به گزارش صدای دانشجو به نقل ازرسا، اقامه عزا برای سالار شهیدان حضرت امام حسین(ع) از سنتهای مسلّم و مستحبات مؤکد است که به فرموده بزرگان از افضل قُرُبات است.
روایات متعددی در اینباره موجود است که در ادامه به برخی از آنها اشاره میشود. در این میان شبههای مطرح است که اگر امام حسین(ع) با شهادتش پیروز شده و به قرب الهی نائل گردیده، پس چرا باید برای او گریست؟! بلکه بعضی، به نوعی شادی در عاشورا را القاء میکنند!
این تفکر ریشه در مسیحیت دارد که روز شهادت حضرت عیسی(ع) ـ به عقیده مسیحیت که حضرت عیسی شهید شده ـ را جشن میگیرند.(ر.ک به مجموعه آثار شهید مطهری/ج24/ ص466به بعد)
ما در اینجا در مقام مطالب توهین آمیزی که از سوی وهابیت و سایر دشمنان شیعه مطرح میشود و عملاً مردم را دعوت به شادی در عاشورا میکنند، نیستیم. بحث، پیرامون این شبهه در بین محبین اهلبیت(ع) است. به عبارتی، طرف ما مغرضین نیستند، بلکه کسانی هستند که ادعای محبت اهلبیت(ع) را دارند.
ابعاد مختلف واقعه عاشورا
واقعه عاشورا ابعاد مختلفی دارد و نباید با یکدیگر خلط شود.
بُعد عرفانی و معرفتی که شامل عروج ملکوتی، رسیدن به مقام بالای شفاعت، رستگاری عظیم، «داخل شدن در جنت خداوند؛ وَ ادْخُلی جنَّتی»(سوره فجر) و... میشود. مسلماً این موارد بجهت آفرین است. شاد بودن بعضی از اصحاب حضرت(ع) در شب عاشورا به همین جهت بود که میدانستند با شهادتشان به چه جایگاهی میرسند.
اصلاً یکی از چیزهایی که ما در زیارت امام حسین(ع) تمنا میکنیم، این است که «یا لَیْتَنِی کُنْتُ مَعَکُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِیما؛ ای کاش من هم با شما بودم و به فوز عظیم میرسیدم.»
اینها ابعاد معنوی قضیه است؛ لکن باید توجه داشته باشیم که این درجات عالیه چگونه به دست آمده و چه ظلم و جنایتی بر امام حسین(ع) و اصحاب آن حضرت(ع) روا شده است. ظلمی که در نوع خودش بینظیر و منحصر به فرد است.
نوه رسول خدا(ص)، امام معصوم(ع)، حجت بالغه الهی و سید جوانان بهشت، چه مصیبتهایی را از طرف امت مثلاً مسلمان متحمل شد و با چه وضع فجیعی به شهادت رسید. حتی پس از شهادت ایشان نیز به پیکر آن حضرت(ع) رحم نکردند و با اسب بر آن ایشان تاختند. فرزند شیرخوار حضرت حسین بن علی(ع) را با تیر سه شعبه ذبح کردند. خاندان ایشان نیز با وضعیت اسف باری به اسارت برده شدند و فجایع فراوان دیگر که مجال ذکرش نیست.
حالا این موارد مقایسه شود با سفارشات بیشماری که رسول خدا(ص) نسبت به محبت و پیروی از اهلبیت(ع) داشته است که اگر پیامبر خدا امر به دشمنی نمودن با اهلبیتش را داده بود، شاید بیشتر از آنچه که در کربلا اتفاق افتاده، برای ابراز دشمنی متصوّر نبود.
با این تفاصیل، عقل سلیم چه میگوید؟ آیا میگوید که روز عاشورا را جشن بگیرید؛ چرا که امام حسین(ع) به فوز عظیم رسیده است! پس نتیجه میگیریم که عزاداری و گریستن بر سالار شهیدان کدام بُعد را در بر میگیرد و آن گریستن در مظلومیت امام حسین(ع) و اصحاب آن حضرت است.
همچنان که در روایت آمده است: «نَفَسُ المَهْمومِ لِظُلْمِنا تسبیحٌ...؛ نفس مهموم و غمگین، برای ظلمی که به ما(اهلالبیت) شده، تسبیح است.» این مطلب منافاتی هم با آن بعد معنوی و فوز عظیمِ شادی آفرین ندارد.
افزونبر اینها روایات متعددی درباره فضیلت گریاندن و گریه کردن، حتی حالت گریه گرفتن(تباکی) بر امام حسین(ع) وارد شده و خصوصاً روز عاشورا روز حزن شمرده شده است. کسانی که چنین شبهاتی را مطرح میکنند، اگر واقعاً ادعای دوستی و پیروی از اهلبیت(ع) را دارند، باید این روایات را هم لحاظ کنند و دچار تفسیر به رأی نشوند.
