از دیگر سو، موجبات اصلاح رویه ها، ثبات نسبی در بازار و احساس نوعی امید به کاهش مشکلات اقتصادی نزد افکار عمومی را ایجاد کند که کاهش شدید قیمت طلا ( که البته بخشی از آن ناشی از کاهش جهانی قیمت طلا بوده) و همچنین تثبیت نسبی قیمت ارز و توقف جهش های آن و توقف افزایش انفجاری قیمت مسکن و ... از نمودهای بارز ثبات و آرامش نسبی بازار محسوب می شود که بخش عمده ای از این آرامش نسبی متاثر از اعتماد و اطمینان بازار، سرمایه گذاران و مردم به دولت تدبیر و امید است و البته بخشی نیز ناشی از فضای دیپلماسی دولت یازدهم در عرصه تعاملات بین المللی و خصوصاً مذاکرات هسته ای است اما با این حال مردم فهیم و قدرشناس کشورمان نیک می دانند که مشکلات عمیق و گسترده اقتصادی به این زودی ها قابل حل نیست و نیازمند زمان است گرچه دولت آقای دکتر روحانی می توانست با تدابیری افزایش بی رویه قیمت ها را متوقف کند خصوصاً قیمت کالاها و اجناسی که مورد نیاز اساسی عموم مردم است .
به عنوان مثال متوقف کردن افزایش قیمت کالاهایی مثل شیر و لبنیات که مستقیماً با تغذیه سالم و سلامت مردم ارتباط دارد کار خیلی مشکلی نبود همچنین اندیشیدن تدبیری برای جلوگیری از افزایش انفجاری قیمت کنتورهای برق که از حدود 300هزار تومان به بیش از یک میلیون تومان افزایش یافت کار خیلی پیچیده و مشکلی نبود و همه شاهد بودیم که توجیه مسئولان مربوطه مبنی بر ثابت ماندن چند ساله قیمت کنتورها مردم را قانع نکرد با این همه مردم صبورانه و بزرگوارانه چشم انتظار تحقق وعده های رئیس جمهور منتخب خود و دولت یازدهم هستند وعده هایی که البته دکتر روحانی با باریک بینی ، ژرف اندیشی، زیرکی و سیاست ورزی که دارد در هنگامه تبلیغات چندان بدانها دامن نزد گرچه پس از انتخابات کمی ترمز وعده ها را ایشان و خصوصاً برخی دولتمردان رها کردند که این کار دقیق و درستی نبوده و نیست.
نکته دیگر گزارش رئیس جمهور کشورمان این بود که ایشان در خلال این گزارش و در بسیاری از عبارت های خود از همان کلام فخیم و قابل احترام خود بهره جست و در عین قبول مشکلات، صمیمانه جامعه را نسبت به آینده امیدوار کرد و صادقانه نمای روشن و امیدوارکننده ای پیش روی ملت بزرگ ایران ترسیم کرد، نقطه قوت دیگری که در خلال گزارش رئیس جمهور کاملاً مشهود بود اصرار بر مواضع اصولی انقلاب، مردم، نظام و رهبری عزیز و تاکید مجدد بر حقوق ملت ایران بود.
اما گزارش 100روزه رئیس جمهور کشورمان نقاط ضعفی هم داشت از جمله این که وقت بسیار مبسوطی را صرف بیان ضعف ها و کاستی های به جا مانده از دولت قبل کرد و بر تعدد و تکثر این ضعف ها بیش از آن چه لازم بود اصرار ورزید در صورتی که دکتر روحانی می توانست بخش مفصل تری از صحبت های خود را ضمن اشاره به ضعف ها و کاستی های به ارث رسیده از دولت قبل به ارائه گزارش کارهای انجام شده و برنامه ها و تمهیدات اندیشیده شده برای آینده اقتصادی کشور صرف کند.
