بررسی سناریوهای احتمالی در خصوص نتایج مذاکرات
سناریو خطرناک سوم
در عالم سیاست و تحلیل سیاسی پیشبینی دقیق آینده کار بسیار سخت و دشواری است. چراکه اتفاقات سیاسی بعضاً معلول تصمیمات لحظهای افراد مختلفی است که لزوماً همیشه یک جور رفتار نمیکنند. مثلاً حوادث سال 88 که برای بسیاری از بزرگان امر هم آن رفتار کینه توزانه از سران فتنه بسیار عجیب و باور نکردنی مینمود.
با این حال بررسی احتمالات و سناریوهای پیشرو کاری سادهتر و صد البته مفید است چراکه خوب طبیعتاً هرکس متناسب با تحقق هر سناریو خواهد توانست تصمیم دقیق و حساب شدهای بگیرد. نتیجهی نهایی مذاکرات هستهای که این روزها نه با گروه 5+1 بلکه به طور کامل با آمریکا در حال برگزاری است در طول یکسال و نیم گذشته همواره محل بحث و گفتوگو در مجامع مختلف کشور ما بوده است.
امروز بعد از دو بار تمدید توافق ژنو همه در انتظار نتیجهی نهایی این مذاکرات هستند و طبیعتاً نتیجهی این مذاکرات هرچه که باشد بر تحولات آیندهی سیاست داخلی و خارج ایران نقش بسزایی خواهد داشت لذا باید از هم اکنون همهی پیشبینیهای لازم در خصوص وقوع هر کدام از سناریوهای محتمل صرفنظر از بدبینانه یا خوشبینانه بودن آنها انجام شود.
سناریو اول: رسیدن به نقطهی مشترک
خوشبینانهترین حالت در نتیجهی نهایی مذاکرات رسیدن به توافقی خوب است که ضمن حفظ دستآوردهای هستهای ایران و به رسمیت شناخته شدن حقوق ملت حربهی تحریم را هم از دست دشمن بگیرد. واقعیت این است که بر خلاف آنچه که همواره دکتر ظریف و رئیس جمهور روحانی میگویند این گزینه بسیار دور از ذهن است.
آمریکاییها ما را تحریم کردند و به خاطر شکافهای بسیار سقف اقتصاد ایران این تحریمها خوب اثر کرد لذا دلیلی ندارد که بخواهند تا زمانی که ایرانیها از ناحیه تحریم در فشار هستند؛ عقبنشینی کرده و تحریمها را به بهای شفافسازی بپذیرند. حال آنکه ما خوب میدانیم که آمریکا بهتر از هر کشور دیگری میداند که ایران دنبال سلاح هستهای نیست!
سناریو دوم: شکست مذاکرات و رفتار منطقی دولت
باوجود اخباری مبنی بر نزدیک بودن توافق اما همچنان همانطور که مقامات آمریکایی هم گفتهاند احتمال رسیدن به توافق کمتر از 50 درصد است لذا احتمال شکست مذاکرات بسیار جدی است. این موضوع یعنی احتمال به نتیجه نرسیدن مذاکرات در طول یکسال و نیم گذشته همواره مورد تاکید رهبر انقلاب نیز بوده و ایشان بارها با تاکید بر موضوع اقتصاد مقاومتی بر تقویت ساخت درونی اقتصاد کشور تاکید داشتهاند.
لذا سناریو دوم با انتظار رفتار منطقی و کوشش مجدانهی این دولت در امر اصلاحات اقتصادی پس از تحریمها به پایان میرسد موضوعی که تا امروز اقدام موثری برای تحقق آن از سوی دولت برداشته نشده است. عدم موفقیت در رسیدن به یک توافق خوب هرچند به احتمال زیاد موجب کاهش محبوبیت دولت میشود(چراکه این موضوع وعدهی اصلی حسن روحانی در انتخابات بود) اما چشمانداز مثبتی را در برابر کشور میگذارد. با لجبازی آمریکاییها در موضوع هستهای عملاً گروهها و طیفهای مختلف مردم ایران که در مقاطعی نظرات متفاوتی در خصوص تحریمها و دلایل آن داشتند اینبار همه یکصدا میشوند و با همدلی آحاد مردم زمینهی یک حرکت جهشی در عرصهی اقتصادی فراهم میشود. لذا حتی در این صورت هم اگر دولت با یک برنامهریزی علمی و بهرهمندی از همهی نیروهای کشور وارد صحنه بشود میتوان به آیندهی کشور امیدوار بود.
سناریو سوم: زیاده خواهی آمریکا و خیانت دولتمردان
نه تنها تجربهی 36 سال گذشتهی جمهوری اسلامی بلکه تاریخ سیاسی جهان نشان میدهد که وقتی پای قدرت در میان باشد؛ اتفاقات عجیب و غریب نیز بسیار محتمل است. این واقعیت برای ما مردم ایران که اولین رئیس جمهورمان با لباس زنانه از کشور خارج شد، نخست وزیرمان دست در دست دشمنانمان داد و کشورمان را به آشوب کشاند و… موضوع عجیبی هم نیست.
متاسفانه فرآیند انتخابات ریاست جمهوری سال 92 و حوادث پس از آن به شکلی رقم خورد که دولت حسن روحانی موفقیت خود را به شدت به نتیجهی مذاکرات گره زد. در واقع دولت در چشمانداز آیندهی خود نبرد برای یک پیروزی دیپلماتیک را در نظر گرفت و تمامی قطعات پازل خود را متناسب با آن ترسیمی کرد تا جایی که وزیر امور خارجهی دولت یازدهم خطاب به دشمنان آمریکایی گفت اگر تحریمها را کم نکنید تندروها(جناح مخالف ما) در مجلس پیروزی میشوند.
شاید این گزینه خیلی بدبینانه و دور از ذهن به نظر بیاید اما به هر حال شرایط خاص این دولت زمینه را فراهم کرده تا یکی از سناریوها را تلاش دولت برای تحمیل یک توافق بد به مردم و نظام در نظر بگیریم. در واقع این گزینه وجود دارد که دولت بخواهد با یک بازی سیاسی مانند طرح رفراندوم که چندی پیش از سوی رئیس جمهور مطرح شد؛ منافع ملی و خط قرمزهای نظام را فدای منافع جناحی خود کند.
با توجه به نزدیکی تاریخ ضربالعجل رسیدن به توافق نهایی به زمان برگزاری انتخابات مجلس شورای اسلامی بیم آن میرود که دولت بخواهد با معلق گذاردن مذاکرات و انداختن توپ حل مشکلات کشور در زمین مجلس در انتخابات مجلس تاثیرگذار عمل کند.
در صورت تحقق این سناریو بر خلاف دو سناریو قبلی این بار درون کشور است که دچار آشفتگی خواهد شد و البته تحولات 36 سال گذشته نشان داده هر حرکتی خلاف اصول و مبانی نظام به دلیل پیوستگی بی بدیل مردم و راس نظام یعنی ولایت فقیه قطعاً با شکست رو به رو خواهد شد اما چنین فتنهای مانند گذشته هزینههای زیادی را بر کشور تحمیل خواهد کرد.
باید منتظر بود و دید که کدام سناریو به وقوع خواهد پیوست!
دیدگاه شما