بخشی از روایات
امام صادق(ع) در روایتی میفرمایند: «مَنْ ذُکِرَ الْحُسَیْنُ علیهالسلام عِنْدَهُ فَخَرَجَ مِنْ عَیْنِهِ [عَیْنَیْهِ] مِنَ الدُّمُوعِ مِقْدَارُ جَنَاحِ ذُبَابٍ کَانَ ثَوَابُهُ عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَمْ یَرْضَ لَهُ بِدُونِ الْجَنَّةِ؛ کسى که یادى از حضرت حسین بن على(ع) نزدش بشود و از چشمش به مقدار بال مگس اشک خارج شود اجر او بر خدا است و حق تعالى به کمتر از بهشت براى او راضى نیست.»(کامل الزیارات/ص100)
امام ششم(ع) همچنین در روایت دیگری میفرمایند: «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیهالسلام قَالَ سَمِعْتُهُ یَقُولُ إِنَّ الْبُکَاءَ وَ الْجَزَعَ مَکْرُوهٌ لِلْعَبْدِ فِی کُلِّ مَا جَزِعَ- مَا خَلَا الْبُکَاءَ وَ الْجَزَعَ عَلَى الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍ علیهماالسلام فَإِنَّهُ فِیهِ مَأْجُورٌ؛ براى بنده، جزع نمودن و گریستن در تمام امور مکروه و ناپسند است، مگر گریستن و جزع کردن بر حسین بن علىّ(ع)؛ زیرا شخص در این گریستن مأجور است.»(کامل الزیارات/ص100)
در روایت دیگری از حضرت(ع) آمده: «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیهالسلام قَالَ: مَنْ أَنْشَدَ فِی الْحُسَیْنِ بَیْتَ شِعْرٍ فَبَکَى وَ أَبْکَى عَشَرَةً فَلَهُ وَ لَهُمُ الْجَنَّةُ وَ مَنْ أَنْشَدَ فِی الْحُسَیْنِ بَیْتاً فَبَکَى وَ أَبْکَى تِسْعَةً فَلَهُ وَ لَهُمُ الْجَنَّةُ فَلَمْ یَزَلْ حَتَّى قَالَ مَنْ أَنْشَدَ فِی الْحُسَیْنِ بَیْتاً فَبَکَى وَ أَظُنُّهُ قَالَ أَوْ تَبَاکَى فَلَهُ الْجَنَّةُ؛ کسى که در مصیبت حضرت امام حسین(ع) یک بیت شعر بخواند، خودش گریسته و ده نفر را بگریاند، بهشت براى او و آن ده نفر [واجب] است و کسى که در مصیبت حضرت امام حسین(ع) یک بیت شعر بخواند، پس خودش گریسته و نه نفر را بگریاند، بهشت براى او و آن نه نفر [واجب] است.» پیوسته حضرت نفرات را یکى یکى کاهش داده تا فرمودند: «کسى که در مصیبت حضرت امام حسین(ع) یک بیت شعر خوانده، پس خود بگرید راوى مىگوید: گمان مىکنم امام(ع) فرمودند: «یا تباکى کرده و خود را به صورت گریه کن درآورد بهشت براى او است.»(کامل الزیارات/ ص106)
روایت دیگری میافزاید: «قَالَ الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ علیهالسلام: أَنَا قَتِیلُ الْعَبْرَةِ لَا یَذْکُرُنِی مُؤْمِنٌ إِلَّا اسْتَعْبَرَ؛ من کشته اشکم! هیچ مؤمنی مرا یاد نمیکند، مگر اینکه اشک میریزد.»(کامل الزیارات /ص108)
امام رضا(ع) نیز میفرمایند: «هر که روز عاشورا کارهاى خود را تعطیل کند، خدا حوائج دنیا و آخرتش را برآورد؛ هر که روز عاشوراء را روز مصیبت و حزن و گریه خود کند، خداى عز و جل روز قیامت را روز خرسندى و شادیش قرار میدهد و در بهشت چشمش به ما روشن میشود؛ هر که روز عاشورا را روز برکت بداند و براى خانهاش ذخیرهاى کند، برکت ندارد و روز قیامت با یزید و عبیداللَّه بن زیاد و عمر بن سعد به درک اسفل دوزخ محشور میگردد!»(امالی صدوق/ص129)
امام هشتم(ع) در روایت مفصلی به ریّان بن شبیب میفرمایند: «اى پسر شبیب! به راستى محرم، همان ماهى است که اهل جاهلیت در زمان گذشته ظلم و قتال را به خاطر حرمتش، حرام مىدانستند؛ لکن این امت، حرمت این ماه و حرمت پیغمبرش را نگه نداشتند؛ در این ماه ذریه او را کشتند، زنانش را اسیر کردند و بنهاش را غارت کردند. خدا هرگز این گناه آنها را نیامرزد!
