به کانا ل ارتباطی ما بپیوندید
مطبوعات همدان
تاریخ : 9. آذر 1392 - 10:27   |   کد مطلب: 9721
سرمقاله جوان/یدالله گنجی
مأموریت و مسئولیت جناب یونسی
جالب است آقای یونسی بداند استان اصفهان و استان سیستان و بلو چستان هر دو دارای دو دانشگاه علوم پزشکی هستند، در حالی که اصفهان جمعیتی بالغ بر ۵/۲ برابر سیستان و بلو چستان دارد.
مأموریت و مسئولیت جناب یونسی

به گزارش صدای دانشجو به نقل ازتسنیم، یکی از انتصابات دولت دکتر روحانی انتخاب مشاور در امور اقوام و مذاهب بود. قومی کردن مشکلات اقتصادی- اجتماعی ایرانیان در دوران تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری نیز مشهود بود، به صورتی که دکتر عارف نیز به همین مشاورت پس از رأی آوردن احتمالی می اندیشید و محسن رضایی آنقدر در آن دمید که جهت گیری قومی در رأی وی مشهود بود. واقعاً لزوم ایجاد این مشاورت و مسئله کردن آن چیست؟

«ملت سازی» یکی از شاخص های مهم در اداره کشور ها است و در کشور ما نیز بوده و خواهد شد. ملت سازی در اروپا بعد از قرارداد وستفالی به وجود آمد که دولت های ناسیونالیست اروپایی محصول آن بود. خوشبختانه ملت سازی در ایران بیش از 500 سال قدمت دارد. یعنی از سال 907 هجری که مقارن با تشکیل دولت صفویه است، ایران صاحب ملت است و تا امروز به صورت یکپارچه حفظ شده است، بخش هایی از آن جدا شده اما چیزی بدان اضافه نشده است. بنابراین ما در ملت سازی جلوتر از اروپا هستیم و اگر آنان ملت سازی را بر اساس خون و نژاد و تاریخ بنا گذاشتند، ملت سازی در ایران با محوریت اسلام تحقق یافت.

شاهان صفویه با اینکه آذری بودند، اما وقتی با ترکان عثمانی مکاتبه می کردند با زبان فارسی نگارش می کردند و هویت مستقل را مدنظر داشتند. تا پیدایش حکومت پهلوی اول اقوام ایرانی هیچ مسئله ای با هم نداشتند، اما این رژیم ملت سازی مدرن را با زور سرنیزه شروع و «دولت قومی» را جایگزین «دولت ملی» کرد، لذا بلافاصله پس از سقوط در سال 1320 تجزیه طلبی در آذربایجان و کردستان شروع شد (1324).

مهم ترین شاخص برای درک تحقق ملت سازی، مشارکت ملی و بسیج اجتماعی یک ملت برای دفاع از منافع ملی و حیاتی است و تحقق این مهم (مشارکت همه اقوام ایرانی) فقط پس از انقلاب اسلامی محقق شد. ملت سازی بر اساس اسلام است که از منتهاالیه شرقی کشور (زابل) صدها تن داوطلبانه در مناطق عرب نشین و کردنشین ایران شهید می شوند (استان های جنگ زده)، امام راحل نیز وقتی به گروهک های تحریک شده توسط شرق و غرب نصیحت می کرد، آنان را به اسلام ارجاع می داد و اسلام را عامل وحدت وانسجام می دانست.

به تعبیر بهتر اسلام وجه مشترک اقوام ایرانی و مهم ترین و کارآمدترین مؤلفه ملت سازی است. به دلیل همین انسجام ملی، امام خمینی (ره)، ملت ایران را بهتر از ملت رسول الله (ص) می داند و...
اکنون مسئله دولت چیست که به این مسئله اهتمام ورزیده است؟ آیا مناطق قومی ایران محروم هستند؟ اگر این چنین است چرا به جای بر نامه برای رفع محرومیت به عوام گرایی تأمل بر انگیز روی می آوریم. سؤال دوم اینکه مگر دولت ما دولت ملی نیست؟ اگر دولت ملی است مسئله ای به نام قومیت نداریم.

متأسفانه باید گفت که ناخود آگاه دولت مستقر را «دولت قومی» مفروض داشته است و اکنون به دنبال عدالت برای اقوام خارج از قدرت هستند وگرنه محرومیت در جنوب کرمان، بو شهر و سمیرم ... و هر کجای ایران باشد محل استقرار یک قوم است، چون هیچ جای ایران جمعیتی غیر قومی زندگی نمی کند، الا تهران که آمیزه ای از اقوام مختلف ایرانی است.

