به گزارش صدای دانشجو، به نقل از نافع، در این مراسم برگزار گنندگان از هیچ تلاشی برای ابراز شادمانی از این رویداد بزرگ فروگذار نکردند؛ از تمرین خوانندگی و رقص گرفته تا پخش آهنگ های مهیج و اجرای حرکات مضحک بر روی صحنه. به طوری که شرکت کنندکان، ایستاده و ریتمیک با نمایش موزیکال روی صحنه همراهی می کردند.
اینکه فضای فرهنگی دانشگاه به سالن رقص و آواز و نمایش های مضحک موزیکال تبدیل شود و ارزش های فرهنگی یک محیط علمی با برنامه ای بدون چارچوب درست فرهنگی، آن هم در قالب جشن دهه فجر ، نادیده گرفته شود، مایۀ تعجب و تأسف است.
مسئولین فرهنگی دانشگاه علوم پزشکی با برپایی این مراسم تعریف جدیدی را از فرهنگ دانشگاهی ارائه داده اند که بحث برانگیز است. باید از آنها بپرسیم؛ اینگونه مراسم ها که هیچ ارتباطی با محیط علمی و فرهنگی دانشگاه ندارد با چه هدفی برگزار می شود؟
آیا شأن یک مکان علمی که باید جایگاه تبادل علم و دانش فرهیختگان باشد و به فرمایش حضرت امام (ره) سرنوشت یک ملت باید در آن تعیین شود تا این حد تنزل کرده است؟ یا ارزش ها و ضد ارزش ها در این سالها دگرگون شده اند؟!
اگر ارزش های فرهنگی و علمی ثابت است و همه جوامع دانشگاه را مکان تحقیق و پژوهش و سخنرانی و نوآوری و تولید فرهنگ و آگاهی های سیاسی می دانند؛ پس این قبیل برنامه ها در دانشگاه چه جایگاهی دارند؟!
گویا مسئولین عزیز، کارِ فرهنگی دانشگاهی را با سیرک یا برنامه های شاد دلقک ها در جُنگ های موزیکال اشتباه گرفته اند یا در مورد مناسبت و هدف برگزاری جشن توجیه نبوده اند. اولین سوالی که در مورد هر مراسمی مطرح می شود؛ هدف از برگزاری آن است.
باید از دست اندرکاران بپرسیم برای چه این جشن را برگزار کرده اند؟ آنچه مسلم است این مراسم به جای اینکه جشنی برای بزرگداشت دهه فجر باشد، محفلی به بهانه دهه فجر بوده است! برگزار کنندگان در این مراسم نه تنها هیچ چیزی را بزرگ نداشتند بلکه با این محفل جایگاه فرهنگ دانشگاهی را خوار کردند. به نظر می رسد با برگزاری برنامه هایی از این قبیل، دانشگاه در برخی زمینه ها روش پیشرفت معکوس را دنبال می کند.
اینکه مردم با برگزاری جُنگ های شادی به مناسبت جشن پیروزی شادمان شوند پذیرفتنی است، اما توجه به این نکته که جُنگ در کجا و با چه مخاطبان و چه برنامه هایی برگزار شود خیلی مهم است.
مطمئنا برنامه ای که در دانشگاه با توجه به محیط خاص و مخاطبان ویژه اش برگزار می شود باید تفاوت های اساسی با برنامه های سطح شهر که مخاطب آنها مردم عادی هستند داشته باشد. همین برنامه اگر برای مردم کوچه و بازار اجرا می شد و در میادین شهر شاهد آن بودیم داستان به گونه ای دیگر بود.
حال روی سخن ما با این دانشجویان است. اگر شما با وجود اینکه جایگاه دانشگاه و دانشجو را می شناسید، به استقبال این قبیل برنامه های غیر فرهنگی می روید، باید به حال شما تأسف خورد و اگر شأن و جایگاه خودتان را نمی شناسید باید به حال علم و فرهنگی تأسف خورد که متولیانش چنین دانشجویانی را پروش داده اند.
سئوال دیگری که ذهن را به خود مشغول می کند برخورد دوگانه دانشگاه با برنامه ها و مسائل مختلف است.
در بسیاری موارد برای برگزاری یک سخنرانی علمی یا انجام یک کار فرهنگی و یا حتی اداری باید از فیلترهای گزینشی خاصی بگذریم تا به مسئولان ثابت شود هدف و رهاورد کار، علمی و فرهنگی است.
با این اوصاف چطور ممکن است افرادی که برای برپایی این جشن دعوت شده اند بدون گذشتن از این مراحل و چک کردن محتوای برنامه شان بر روی صحنه بروند؟ آیا کسی که دانشگاه را با سالن برنامه های موزیکال و لب خوانی و پخش موزیک ویدئو اشتباه گرفته از هیچ فیلتری رد نشده یا با هدف خاصی برای اجرا ، مجوز گرفته است؟ آیا این سیاستِ یک بام و دو هوا از بی توجهی و سهل انگاری است یا هدفی خاص را دنبال می کند؟ در هر صورت نوک پیکان متوجه مسئولان این دانشگاه است؛ زیرا یا خودشان این مراسم را پشتیبانی کرده اند یا شاهد آن بوده اند و سکوت کرده اند.
رضا هاتفی
پایان پیام/م
دیدگاه شما