اى پسر شبیب! اگر براى چیزی خواستى گریه کنی، براى حسین علیهالسلام گریه کن که چون گوسفند سرش را بریدند و هجده نفر از خاندانش با او کشته شدند که روى زمین مانندى نداشتند؛ آسمانهاى هفتگانه و زمین، براى کشتن او گریستند؛ چهار هزار فرشته براى یاریش به زمین آمدند و دیدند کشته شده و بر سر قبرش ژولیده و خاک آلود هستند تا قائم(عج) ظهور کند و یاریش کنند و شعار آنها(یا لثارات الحسین) است.
اى پسر شبیب! پدرم از پدرش از جدش برایم گفت که وقتی جدم حسین علیهالسلام کشته شد، آسمان خون و خاک سرخ بارید. اى پسر شبیب! اگر بر حسین گریه کنى تا اشکت بر گونههایت جاری شود، خدا تمام گناهان کوچک و بزرگ تو را میآمرزد. اى پسر شبیب! اگر دوست داری که بدون گناه خدا را ملاقات کنی، حسین علیهالسلام را زیارت کن.
اى پسر شبیب! اگر میخواهى در غرفههاى ساخته شده بهشت با پیغمبر ساکن شوى، قاتلان حسین علیهالسلام را لعن کن. اى پسر شبیب! اگر میخواهى ثواب کسانی که با حسین علیهالسلام شهید شدند را داشته باشی، هر وقت به یادش افتادى، بگو «یا لَیْتَنِی کُنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِیماً؛ کاش با آنها بودم و به فوز عظیمى مىرسیدم. اى پسر شبیب! اگر میخواهى با ما در درجات بلند بهشت باشى، براى حزن ما محزون باش و و براى شادى ما شاد باش و ملازم ولایت ما باش. اگر مردى سنگى را دوست داشته باشد، خدا او را با آن محشورش میکند.»(امالی صدوق/ص129)
اثرات گریستن بر اهلبیت
از طرف دیگر گریستن بر اهلبیت(ع) به ویژه امام حسین(ع) جنبهها و اثرات دیگری نیز دارد که برخی از آنها عبارتند از:
نخست، اصولاً گریه کردن سبب رقت قلب و دور شدن از قساوت آن میگردد و به نوعی صیقل دهنده زنگار قلب است.
دوم، همان طور که میدانیم، تولّی به معنای دوست داشتن دوستان خدا و تبرّی به معنای بیزاری جستن از دشمنان خدا است که از واجبات است. در عزاداری و گریستن بر اهلبیت(ع) عملاً این آموزه دینی اتفاق میافتد؛ چرا که در گریستن بر ایشان ابراز محبت به این خاندان صورت میگیرد و در پی آن روحیه انزجار از دشمنان ایشان در وجود شخص عزادار تقویت میشود. در واقع با یک تیر، دو نشان زده میشود.
جدای نفس ابراز محبت، چه بسا زیاد شدن محبت هم صورت بگیرد و هر چه محبت با معرفت بیشتر شود، به دنبالش تبعیت نیز خواهد آمد و این یعنی رستگاری و در مسیر رضای خدا قدم برداشتن. این یکی از برکات عزاداری بر اهلبیت(ع) است.
سوم، گریه بر مظلوم، انسان را مدافع مظلوم خواهد کرد. خصوصاً مظلومی که معصوم بوده، امام، وصىّ و جانشین صاحب شریعت باشد که در این هنگام، انسان مدافع شریعت خواهد شد. هم چنین با دیدن مظلومى به فکر دفاع از او بر خواهد آمد و این مطلبى است که روان شناسان به آن اشاره کردهاند. از اینرو مىبینیم که شیعیان براى بهرهبردارى از این اکسیر عظیم که همان گریه بر سید الشهدا(ع) و مظلومیّت او است، همواره در طول تاریخ حامى و پشت و پناه مظلومان بودهاند.
چهارم، اشک بر اهلبیت(ع) خصوصاً بر سرور شهیدان اعلام ادامه دادن و زنده نگه داشتن راه آن بزرگواران است. همچنین اعلام این مطلب است که ما در طول تاریخ مخالف یزید و یزیدیان بوده و موافق و پیرو حسین(ع) و حسینیان زمان و شعارهایشان هستیم.(ر.ک به شیعه شناسی و پاسخ به شبهات/علی اصغر رضوانی/ج2/ص575)
السلام علی الحسین و لعنة الله علی قتلة الحسین.
والحمدلله رب العالمین
دیدگاه شما