از کنارش عبور کنند تا با عدم تقبیح این چنین رفتارهایی، زمینه تکرارش را در آینده نزدیک فراهم نماییم؛ اتفاقی که پیش از این درباره وبسایت ها و صفحات برخی ورزشکاران و چهرههای سیاسی عرب رخ داده بود و چون در پاسخ به مباحثی همچون خلیج فارس یا مسائل نژادپرستانه بود، در عوض تقبیح، با لبخند رضایت از کنارش گذر میشد تا در نهایت به این نقطه برسیم.
حال تنها این پرسش مطرح است که آیا ایتالیایی نیز نژادپرست بود که با چنین حملاتی مواجه شد یا توقع داشتیم این بازیکن ایتالیایی تعمدتاً توپها را به ضرر تیمش به اوت بزند یا پستش را خالی کند تا ایران بتواند راحتتر برنده باشد؟ آیا از این ورزشکار خطایی سر زد که گروهی که مدعی تمدن پنج هزار ساله هستند اما از فرهنگ ریشه گرفته از این تمدن، چیزی به ارث نبردهاند، اینچنین مورد حملهاش قرار دادهاند؟ آیا وقت آن نیست که قبل از هر رفتاری اندکی تامل کنیم و به قضاوت جهانیان درباره خودمان بیاندیشیم؟
دیدگاه شما