مطبوعات همدان
به کانا ل ارتباطی ما بپیوندید
تاریخ : 23. آذر 1392 - 8:37   |   کد مطلب: 9918
یادداشت تهران امروز/حجت کاظمی
با عربستان سعودی چه کنیم؟
تردیدی وجود ندارد که عربستان از منظر «برادر بزرگ تر» به کشورهای دیگر حاشیه خلیج فارس نگاه می کند و می کوشد تا آنها را ذیل چتر خود، به عنوان مجموعه ای علیه ایران نشان دهد.
با عربستان سعودی چه کنیم؟

 

به گزارش صدای دانشجو به نقل از تسنیم، در یک دهه گذشته و در روندهای تشدید یابنده تخاصم با جمهوری اسلامی ایران؛ کشوری که کوشید تا خود را به صدر لیست دشمنی با ایران برساند؛ عربستان سعودی بود.

شواهد نشان می دهد در هر تلاشی برای تضعیف موقعیت منطقه ای و جهانی ایران سعودی ها کوشیده اند تا نقش پیشرو را داشته و با استفاده از توان مالی خود نقش قوام بخش و محرک را در تقویت و تشدید اقدامات خصمانه و دیگر اقدامات علیه ایران ایفا کنند.نیت واقعی سعودی ها آنجایی آشکار شد که ویکی لیکس از تحریک آمریکا توسط سعودی ها برای حمله به ایران پرده برداری کرد.

در این میان طرح عربستان برای ایجاد نیروی مستقل نظامی به عنوان نهادی وابسته به شورای همکاری خلیج فارس گامی است که می کوشد تا شش کشور جنوبی خلیج فارس را چون یک مجموعه متحد در مقابل ایران قرار داده و ابزار جدیدی برای بسط نفوذ منطقه ای سعودی ها خلق کند.

گام آخر این رویکرد خصمانه در ماجرای توافق اخیر هسته ای آشکار شد؛ آنجایی که پیدا و پنهان قضیه آشکار کرد که سعودی ها در کنار اسرائیل مخالف توافق بوده اند؛ به آن دلیل که معتقدند فشارها به ایران باید چنان تشدید شود که منجر به تسلیم ایران گردد.

در مورد ریشه های این دشمنی و چگونگی برخورد با آن می توان به چند نکته اشاره کرد:

- در مورد ریشه این دشمنی ها تقریبا اجماعی وجود دارد که راهبرد کلان سعودی ها متمرکز بر بدل شدن به هژمون اصلی منطقه است و در این راه جمهوری اسلامی ایران و موقعیت منطقه ای آن را به عنوان اصلی ترین مانع خود تصور می کنند.از نگاه سعودی ها ماجرای تشدید درگیری ایران و غرب در ماجرای هسته ای فرصت بی نظیری به آنها داده است تا با استفاده از ظرفیت های غرب؛ رقیب منطقه ای خود را تضعیف کرده و حتی آن را از میدان به در کنند.

چنانکه استفان والت در تحلیلی عنوان کرده است دلیل اصلی واکنش خصمانه سعودی ها نسبت به توافق ژنو نیز چیزی نیست جز آنکه می ترسند توافق ایران با غرب و خروج قدرتمندانه از ماجرای هسته ای؛ضمن باز کردن بندهای اقتصادی و سیاسی از پای ایران؛باعث به رسمیت شناخته شدن موقعیت قدرتمند منطقه ای ایران از سوی غرب و آمریکا شود و سر آنها در ماجرایی که سخت به آن دلبسته اند بی کلاه بماند.ماجرای سوریه و عدم حمله نظامی آمریکا نیز به عنوان نشانه ای از این فرایند تلقی می شود.

