مطبوعات همدان
به کانا ل ارتباطی ما بپیوندید
تاریخ : 17. مهر 1392 - 6:26   |   کد مطلب: 8914
سفیر پیشین انگلیس در ایران در یادداشتی برای نشریه گاردین تأکید می‌کند که فرصت پدید آمده برای نزدیک شدن به ایران به مثابه فرصتی طلایی است تا کشور مهمی همچون ایران وارد عرصه تعاملات جهانی شود.
آمریکا این بار ایران را نادیده نخواهد گرفت

 

به گزارش تسنیم به نقل از گاردین، سر ریچارد دالتون، سفیر پیشین انگلیس در ایران و کارشناس مسائل خاورمیانه ضمن بررسی اشتباهات کشورهای غربی در قبال مسئله هسته‌ای ایران در گذشته، تأکید می‌کند که اکنون باید از این اشتباهات درس گرفته و برای نزدیک شدن به کشوری که می‌تواند بسیار کارآمد باشد فرصت را غنیمت شمرد.

مشکلات مربوط به بی‌اعتمادی، خواسته‌های ناممکن، سیاست‌های مبهم و فقدان وحدت در هر دو طرف، مانع مذاکره در گذشته شده است.

تمایل و اشتیاق جدیدی برای حل مسئله هسته‌ای ایران به وجود آمده است. اما موفقیت در چنین امر خطیری منوط به عبرت گرفتن از چندین سال ناکامی در این مسیر است. خوشبختانه، همه این عبرت‌ها شناسایی شده‌اند. اول اینکه باید برای برطرف کردن بی‌اعتمادی تلاش شود. این بی‌اعتمادی مذاکره کنندگان را در مواضع حداکثری ثابت و میزان پیشنهادات را محدود ساخته که در نتیجه رد این پیشنهادات این تصور را به وجود می‌آورد که طرف مقابل جدی نیست.

اولین نشانه‌ها، نشانه‌های خوبی هستند: باراک اوباما و حسن روحانی کم کم این امید را به وجود آورده‌اند که آغازی جدید در مذاکرات چند جانبه میسر است و می‌توان کانال ارتباطاتی مخفی میان این دو ایجاد کرد. آیت‌الله خامنه‌ای در مورد ارزشمندی امری با عنوان «نرمش قهرمانانه» در جریان مذاکرات سخن گفته است. کاخ سفید در حال فهماندن این مطلب به کنگره است که تحمیل تحریم‌های جدید علیه ایران در حال حاضر کار اشتباهی است.

دوم اینکه نباید مطالبه بسیار زیادی داشت. عادت درخواست‌های بیش از حد در این مذاکرات جا افتاده است؛ مطالبه کردن راه‌حل‌هایی ایده‌آل و عبور از طرح‌هایی که می‌توانستند کارآمده بوده و مورد پذیرش نیز قرار می‌گرفتند.

در نشست ژنو در اواسط اکتبر، مهمترین هدف این خواهد بود که نگرانی‌های فوری شش کشور مرتبط با این ماجرا بر طرف گردد. این نگرانی‌ها عبارتند از غنی سازی 20 درصد، ذخایر اورانیوم 3.5 و 20 درصد غنی شده و احتمال فعالیت زیرزمینی تأسیسات فردو برای تولید اورانیوم غنی شده برای مصارف نظامی در صورت تمایل ایران برای حرکت سریع به سمت بمب هسته‌ای. در مقابل، ایران انتظار دارد که شمار بیشتری از تحریم‌ها برداشته شوند؛ بیشتر از آن چیزی که در مذاکرات آلماتی در نیمه اول سال جاری مطرح شد.

شش کشور مرتبط با این ماجرا ـ انگلیس، چین، فرانسه، آلمان، روسیه و آمریکا ـ در مورد دادن امتیاز بسیار در برابر امتیازات ایران بسیار هوشیار عمل خواهند کرد؛ از جمله امتیازهایی همچون تعلیق برخی از تحریم‌های مالی و نفتی اتحادیه اروپا. چرا که نگران هستند برای مذاکرات مربوط به توافقنامه نهایی در سال آتی، اهرم چندان نیرومندی در اختیار نداشته باشند. مذاکره کنندگان ایرانی باید مطالبات دیگر افراد حاضر در نظام سیاسی ایران را به خاطر داشته باشند که امتیاز دادن باید تنها در برابر برداشته شدن تحریم‌ها صورت گیرد.

سوم اینکه نباید سیاست‌های مبهم پیگیری شود. غرب و اسرائیل با اعلان اینکه با مردم ایران در نزاع هستند و سپس با تحریم‌های مالی و نقتی اقتصاد ایران را تضعیف کرده و دچار تورم کرده‌اند، خود را در نگاه مردم ایران خراب کرده‌اند. ایران امتیازات مناسبی را پیشنهاد کرده است‌، برای مثال نگاه داشتن غنی سازی اورانیوم در سطح 5 درصد، اما در بیشتر موارد در قالب چارچوب امتیازهای دوستانه به ایران در مورد تحریم‌ها پا را بیش از حد فراتر نهاده که در آن زمان مذاکره را غیر ممکن می‌کرد.

