مطبوعات همدان
به کانا ل ارتباطی ما بپیوندید
تاریخ : 2. مهر 1392 - 9:37   |   کد مطلب: 8661
توسعه سینمای دفاع مقدس ایرانی به سینمای مقاومت جهانی؛ بهانه گفتگوی ما با جمال شورجه، کارگردان سینمای دفاع مقدس است. شورجه اعتقاد دارد مسیر مقاومت در کشورهای مستضعف، از زایش‌های انقلاب و جنگ ایران است.
توسعه سینمای دفاع مقدس ایرانی به سینمای مقاومت جهانی

 

به گزارش صدای دانشجو متن مصاحبه تسنیم با شورجه به این شرح است:

تسنیم: آقای شورجه ما همه قبول داریم که جوهره اصلی جریان جنگ و دفاع مقدس ایران، مفهومی بود به نام مقاومت و احساس می‌کنم که جالا دیگر شرایطی شده است که سینمای ایران این مفهوم مقاومت را گسترده تر از مرزهای جغرافیایی سرزمین ایران و مرزهای زمانی هشت سال دفاع مقدس کند. نشانه‌های مقاومت امروز به وضوح در افغانستان، پاکستان، لبنان ، آفریقا و حتی آمریکای لاتین واضح است. البته امروز نمی توانیم به طور مطمئن به این اشاره کنیم که ما یک سینمای مقاومت به معنای فرامرزی و بین المللی داریم.

من فکر می‌کنم که مقاومت، با همان تعریفی که شما گفتید در افغانستان و  لبنان و جاهای دیگر دنیا،  مولود دفاع مقدس ماست. دوران 8 ساله دفاع مقدس ما زایش هایی در جاهای مختلف دنیا داشت که حتی حرکت های بیداری اسلامی در کشورهای اسلامی هم منبعث از همان حرکت های دفاع مقدس و انقلاب ماست. خود دفاع مقدس را هم به خاطر انقلاب به ما تحمیل کردند. اگر انقلابی نبود، جنگی هم به ما تحمیل نمی شد.من اعتقادم این است که ما هنوز در خود دفاع مقدس به مرحله‌ای نرسیده‌ایم که بگوییم سینمای دفاع مقدس داریم تا چه برسد به سینمای مقاومت.بسیاری از مطالب، موارد و گنجینه های دفاع مقدس ما هنوز مکشوف نشده است. متأسفانه در حوزه سینما به اندازه کافی تأثیرگذاری دفاع مقدس برجسته نشد. دفاع ما حکم جهاد داشت و بر همین اساس مقدس نامیده شد چون حاوی ارزش‌های دینی و اعتقادی بود. بچه های بسیجی و رزمنده به فرمان امام راحل با عنوان جهاد وارد این حوزه می شدند و آن را یک وظیفه سربازی صرف نمی‌دانستند.

به نظرم چنین جوشش مردمی برای دفاع از یک کشور بی سابقه است. بسیاری از کشورها با یکدیگر برای سرکوب ایران متحد شدند. بیش از 30 کشور به صورت مستقیم و غیرمستقیم با ما جنگ می کردند. این همان وضعیتی است که به صورت ضعیف تر امروز  در سوریه اتفاق می افتد.

ما باید مؤلفه ها و ریشه های دفاع مقدس را با سینمای دفاع مقدس تبیین می کردیم. باید سوال می کردیم که چرا مردم به این حجم و وسعت وارد حوزه جنگ شدند؟در همه این سال‌ها  شاید ما به صورت انگشت شمار فیلم هایی ببینیم که وارد مباحث تحلیلی جنگ شدند. من فکر می کنم که باید در حوزه سینمای دفاع مقدس نهادهای تأثیرگذار مثل سپاه،بسیج و ارشاد روی این مبانی کار کنند. حتی من نیز به عنوان فیلمساز دفاع مقدس روی این مبانی کار نکردم. بیشتر کارها در حوزه تهییجی دفاع مقدس است و در این حوزه ها معمولا خلأ وجود دارد.
الان برای نسل جوان و جدید ما این پرسش که چرا جنگ اتفاق افتاد، مطرح می شود و اینکه آیا نمی توانستیم این جنگ را به پایان برسانیم؟

در آن زمان بعد از فتح خرمشهر تحلیل هایی وجود داشت که ما می توانستیم آتش بس را بپذیریم و جنگ را تمام کنیم و هنوز هم این سوالات بین مسئولان سیاسی وجود دارد. دانستن این پرسش ها برای نسل جوان ما ضروری است. نسل جوان و جدید ما انقلاب را نمی شناسند. پرسش های نسل جدید این است که دوران شاه چه بود؟ مبانی فکری و سلطنتی شاهنشاهی چه بود؟ از کجا  تغذیه فکری می شدند؟ این اختناق بر چه اساسی در ایران وجود داشت؟ چرا مردم انقلاب کردند؟ اگر نسل جدید ما متوجه عقبه انقلاب شوند، متوجه می شوند با چه پشتوانه ای ایران به انقلاب رسیده و پس از آن به ایران حمله شده و در این حمله مقاومت صورت گرفته است.

