1. سرانجام نام حجتالله ایوبی، به عنوان رئیس جدید سازمان سینمایی از دفتر وزیر ارشاد در ساختمان سنگی و قدیمی بهارستان بیرون آمد.
ایوبی، نام ناآشنای فضای سینمای ایران، امروز در حالی جایگزین شمقدری، رئیس پرحاشیه سازمان سینمایی میشود که فضای سینمای ایران در یک سال گذشته در هالهای از جنجال و آشوب و هیاهو قرار گرفته بود.
به مدت بیش از یک سال سینمای ایران، در انبوهی از مسائل حاشیهای و بیربط به ماهیت و عملکرد واقعی سینما، زیر غبار انواع و اقسام جنجالهای ژورنالیستی به سختی در حال نفس کشیدن بود. اتفاقی که چرخهای اقتصادی نسبتا پررونق سینمای ایران در دهه هفتاد و هشتاد را به شرایطی کشاند که تهیهکنندگان سینمای ایران برای اکران فیلمهایشان به یکدیگر تعارف میکردند.
این اتفاقی بود که نیمه دوم سال گذشته را برای سینمای ایران تبدیل به دورهای غمبار در تاریخ سینمای ایران بدل کرد. برخاستن سینمای ایران از زیر آوارهای شرایط بد اقتصادی با اکران پررونق عیدفطر، خیلی زود با جنجال پردامنه «خانه سینما» شرایط را نابهنجار کرد. صفکشیهای دو قشر از سینماگران ایرانی رودرروی یکدیگر سرانجام کار را به پلمپ قضایی خانه سینما و داد و فریاد و تلاش زورمندانه برای باز کردن سیمهای پملپ نیروی قضایی با استفاده از زور انسانی در زیر آفتاب داغ یک روز تابستانی کشاند.
سینماگران ایرانی، آنچنان روبروی یکدیگر ایستادند که برای اولین بار در تاریخ معاصر سینما، دو سینماگر برجسته ایرانی در یک برنامه تلویزیونی درشتترین اتهامات و برچسبهای غیراخلاقی را روانه یکدیگر کردند.
حالا ایوبی از امروز با سینمایی روبرو است که انشقاق و جنجال دو ویژگی اصلی آن شده است. اگر چه انتخاب یک شخصیت فرهنگی و در عین حال غیرسینمایی، با توجه به انشقاقات و دودستگیهای سینما در سالهای اخیر؛ سیاست هوشمندانه جنتی برای اولین انتخاب مدیریتیاش در دوره جدید است. سیاستی که احتمالا شروع دوره جدید ریاست سازمان سینمایی را به دور از جنجالهای معمول این سالهای سینمای ایران به پیش خواهد برد، اما این همه ماجرا نیست.
با توجه به سوابق غیرسینمایی ایوبی، مخالفتی جدی در ابتدای کار برای او از طرف جامعه سینمایی به بار نمیآید، اما ماه عسل ایوبی خیلی به طول نخواهد انجامید.
خیلی زود حجتالله ایوبی، رودرروی مستقیم اولین مواجههاش، خانه سینما قرار خواهد گرفت. هر دو قشر سینمایی مدعی در اختیار گرفتن سکان خانه سینما هستند و هر دو معتقند که این «حق» آنهاست.حقی که منتظرند رئیس جدید سازمان سینمایی آنها را به آن برساند.
اگر ایوبی، مساله خانه سینما را با کمترین هزینه حل کند؛ تازه با سینمایی مواجه خواهد شد که جو ناسالم احساس دودستگی و یکی نبودن، کاملا آن را پر کرده است. سینمایی که منتظر ایوبی است تا چرخهای آن بار دیگر بچرخد.
2.این یک روی مساله است و درگیری ایوبی با مسائل جنجالی سینمای امروز ایران، مسالهای مانند خانه سینما، یک روی خطرناک دارد. مشغول شدن مدیریت سینمای ایران به مشغولیات ذهنپرکن داخلی که نهایتا نتیجه ملموسی برای سینمای آرمانی ایران به بار نخواهد آورد.
امیدوارکنندهترین نکته مدیریت جدید سینمای ایرانی، یک عنوان میانی در روزمه کاری ایوبی است. ایوبی، چند سال رایزن فرهنگی ایران در فرانسه بوده است و این تنها جای امیدواری برای درگیر نشدن حداکثری ایوبی در نزاع مصنوعی داخلی سینمای ایرانی است. اگر تجربه ایوبی در رایزن فرهنگی بودن، تجربه معمول مدیریت فرهنگی ایرانی، نظارهگری و تماشا نبوده باشد باید امیدوار باشیم که ایوبی متوجه نبرد جهانی فرهنگ ایرانی در وضعیت امروزی دنیا شده است. احتمالا میداند که مهمتر از حل مساله خانه سینما در سینمای ایران، مغزهای تشنهای در سراسر دنیا هست که سی سال است منتظرند به یک فیلم و فیلمساز ایرانی افتخار کنند و سی سال است منتظرند تا یک محصول فرهنگی ایرانی، که بتواند درست حرف بزند و حرف ایران را بزند به دستشان برسد.
این بزرگترین نگرانی فرهنگی در آغاز مسیر حیات تازه جمهوری اسلامی است. اینکه قرار است ملتهای امیدوار به ایران دوباره نظارهگر نزاع درونی ایرانیها بر سر حواشی بعضا قدرتطلبانهشان باشند و اینکه مسیر جهانی شدن آرمانهای انقلاب که تا سالهای سال یاورانی جز همین معتقدان غیرایرانی این آرمانها نداشت و حالا چند سالی است که خود ایرانیها با فرهنگ و هنر ادامه مسیر را به عهده گرفتهاند دچار توقف خواهد شد؟ یا اینکه سوءتفاهم در شناخت اولویتهای آرمانی برای انقلاب و کشانده شدن نبرد فرهنگی به داخل کشور و بر سر خود این آرمانها یک نگرانی بیمورد و زود حلشونده است.
دیدگاه شما