- در مورد نحوه مواجهه با سعودی ها در دستگاه سیاست خارجی ایران اجماعی مبنی بر این جهت گیری وجود دارد که باید به سوی تنش زدایی و کم کردن اختلافات حرکت کرد.در مورد مطلوب بودن چنین امری تردیدی وجود ندارد؛ تجربه نشان می دهد که مواجهه های رو در رو امکان حل تعارض ها را فراهم می کند ولی سوال آن است که چرا و به چه دلیل دو بار خیز دستگاه سیاست خارجی ایران برای بهبود روابط (یکبار در ابتدای وزارت علی اکبر صالحی و یک بار دیگر در سه ماه گذشته) تاکنون موفقیتی در کم کردن اختلافات به دست نیامده است؟ سعودی ها که دیپلمات های کارگشته ای هستند؛ترجیح می دهند تا به جای گفت وگوی دو جانبه با ایران جهت حل مسائل؛با استفاده از ابزارهای مختلف خود همچون نفت،اتحاد با اسرائیل و همراهی با غرب،ایران و موقعیت منطقه ای آن را تضعیف کنند و به اهداف حداکثری خود نایل شوند.

گویا آنها مدت هاست تصمیم خود را برای ترسیم یک بازی صفرو یک گرفته اند.از این رو واقع بینانه نیست که تصور کنیم که به مدد دوستی های شخصی و آشنایی هایی قدیمی امکان ترمیم شکاف ها در مقطع زمانی کنونی وجود دارد.

- مهم ترین راهبرد ایران در شرایط کنونی می تواند ادامه مسیر کنونی در ماجرای هسته ای با هدف پایان قدرتمندانه ماجرای هسته ای باشد.هرچند که همه از دشواری ها و موانع چنین مسیری آگاهند؛ولی بی تردید حل این موضوع ضمن آنکه بسیاری از فشارها که دشمنان منطقه ای ایران به آنها دلبسته اند را از میان بر می دارد؛ راهی است به سوی تحکیم موقعیت منطقه ای جمهوری اسلامی ایران و متحدان آن.

تجربه های کارآمد عراق،افغانستان و اخیرا ماجرای سوریه نشان می دهد که ضمن حفظ مواضع و اختلافات با قدرت های غربی، امکان مصالحه هایی وجود دارد که می تواند توان و قدرت مانور جمهوری اسلامی ایران را افزایش داده و رقبا و موقعیت رقبای منطقه ای آن را تضعیف نماید و کشورهای چون عربستان را از آنچه طی این سال ها به آنها امید بسته اند ناامید کند.

- محور عربی ضدایرانی که طی سال های بعد از اشغال عراق، کوشیده است تا تعداد هرچه بیشتری از کشورهای منطقه را وارد ائتلاف خود کند.در این میان ماجرای سوریه و همزمانی آن با جاه طلبی های ترکیه باعث شد تا آنکارا نیز وارد حلقه کشورهایی شود که هدف نهایی آنها تضعیف ایران است؛ اشتباهی که ترک ها تبعات آن را چشیدند و به نظر می رسد در پی تغییر راهبرد خود هستند.تلاش جاری ایران برای بهبود روابط با آنکارا؛ضمن تضعیف تلاش های دولت های عربی می تواند گامی به سوی مهار زدن به تلاش های سعودی ها برای مسلط شدن به خاورمیانه باشد.

- تردیدی وجود ندارد که عربستان از منظر «برادر بزرگ تر» به کشورهای دیگر حاشیه خلیج فارس نگاه می کند و می کوشد تا آنها را ذیل چتر خود، به عنوان مجموعه ای علیه ایران نشان دهد.در این میان بخش مهمی از دیپلماسی منطقه ای ایران می تواند معطوف به بهبود روابط با این کشورها و ممانعت از درافتادن آنها در هاویه ترسیم شده توسط سعودی ها و در وهله بعدی اماراتی ها باشد.به ویژه آنکه شواهد نشان می دهد کشورهایی چون عمان، قطر و نهایتا کویت تمایل چندانی به پذیرش موقعیت مسلط عربستان ندارند.

گفت وگو با عربستان ضرورتی انکارناپذیر است و هر تلاشی در راستای آن شایسته تقدیر.ولی به نظر می رسد که این گفت وگو تنها در صورتی می تواند مفیدفایده باشد که سعودی ها از کارایی دیپلماسی چند لایه خود علیه ایران و موقعیت منطقه ای آن ناامید شده و احساس کنند باید گفت وگویی صریح و شفاف و معطوف به مصالحه با ایران داشته باشند.بدون چنین روندی دستیابی به مصالحه امری دور از دسترس به نظر می رسد.

 

دیدگاه شما

آخرین اخبار