بنابراین به نظرم همان طور که رهبری اشاره کردند، ما هنوز بارهای زمین مانده بسیاری در حوزه دفاع مقدس داریم. حوزه‌ای که به راحتی می تواند کشوری را با عقبه اعتقادی‌اش تغذیه کند. بسیاری از این کشورها از این ظرفیت ها و فرصت ها استفاده می کنند. الان هنوز هم در فرانسه و آمریکا در حوزه جنگ جهانی فیلم ساخته می شود.

 

تسنیم: آقای شورجه، ما اعتقاد داریم که اساسا تفاوت و جدایی بین دفاع مقدس ما و مقاومت مردم در کشورهای مختلف دنیا نیست. ظاهرا چنین اعتقادی در سینمای ایران وجود ندارد ما حداقل می‌توانیم به وجود یک سینمای دفاع مقدس حداقلی در ایران قائل باشیم، با همه نقایص و ضعف‌هایی که شما گفتید، اما از سینمای مقاومت ما که اتفاقا کارکرد و مخاطبانش کمتر از سینمای دفاع مقدس ایران نیست و شاید وجودش امروز به شدت برای دنیای ما ضروری است، اساسا خبری نیست.

بله. حرف درستی است. زایش های دفاع مقدس ما به تدریج در کشورهای دیگر مثل حزب الله لبنان یا نیروهای جهادی در کشورهای دیگر تأثیرگذار شد. خیلی جالب است که عراق با ما در حال جنگ بود اما در همان حال نیرویی از خود عراقی ها داخل ایران تربیت می شدند که بتوانند بعد از جنگ ایران فعالیت کنند.ما امروز پتانسیل های مقاومتی را کشورهایی مثل مصر،لیبی و دیگر کشورها هم می بینیم. در حال حاضر هم مقاومت بحرین و سوریه را می بینیم. این مقاومت ها به طور قطع ناشی از مقاومت کشور ما در حوزه دفاع مقدس و انقلاب است.

حتی این اتفاق محدود به انقلاب هم نمی‌شود، ما از زمان شهید نواب صفوی می بینیم که او به عنوان نماینده آیت‌الله بروجردی به مصر می رود و به عنوان سفیر تفکر اسلامی شیعی با الاظهر و روحانیان آنها گفتگو و تشریک مساعی می کند و هسته های یک اتفاق را بین مسلمانان رقم می زند. این حرکت ها و تفکرها عطر انقلاب ما را بین کشورهای دیگر پخش کرد و به نتیجه رساند. هرچند در برخی جاها به درستی ریشه ندوانده اما ریشه ها خشک نشده است. نهال این انقلاب و بیداری اسلامی وجود دارد و دوباره در برخی مقاطع سر از زمین بلند خواهد کرد.

فکر می کنم ما هم در حوزه سینمای دفاع مقدس و هم حوزه سینمای مقاومت نیاز به  یک سیاست گذاری کلان رسمی از طریق نهادهای مربوط داریم. به نظرم همچنان جا برای کار در حوزه سینما در خصوص این مقوله ها وجود دارد و این نیاز به امکانات، سیاست گذاری و بودجه کافی دارد. مهمتر این است که مسئولان فرهنگی ما باید به این اولویت فکر کنند. مسئولان فرهنگی از مجلس تا دولت، نهاد ریاست جمهوری، وزارت ارشاد ، بنیاد فارابی، سازمان تبلیغات و صدا و سیما باید در برنامه کاری خودشان این اولویت را لحاظ کنند.

