به گزارش تسنیم، هنجارشکنی و عمل نسنجیده و نامتعارف گروه به اصطلاح «حامیان منافع ایران» در اسائه ادب به رئیس جمهوری که مورد حمایت تمام قد حاکمیت است و مشی «نرمش قهرمانانه» سرلوحه عملکرد اوست و مجلس، قاطعانه به تحسین اقداماتش در نیویورک برخاسته و ملت نیز در 24 خرداد 92 چنین خواسته اند، کام شیرین مردم خواهان تغییر را تلخ کرد و از آن سو موجب شد که معاندان صهیونیستی و مخالفان عرب پیرامون ما و حتی همسایه شمالی، با ذوق زدگی و شدت اشتیاق از آن سخن بگویند، حقایق ناگواری را برملا ساخت که اگر امروز به فکر اصلاح و پالایش افکار تخریبی و ناصواب این گروه بسیار اندکی که به جای ملت مینشینند و از زبان قاطبه ملت ایران سخن میگویند، نباشیم فردا بسیار دیر خواهد بود. چنان که تسامح 16 ساله در حق آنها جسارت بیحرمتی به نوه امام در حضور رهبری و اهانت به لاریجانی در قم را در پی داشت و صدها مورد دیگر که خوانندگان بصیر میدانند و نیاز به برشمردن آنها نیست.
بدان امید که قوه محترم قضاییه مانند ماجرای ناگوار قم، اقدام عاجل معمول دارد و این بار و یک بار برای همیشه به این خودسریها پایان دهد و همه مجاب شوند تا در مقابل قانون تمکین کنند و از تکرار چنین اعمال نسنجیدهای پرهیز نمایند.
در ضمن از این گروه حامی منافع ایران، پرسشهایی است که اگر نمیخواهند به ملت شریف ایران پاسخ دهند، پاسخگوی وجدان و ضمیر خود باشند:
1- تجمع کنندگان اندکی که با تشویق و هدایت برخی سایتهای نزدیک به یک گروه سیاسی، به فرودگاه آمدند، با چه مجوزی از نهاد قانونی تجمع کردند طی چه درخواستی و با چه شناسه ای؟ اگر چنین درخواستی نبوده است، عین بی حرمتی به قانون نظام جمهوری اسلامی است. بازخواست در این مورد به عهده نهاد ذی ربط است.
2- تجمع کنندگان دوستدار منافع ایران در دولت نهم و دهم که آن همه تذکر از مجلس شنید و گوشش بدهکار نبود و هر چه خواست کرد و پاسخ مجلس و بزرگان را آنچنان داد، کجا بودند؟
3- آیا داشتن رابطه درست با غرب در عین عزت و حرمت متقابل و در مذاکره برد – برد، منافع ایران را زیر سوال میبرد یا منافع بیشمار وارد کنندگان کالاهای چینی و هندی، آن سرنگها و برنجهای آلوده و... براستی این گروه حامی، در سنگر «که» میجنگد؟ و برای حفظ چه منافعی خود را هزینه میکند؟
4- آیا برای حمایت از منافع ایران، راههای معقول تر و منطقیتر از منظر قانونی وجود ندارد که ابزاری نظیر کفش را دستاویز اقدام خود میکنید؟
5- آیا اقدام شما با آن حواشی و تبلیغات گسترده رسانههای گروهی صهیونیستی و وابسته به استکبار جهانی، آب ریختن به آسیاب دشمن نیست؟
6- آیا همان گونه منافع ایران را پاس میدارید که یاران در بالا رفتن از دیوار سفارت انگلیس، پاس داشتند؟
7- آیا شما آن مردمی راکه به روحانی برای تغییر وضع موجود رأی دادند، از ملت ایران میدانید و حقی برای آنها قائل هستید؟
8- آیا اگر اقداماتی از این قبیل، نهادینه شود و از مجاری قانونی حرفمان را نگوییم، جامعه ای ناامن مثل برخی از همسایگانمان نخواهیم داشت؟ و آیا وضع کنونی عراق و پاکستان و افغانستان و... که مخالفانشان با ابزار حذف و ترور حرف میزنند، نباید مورد عبرت ما و همه جهان باشد تا باور کنیم که میتوان با انتقاد بر سر میز مذاکره نشست و با یکدیگر در عین داشتن مفترقات، تعامل سازنده و معقول داشت و انسانیت انسان را به اثبات رساند؟
9- آیا اگر بر اساس تلقی و گمان خود، همه حقوق را بر خود مترتب بدانیم و استنباط ما این باشد که همه باطلاند و فقط ما بر حقیم، تمامی فجایع تاریخی و مذهبی و دینی ما توجیه پذیر و تاویل بردار نخواهد شد؟
10- آیا سرنخ این گونه هنجار شکنیها راه به جاهای باریک از جمله روابط درهم تنیده اقتصادی نمیبرد و یاران مخلص اما پراحساس از پشت پرده این هدایتها و این فراخوانیها، با خبرند و به کنه قضایا پی بردهاند که چه میگذرد و حکایت چیست؟
11- صادقانه بگویید که آیا منافع ایران در جهان کنونی با تدبیر و مشی اعتدالی تامین میشود یا با انتخاب راه شدید و غلیظ و آیا گذشته، چراغ راه آینده ما و شما نیست؟
12- آیا در هیچ دورهای در تاریخ مذاهب و نحلههای فکری، غلو غالیان، نتیجه مثبت داشته است که بشر امروز به آن تاسی کند و سرمشق رفتار و گفتار و نوشتار خود قرار دهد؟ اگر چنین نیست، پس چرا چنین میگوییم، چنین میکوشیم و چنین مینویسیم؟
13- صادقانه بگویید اگر غیر از روحانی، فردی از جناح فکری شما، در مجمع عمومی سازمان ملل و حواشی آن چنین میکرد و عزت و اعتبار میآفرید و دنیا را به تکریم ایران وامی داشت، همین گونه عمل میکردید؟
دیدگاه شما