چهارم، نشان دادن وحدت و اتفاق نظر. این شش کشور نتوانسته‌اند که در مورد اهداف مذاکراتی خود وحدت رویه نشان دهند. چین و روسیه خواهان رسیدن به توافقی مرحله‌ای هستند که در پایان ایران یک برنامه هسته‌ای غیر نظامی معمولی اما به شدت تحت نظارت داشته باشد که در آن غنی سازی برای تأمین سوخت مورد نیاز راکتور‌های تولید انرژی بوشهر در خود ایران صورت گیرد. غرب رویکرد آزمایشی نسبت به چنین ایده‌ای را در پیش گرفت در حالی که به دنبال تعلیق غنی سازی است و از ایران می‌خواهد که به قطعنامه‌های شورای امنیت سازمان ملل تن دردهد.

بنابراین ایران به این نتیجه رسیده است که هر چقدر هم با محدود شدن برنامه‌های خود موافقت کند، هرگز در آینده با او همانند دیگر کشورهای بهرمند از توان غنی سازی برخورد نخواهد شد، کشورهایی همچون برزیل یا آرژانتین. اولین نشانه‌های تغییر در واکنش به شفافیتی صورت گرفت که روحانی و وزیر امور خارجه او محمد جواذ ظریف در ارائه پرونده خود در پیش گرفتند. دیگر اعضای این گروه شش عضوی باید به موضع روسیه و چین نزدیک شوند ـ اینکه در آغاز فرایند ایران باید این اطمینان را بدهد که برنامه هسته‌ای آن در نهایت به چه نحو خواهد بود.

مسئله وحدتی که ایرانی‌ها به آن دچارند مربوط به اختلاف در خود نظام ایران است. در دوران احمدی‌نژاد، این مسئله به دشمنان غربی ایشان بهانه‌ای برای تصلب و سرسختی داده بود. روحانی و آیت‌الله خامنه‌ای در حال حاضر این مسئله را رفع کرده‌اند. شرایط سیاسی داخلی در تهران برای رسیدن به یک توافق تا به حال چنین مساعد و مهیا نبوده است.

این ما را به پنجمین درس مهم رهنمون می‌سازد: قدرت بخشیدن به هیئت اعزامی خود. در گذشته، هیئت ایرانی توسط برخی از اعضای داخلی حکومت محدود می‌شد. در میان گروه شش عضوی، اعضای مشکوک به ایران و احساساتی که به واسطه تحریکات اسرائیل برانگیخته می‌شد انعطافی که به نمایندگان اعطا می‌شد، محدود بود. اینکه در نیویورک توافق شد که به وزرای خارجه ایران و آمریکا راهبری مذاکرات سپرده شود و اجازه آن داده شد تا در ژنو به هر میزان که ضرورت داشته باشد ملاقات صورت گیرد، بسیار جالب توجه و امیدوار کننده است.

ششمین چالش نبود این اعتقاد است که مشکل قابل حل و رفع شدن است. هنوز خیلی زود است که در این مورد بسیار خوش بین باشیم ـ ابتکار عمل‌های جدید در حال برداشتن اولین گام‌های خود هستند. آمریکا و اتحادیه اروپا تمایل به ریسک کردن ندارند و نمی‌خواهند اعتبار سیاست داخلی خود را صرف حمایت از ایده‌های جدید کنند، به ویژه در رویارویی با لابی‌های بسیار در هم تنیده. برخی معتقدند که بهترین چیزی که اکنون می‌توان به آن امید داشت یک توافق تک مرحله‌ای است که امور را روی روال بیاندازد.

اسرائیل تردید دارد که توافقی مذاکراتی بتواند این ملزومات را برآورده سازد. این یک چالش است. روسیه،‌چین و کشورهای اروپایی که منافع و رویکرد‌های متفاوتی دارند باید موضع خود را چه به صورت علنی و چه به صورت مخفایانه به سمع مقامات در واشنگتن، اسرائیل، ریاض و ابوظبی برسانند. افکار عمومی خود ایشان، به علاوه افکار عمومی در آمریکا، بدون هیچ شکی خواهان استفاده از دیپلماسی هستند.

اما دیپلماسی با چه نتیجه‌ای؟ بحث در مورد چیزی که می‌تواند توانمندی ایمن یا ناایمن ایران باشد، آغاز شده است. جزئیات این بحث به همه اطراف این ماجرا اجازه خواهد داد که خود به این نتیجه برسند که خطرات به قدری کاهش یافته است تا توافقنامه‌ای را امضا کنند یا خیر.

مذاکرات باید توسط مذاکره کنندگان در فضایی آکنده از اعتماد برگزار شود، اما باید مباحثی عمومی نیز در مورد جزئیات تکنیکی ماجرا نیز انجام شود تا این امید تقویت گردد که می‌توان راه‌حل‌هایی نیز برای صیانت از منطقه و معاهده منع گسترش تسلیحات کشتار جمعی نیز یافت.

در نهایت اینکه هیچ یک از اطراف ماجرا تلاش نکرده است که از نگرانی‌های امنیتی طرف دیگر بکاهد. اسرائیل، دولت‌های حاشیه خلیج فارس، آمریکا و ایران همگی نگرانی‌های قابل توجیهی در مورد تهدیدات بالقوه دارند.

خوشبختانه پافشاری دیرینه آمریکا مبنی بر اینکه ایران باید مجبور به انجام کاری بشود به تدریج در حال محو شدن است. ایران هم ممکن است در مورد رویکردی که در سال 2003 نسبت به آمریکا در مورد مسائل مختلف منطقه‌ای در پیش گرفت،‌ تجدید نظر کند. من بر این باورم که این بار واکنش آمریکا همکاری با ایران و نه عبور از آن باشد.

دیدگاه شما

آخرین اخبار