به نظر می رسد انتخاب چنین شیوه ای توسط دکتر روحانی، هم می توانست مجموعه سخنان او را به «گزارش عملکرد» 100روزه دولت نزدیکتر کند و فشار برخی انتقادها به این گزارش را کاهش دهد و هم این گمانه را تضعیف کند که دکتر روحانی همه تقصیرها و همه نابسامانی های اقتصادی را به گردن دولت احمدی نژاد انداخته است. گرچه اکثر قریب به اتفاق مردم خوب می دانند که برخی بی تدبیری ها و سوء مدیریت های خصوصاً دوره دوم ریاست جمهوری دکتر احمدی نژاد در کنار کارهای بزرگ و قابل تقدیری که انجام داد مشکلات فراوانی به خصوص درزمینه های اقتصادی برای کشور ایجاد کرده است اما آنچه مسلم است تکرار مدام نقاط ضعف دولت های قبل بدون اشاره به نقاط قوت و دستاوردهای گذشته به هیچ عنوان به نفع و مصلحت دکتر روحانی نیست چرا که مردم خاطره بدی دارند از برخی کارهای رئیس جمهور قبلی از جمله این که او در برخی اظهارات خود اقدامات دولت های قبل از خود را نادیده می گرفت و کارها و اقدامات دولت خود را بزرگ و فراوان می دید و اقدامات دولت های قبلی را نادیده می انگاشت و چه بسا او اولین کسی بود که نهال نامبارک نفی ونادیده گرفتن اقدامات خوب دیگران و فرافکنی را غرس کرد و چه بسا بخشی از همین اظهارات و اقدامات او و وعده های غیرکارشناسی وعملیاتی نشده اش محبوبیت او را نزد بسیاری از مردم به شدت کاهش داد و محبوبیتی که بیشتر به خاطر ساده زیستی، پرکاری و دوری از تجمل گرایی و اشرافی گری و زنده کردن شعارهای اصیل انقلاب به دست آورده بود خیلی راحت با بیان برخی مواضع و حرف های گاه غیراصولی و اقداماتی بس بی تدبیرانه و لجوجانه و عزل و نصب های غیراصولی و به کاربردن کلماتی که به هیچ وجه در شان یک رئیس جمهور نبود به شدت دچار کاهش شد.
شاید عُجب در برخی زمینه ها او و برخی دیگر را از اوج به زیر آورد و در حالی که بزرگترین فساد مالی در زمان روی کار بودن دولت او در شبکه بانکی کشور رخ داد دکتر احمدی نژاد دولت خود را پاکترین دولت نامید. بگذریم، این خلاصه را از آن باب نوشتم که یادآور شوم مردم خاطره خوشی از همه تقصیرها را به گردن دیگران انداختن و فرافکنی ندارند و همچنین برای آن که یادآور شوم مردم از رئیس جمهور کشورشان انتظار شنیدن هرگونه سخنی با هر ادبیاتی را ندارند و البته که این انتظار مردم از شخصی مانند دکتر روحانی که هم چهره ای حوزوی و هم شخصیتی دانشگاهی است و اساساً مرد ادب و وقار و متانت است بیش از دیگران است و اگر چه ایشان به لطف خداوند و به خاطر هوش، درایت و زیرکی که دارد مسائل و مطالب را به خوبی و با ادبیات فاخر و در تراز یک رئیس جمهور نظام اسلامی بیان می کند مثل سخنان ارزشمند و اصولی و فاخری که در دفاع از حقوق و عزت و استقلال ملت ایران در سازمان ملل متحد با اقتدار بر زبان راند اما به هر صورت ایشان هم باید مراقب باشد که هیچ گاه به بیماری فرافکنی ، خودبینی و استفاده از ادبیات غیرفاخر مبتلا نشود تا با کارها و اقدامات شایسته ای که به لطف وامید به خدا انجام خواهد داد به موفقیت های روز افزون دست یابد و همیشه در نزد مردم و مهم تر از آن در نزد خدای مردم و شهیدان این کهن مرز و بوم نه تنها محبوب و مورد احترام بماند بلکه چیزی از محبوبیت و احترامش کاسته نشود.
دیدگاه شما