نگاهی به سرانه مصرف منابع و پیامدهای بعضا ناگواری که از این موضع شکل گرفته است نشان میدهد که اهمیت پرداختن به این موضوع و راهکارهای مدیریت الگوهای رفتاری شهروندان در برابر منابع ناپایدار ضرورت دارد. نگاهی به آمارهای روزانه تولیدات زباله، آلودگیهای زیست محیطی، ترافیک، مصرف بیرویه منابع اولیه در تمام سطوح به خوبی نشان میدهد که میبایست تدابیر اساسی و جدی اتخاذ گردد که بخشی از آن برعهده مدیریت شهری قرار دارد. مدیریت شهری که بازوان تقنینی آن را شورای اسلامیشهر و بازوان اجرایی آن را شهرداری تشکیل میدهد.
اهمیت سبک زندگی بر اساس سیاستهای کلی نظام جمهوری اسلامیایران و تاکیدی که مقام معظم رهبری در خصوص آن دارند در کنار الزامیکه از تحلیل رفتن منابع ناپایدار شکل گرفته است ایجاب میکند که روند سیاستگذاری در مدیریت شهری بهعنوان نهادی محلی در حوزه سیاستگذاری، تفاوتهایی با گذشته داشته و اهداف جدیتر را در این خصوص دنبال کند. در دورههای گذشته مدیریت شهری همواره تلاش میگردید که لوازم توسعه حیات شهری بر مبنای شکلگیری زیر ساختهایی دنبال گردد که عمدتا ابعاد سخت افزاری را دنبال میکردند هرچند که این بیان به معنی انکار فعالیتهای نرمافزاری نیست که انجام شده است. اما در اولویت قرار دادن فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی در کنار فعالیتهای عمرانی و زیر بنایی میتواند راهکارهای مهمیپیش روی مدیریت شهری در زمینه سبک زندگی به حساب آید. شهر تهران با جمعیتی بالغ بر 12 میلیون نفر و با ترکیبی به نسبت جوان، بهعنوان بزرگترین مصرفکننده منابع ناپایدار طبیعی به حساب میآید که همواره هزینههای سرسامآوری را به جامعه تحمیل میکند.
بی شک سنگ بنای مدیریت هزینههای این جمعیت عمدتا مصرفکننده را میبایست در راهکارهای فرهنگی و اجتماعی یافت. تدوین قوانینی منطبق با استانداردهای جهانی و البته اسلامیدر حوزه زندگی شهری که حیطه عملی و قانونی مدیریت شهری است اولین گامیاست که باید برداشته شود. در کنار این امر میبایست به دنبال راهکارهای اساسی و رسانهای در امر ارتباطات اجتماعی با شهروندان بود.تبلیغات محیطی موثر با بهره گیری از توان متخصصان فرهنگی و رسانه ای میتواند کمک ویژه ای به مدیریت شهری کند تا با کنترل عوامل موثر بر روند تغییرات سبک زندگی، فرازهایی از بهبود میزان و نحوه مصرف منابع شکل بگیرد. فرهنگ سازی متناسب با بافتهای فرهنگی، جمعیتی، سنی و طبقه ای جامعه کمک میکند که میزان اتلاف انرژیهای ناپایدار همچون آب، برق، گاز، سوخت و همچنین مواد خوراکی کاهش یابد که ماحصل آن پساندازی خواهد بود که در خدمت رشد اقتصادی و اجتماعی شهر قرار خواهد گرفت. لذا انتظار است که مدیریت فرهنگی یک پارچه ای در حوزه عمل نهاد مدیریت شهری شکل بگیرد.
شاید این امکان پذیر نباشد که انتظار داشته باشیم که تمام نهادهای متولی امور فرهنگی و اجتماعی جامعه حول این محور بخواهند در تعامل جدی با یکدیگر در این امر ورود پیدا کنند ولی نهادهای متولی امور فرهنگی و اجتماعی مجموعه مدیریت شهری میبایست از اقدامات جزیرهای و نامتناسب با سیاستگذاریهای کلان کشور پرهیز کنند.رویکردی که دراینخصوص پیش روی مدیریت شهری است، اینست که با دنبال کردن سیاستهای کاملا کارشناسانه و متناسب با واقعیتهای جامعه، اجماعی در خصوص این امر حیاتی شکل گیرد. لذا نیاز است که شورای اسلامیشهر تهران با ورود جدی به این امر بهدنبال طرح مصوباتی باشد که بار قانونی و ایجابی لازم برای مجموعه مدیریت شهری داشته باشد بهنحوی که سر بازدن و جزیره ای عمل کردن در این خصوص همراه با تبعاتی بازدارنده باشد. امیدواریم که در این دوره مدیریت شهری، با پر رنگتر کردن حوزههای فرهنگی و اجتماعی و دنبال کردن سیاست گذاریهای جدی تری، توسعه متوازنی را در سطح شهر تهران دنبال کنیم.
دیدگاه شما