اگر در جایی از کشور تبعیض وجود دارد باید دولت درقالب دستگاه مربوطه به رفع آن همت گمارد. چه فرقی می کند که این مشکل در کجا باشد؟ روز پنج شنبه 16 آبان خبر گزاری مهر از قول جناب یونسی درباره پیشگیری از ترور امثال دادستان زابل می نویسد: «بیش از هر چیز باید اقلیت های مذهبی به خصوص اهل سنت را در تصمیمات ملی دخالت دهیم» وی با این جمله دست بیگانه را در ترور ها حذف و بر خلاف قانون اساسی اهل سنت را اقلیت معرفی می کند.

در قانون اساسی، اقلیت های مذهبی به غیرمسلمین گفته می شود. وی در جای دیگری می فرماید: «اقلیت ها و مناطق قوم نشین دو خواسته عمده دارند که اولی توسعه مناطق قومی و مذهبی و محرومیت زدایی و دومی بر خور داری از فرصت های شغلی و اجتماعی است. این محرومیت ها ناشی از عملکرد دولت ها نیست، بلکه به دلیل اینکه تحصیلات در مناطق اهل سنت و قوم نشین محدود و امکان تحصیل کمتر بوده است». سؤال اساسی این است که کجای ایران «مناطق قوم نشین» محسوب نمی شود؟

و دوم اینکه چه سندی وجود دارد که آموزش و پرورش یا دانشگاه در مناطق مد نظر کمتر از جاهای دیگر کشور است، به طور مثال در استان سیستان و بلو چستان حدود 80 هزار دانشجو و حدود 40 دانشگاه وجود دارد. جالب است آقای یونسی بداند استان اصفهان و استان سیستان و بلو چستان هر دو دارای دو دانشگاه علوم پزشکی هستند، در حالی که اصفهان جمعیتی بالغ بر 5/2 برابر سیستان و بلو چستان دارد. در بلو چستان اکنون چهار دانشگاه سراسری (چا بهار، ولایت ایرانشهر، زاهدان و زابل و دو دانشگاه پزشکی) وجود دارد در چند استان کشور تعداد دانشگاه های سراسری این تعداد است؟ بنابر این اگر دولت بر نامه ای دارد برای همه محرومین کشور اجرا نماید. این مسئله نیاز به ایجاد مشاورت و هویت سازی مدیریتی (مشاور اقوام و ...) ندارد. امکانات کشور در اختیار دولت است هر کاری که می تواند انجام دهد. باید در هر کجای ایران محرومیتی هست مورد توجه واقع شود.

اما وقتی سخن از مناطق قومی به میان می آید این سؤال مطرح می شود که کجای کشور قومی نیست و چه کسی به مناطق قومی توجه نمی کند؟ و این سؤال پیش می آید که مگر دولت ما دولت غیرملی است که با برنامه های ویژه می خواهد برای برخی مناطق کار ویژه کند. امروز بخشی از فقیرترین مردم کشور در قم و همین تهران زندگی می کنند. برخی در جنوب کرمان زندگی می کنند. محرومیت در زیر سبزه های گیلان مخفی شده است. این مناطق قومی محسوب نمی شوند؟ اگر نمی شوند متعلق به کجا هستند و هویت شان چیست؟ همه ایرانیان دارای چهار هویت هستند که عبارت است از هویت قومی، هویت ملی، هویت دینی و هویت مدرن.

حالا اگر کسی برای دیگران در سطح ملی از عناوین و هویت قومی استفاده می کند یا قومیت خود را فراموش کرده یا فراموش کرده است که از جایگاه دولت ملی سخن می گوید. چه باید کرد؟ وقتی دولت ملی محقق شده است انسجام ملی مفروض است و قوم گرایی و دمیدن در ادبیات قوم مدارانه نشانگر نوعی ساده اندیشی یا عوام گرایی است. همه اقوام ایران منتظر اجرای عدالت هستند و هر جایی کمتر برخوردار است باید در اولویت باشد. آنجا بخشی از ایران است و آمیختن محرومیت آنجا با مفاهیم قومی، نوعی اعراض از فهم هویت ملی است.

مقام معظم رهبری، جناب آقای یونسی، دکتر روحانی و... هر کدام متعلق به یکی از اقوام ایران هستند، بنابراین باید مسائل مناطق کشور را حل کنیم. اما طوری سخن نگوییم که مشکل موجود را به استقرار قوم ارجاع دهیم و این چنین سطح دولت ملی را تقلیل دهیم و اقوام را در مقابل آن تعریف نماییم.

دیدگاه شما

آخرین اخبار