صداوسیمای ما باید حداقل به طور سالانه یک سریال در این حوزه‌ها بسازد.  در تلویزیون ما یک حضرت یوسف(ع) ساخته می شود و تا چندسال همه چیز فراموش می شود. به نظرم این از نداشتن استراتژی و برنامه مشخص و نقشه راه است. سریالی که خیلی‌ها در خیلی نقاط دنیا آن را دیدند. نباید شعله این حرکات خاموش شود. باید جزئی از دستور کار صداوسیما و برنامه های روتین ما  باشد. این ها مقولاتی استراتژیک برای تبیین مبانی بیداری انقلابی ماست و هر روز باید روی این قضیه فکر شود. ما هنوز می توانیم از این معادن و ذخایر رو به افزایش استفاده کنیم. تا زمانی که این اهتمام در مسئول فرهنگی وجود نداشته باشد در فیلمساز هم به وجود نمی آید.من  مطمئنم رهبری این دغدغه ها را دارد یادم می آید که بلافاصله بعد از یوسف(ع) به ما گفتند که همین گروه حضرت موسی(ع) را کار کنند. قصد ایشان این بود که این گروه دوباره پراکنده نشود و دوباره در این مجرا حرکت کنند. دغدغه رهبری این موضوع است اما هرچه به مراتب پایین تر می رسیم، حساسیت این شاخک ها کمتر می شود. تا مسئولان ما به خصوص در حوزه بودجه های لازم برای این کار همتی نداشته باشند، کاری ساخته نمی شود

البته مشکل ما در این حوزه، کمبود فیلمسازان متدین، متشرع و دغدغه‌مند در این حوزه ها هم بوده است. ما می توانستیم به موازات ایجاد این حساسیت، این دغدغه را در فیلمسازان خودمان به وجود آوریم.رهبری در جریان رأی گیری تأکید کردند که حتی اگر تفکرتان با ما متناقض است، بهتر است که برای کشورتان رأی بدهید. ما این کار را هم برای سینما نکردیم که این دغدغه را ایجاد کنیم که فیلمسازان هم حداقل برای کشورشان فیلم بسازند.

 

تسنیم: قبول دارید که ما هم در داخل ایران و هم به خصوص در حوزه بین‌المللی به شدت از چیزی به نام «توزیع» محصول فرهنگی هم در حال ضربه خوردن هستیم. چرخه اقتصادی سینمای ایران که کاملا کند و با زحمت حرکت می‌کند و از سینمای ایران در عرصه بین‌الملل هم چیزی جز یک حضور جشنواره‌ای بی‌رمق باقی نمانده است.

واقعا مشکل بزرگی است. ما واقعا نمی دانیم چه طور یک محصول فرهنگی ما پخش و توزیع شود. ما هم در داخل و هم در خارج برای پخش مشکل داریم و حوزه این مشکلات در بخش بین الملل بیشتر محسوس است. وقتی فیلم موضع فکری یا مذهبی داشته باشد، سینماها جبهه می گیرند و اصلا آن را پخش نمی کنند. در حوزه بین الملل هم پخش‌کنندهای خارجی یا به هالیوود و یا به صهیونیست متصل هستند و فیلم ما را پخش نمی کنند. ما در این بخش ها  باید روزنه هایی برای خودمان پیدا کنیم تا بتوانیم فیلم را به طور صحیح به دست مخاطبی که تشنه آن است برسانیم.

در حوزه داخل همکاری نهادهای دیگر مثل شهرداری، صداوسیما و تبلیغات که ذی نفع این قضیه هستند، مؤثر است چون باعث بهتر دیده شدن این فیلم ها می شوند. نهادهای دیگری مثل بسیج، دانشگاه و یا حتی اشخاصی مثل ائمه جمعه می توانند به تبلیغ و بهتر دیده شدن یک فیلم ارزشی کمک کنند. چه اشکالی دارد ائمه جمعه ما هر هفته یک فیلم خوب را تبلیغ کنند؟

همان طور که ائمه به بد بودن آثار واکنش نشان می دهند تا وزارت ارشاد آن را نسازد، می توانند تبلیغ یک فیلم خوب را هم بکنند تا مردم با تعریف فیلم خوب از زاویه دید امام جماعت آشنا شوند. این کارها به رشد سینمای دینی و انقلابی ما کمک می کند و باعث می شود مردم با سینما آشتی کنند.

ما در حوزه توزیع و فروش فیلم‌ها در سینمای ایران دچار این معضل شده‌ایم که نزدیک به دو دهه فیلم ها طور تولید شد که مردم انقلابی و متشرع ما سینما را ترک کردند. در آغاز انقلاب فیلم ها بیشتر حال و هوای انقلاب داشتند اما به تدریج افکار منحرفانه وارد آن می شود و فضا طوری طراحی می‌شود که مردم متدین سینما را ترک می‌کنند. آقای مجیدی در مقطعی از زمان اعتراض می کند و می گوید که سینمای ما در حال حرکت به سمت ابتذال است.حاتمی کیا به رهبری می گوید من خجالت می کشم که با فرزندانم به دیدن بعضی فیلم ها بروم. این ها  نشان می‌دهد که سینما واقعا دچار مشکل شده است.

اگر می‌خواهیم سینمای ما در حوزه توزیع تغییر وضعیت دهد باید مدیران سینمایی روی این مسائل فکر و برنامه ریزی کنند؛ یعنی شورای پروانه ساخت و نمایش برای مجوز دادن به یک اثر باید عقبه فکری سازندگان  آن و مؤلفه های فیلمنامه را بررسی کنند.مدیران باید از خود بپرسند که این فیلم قرارست با چه کسی ساخته شود؟

اگر مدیران به این مسائل فکر کنند، سینمای ما هم رشد کمی و هم رشد کیفی پیدا می کند. البته ممکن است ساختار فیلم خوب باشد اما محتوای آن خنثی یا پوچ باشد و طبیعی است که مردم متدین ما نمی روند این نوع فیلم ها را ببینند.

این ها مطالبی است که در تولید فیلم دفاع مقدس و بیداری اسلامی به طور سلسله وار به یکدیگر متصل هستند. این دغدغه ها شامل تبدیل ایده به داستان، داستان به فیلمنامه، مطالعه کردن و ارائه نظرات بر می گردد. این ها احتیاج به نوعی سیاست و برنامه ریزی کوتاه مدت و بلندمدت دارد.

 

تسنیم:‌آقای شورجه ما چند سالی است که دیگر قهرمان در فیلم‌هایمان نمی‌بینیم و قابل انکار نیست که بخش‌هایی از جامعه نیاز به قهرمان دارند. قهرمانی که اگر همت نباشد، سوپرمن آمریکایی‌ها می‌شود. دوره قهرمان‌ها گذشته است یا ما کم‌کاری می‌کنیم؟ سینمای دفاع مقدس ما به راحتی می‌تواند نیاز قهرمان‌پروری یک جامعه را اقناع کند و این اتفاق نمی‌افتد.

من مشکل اصلی را در بحث داستان فیلم‌هایمان می‌بینم. ببنید ما اگر بخواهیم روی هر موضوع یا شخصیتی کار کنیم نیاز به یک داستان خوب داریم. یک زمانی در دهه 60 گفتند ما سینمای داستانگو نمی خواهیم و می خواهیم الگوهایمان مثل بعضی فیلم های روشنفکری اروپا باشد. این فیلم ها داستان نداشت و بیشتر با موقعیت ها پیش می رفت.بنابراین سعی کردند داستان  را از سینما حذف کنند و به نظرم یکی از انحرافات مهم سینمای ما از همان جا آغاز شد.داستان که رفت قهرمان و شخصیت هم رفت. متاسفانه مدیران ما هم در دوره‌ای اعلام کردند ما اصلا سینمای داستانگو و قهرمان در فیلم ها نمی‌خواهیم. این تفکر غلطی  بود چون دیگر سینمایی شکل نمی گرفت و همه چیز تبدیل به یک تعریف شخصی می‌شد.

به نظرم باید برگردیم و اول از همه باید داستان و شخصیت را دوباره در سینما تعریف کنیم. این داستان باید مؤلفه های یک روال منطقی مثل قهرمان، کشمکش و تعلیق را داشته باشد.پس از این مرحله یک قصه خوب باید به وسیله یک فیلمساز ماهر ساخته شود تا عواملی مثل فیلمبرداری و صحنه در کنار هم قرار بگیرند و داستان را تبدیل به یک اثر هنری شنیداری و دیداری کنند. اگر این اتفاق بیفتد، بخش بزرگی از یک مسیر حرفه ای طی شده است.

سینمای هالیوود روی این مبانی و زیرساخت ها خوب کار می کند و هم به لحاظ داستانی و هم به لحاظ شکل ظاهری کار یک اثر خوب با بهترین ستاره ها و البته با بودجه‌های بالای کار ارائه می دهد. شاید هزینه کل سینمای ما به اندازه فیلم«لینکن» هم نشود.

اگر این مؤلفه ها رعایت شود، هر سوژه ای که به دست ما برسد مخاطب خودش را هم در داخل و هم در خارج پیدا می کند چون روحیه داستانی در تمام مردم دنیا وجود دارد. فیلمساز آمریکایی با اتکا به علاقه مردم به قهرمان برای خودش قهرمان کاذب می سازد.ما  در تاریخی معاصرمان قهرمان‌های واقعی زیادی داریم. جنگ ما پر از قهرمان است اما متأسفانه چون برنامه ریزی و استراتژی نداشتیم، نمی توانیم روی آن کار کنیم.

دیدگاه شما

آخرین اخبار