به گزارش صدای دانشجو، به نقل از خبرگزاری فارس؛ نزدیک به یک سال پیش به دلیل بیکفایتی سران آل صعود تعداد زیادی حجاج در مِنا جان خود را از دست دادند که سهم ایرانیها نزدیک به 500 شهید بود. مقام معظم رهبری در سخنانی تاکید بر ماندگار کردن این فاجعه کردند و قطعاً سینما میتواند در این زمینه گامهای اساسی و مهمی را بر دارد. مریم ابراهیموند کارگردان جوانی است که با ساخت فیلمی در این زمینه اولین گام را در عرصه سینما به سمت ماندگار کردن این فاجعه برداشت و فیلم سینمایی «24 سپتامبر» مقابل دوربین برد. در ارتباط با روند ساخت این فیلم سینمایی که تلاش دارد تا در سالگرد یک سالی فاجعه منا به اکران عمومی در بیاید با وی گفتوگویی داشتیم که در ادامه میخوانید.
_همواره نسبت به افرادی که در ارتباط با مباحث ارزشی فیلم میسازند این نگاه وجود دارد که ممکن است برای بهرهوریهای شخصی و یا اینکه بتوانند جایگاه راحتتری به لحاظ کاری پیدا کنند وارد این فضا میشوند. «24 سپتامبر» یک اثر ارزشی است که به یکی از حساسترین و مهمترین اتفاقات چند سال اخیر تبدیل شده که بسیار ناگوار هم بوده است.
ابراهیموند: با این صحبت شما موافق هستم که افرادی به سینما ورود میکنند و از موضوعات ارزشی برای پیش برد کار شخصی خود استفاده میکنند. مقام معظم رهبری چندین بار تاکید کرد که فاجعه منا از زبان هنر و فرهنگ در یاد و خاطره مردم بماند. گاهی برخی پیدا میشوند که میخواهند از «آب گل آلود ماهی بگیرند» بدین صورت که به بهانه ساخت فیلم ارزشی بودجهای از دولت میگیرند و به دلیل این که مورد استقبال دولت هم هستند میسازند.
سال گذشته پیش از فاجعه منا درصدد این بودم که شخصاً یک فیلم بسازم به دلیل اینکه از فیلم قبلیام به نام «پانسیون دختران» نزدیک به یک سال میگذشت. اوایل مهر بود که فاجعه منا اتفاق افتاد و طبعاً توجه ها را به سوی خود جلب کرد.
اما نکتهای که باعث شد به این نکته بیشتر فکر کنم و حتی جذب بشوم که فیلمی در این رابطه بسازم این بود که نزدیک به یک سال بود تفاسیر قرآن و مخصوصاً آیتالله مکارم شیرازی را میخواندم. شروع کرده بودم قرآن را حفظ کردن و تفاسیر را نیز میخواندم تا بهتر بتوانم آنها را درک کنم. مثلاً اگر یک آیه سه الی چهار صفحه توضیح داشت من بخشهای مهم از نگاه خودم که درکش میکردم را به صورت خلاصه جدا میکردم و میخواندم. در این مسیر بودم که فاجعه منا اتفاق افتاد و در اخبار هم با قاری قرآن آشنا شدم. که اولین رتبه مالزی را نیز کسب کرد و همچنین نماینده بعثه رهبری نیز بود. جایگاهی که این قاری و موقعیت هایی که داشت من را وسوسه کرد تا هرچه بهتر و بیشتر او را بشناسم. وقتی با وی آشنا شدم متوجه جایگاهش شدم و واقعاً دل انسان به درد میآید که چنین جوانهایی را از دست بدهد.
در نهایت این موضوع را با وزارت ارشاد در میان گذاشتم و شماره خانواده شهید «محسن حاجی حسنی کارگر» را از وزارت ارشاد گرفتم. همان اوایل که این اتفاق افتاده بود به مشهد رفتم با آنها دیدار کنم. با خانواده شهید به صورت کامل مصاحبه کردیم. طبق صحبتهایی که آنها انجام دادند به تهران برگشتیم و براساس همان حرفها که ضبط کرده بودیم چارچوب فیلمنامه را مشخص کردیم و داستان را پیش بردیم. وزارت ارشاد از چنین فیلمنامهای بسیار استقبال کرد و در همان مهرماه وارد پیش تولید شدیم که سه ماه زمان برد، ت درنهایت که آذر ماه تصمیم گرفته شد با یک گروه دیگری کار را آغاز کنیم و دوباره وارد پیش تولید جدیدی شدیم. موضوع فیلمنامه بسیار حساس بود و مسئولیت ما را سنگین میکرد. با اینکه چندین نویسنده را تغییر دادیم اما آنچیزی که مد نظر داشتیم در نهایت در فیلمنامه شکل نمیگرفت.
دی ماه بود که عواملی که در پیش تولید درگیر کار شده بودند را تسویه کردیم و گروه جدید کارش را آغاز کرد. علی اکبر مهنوجیان طی یک ماه با طرحی که ارائه کردیم فیلمنامه مورد نظر ما را نوشت. و در بهمن سال گذشته کارمان را شروع کردیم.
_چه نهادهای رسمی با توجه به موضوعیت فیلمنامه ورود پیدا کردند و حمایت خود را از ساخت این اثر اعلام کردند؟
ابتدا به سازمان حج و زیارت مراجعه کردیم چرا که اولین نهادی که شاید میتوانست در ساخت این فیلمنامه خود را شریک بداند این نهاد بود. ما پیش از اینها خود با هزینه های شخصی در مسیر ساخت این فیلم قرار گرفتیم و اصلاً به این فکر نمی کردیم که حتماً از فلان نهاد و یا ارگان بودجه خود را میگیریم. در پیش تولید ابتدایی 500 میلیون تومان هزینه کردم. این رقم ضرر کامل بود. ما کار خودمان را پیش میبردیم و منتظر جایی نشستیم در کنارش هم با نهادهای مختلف صحبت میکردیم که شاید کمکی کنند. ما چندین بار با سعید اوحدی «رییس سازمان حج و زیارت» جلسه گذاشتیم چندین مرتبه هم با قاضی عسگر نماینده ولی فقیه صحبت کردیم که فیلمنامه را نیز خواندند در جلسه دوم در ارتباط با موضوع فیلمنامه بحث کردیم که حتی نظراتشان را به فیلمنامه اعمال کردیم. متاسفانه با اینکه فیلم را برای آنها میدانستیم اما دوستان هیچ حمایتی نکردند.
خیلی راحت گفتند که ما چنین بودجهای را نداریم بدهیم. حمایت مالی نمیتوانیم داشته باشیم اما حمایتهای معنوی میکنیم. این صحبتها برای ما قابل تامل بود با خودمان گفتیم که فاجعهای به این بزرگی و تلخی رخ داده است که تاثیر آن را به روی مردممان دیدهایم. با توجه به صحبتهای رهبری استنباط بر این بود که دوستان در بخشهای مختلف خودشان بیایند و پیشنهاد دهند تا کاری برای ماندگاری این اتفاق تلخ در اذهان مردم در حوزه فرهنگ شکل بگیرد. خیلی راحت گفتند بودجه نداریم حمایت مالی نمیکنیم. انتظار حمایت داشتم اما منتظر نماندم.
من هم یک جوان هستم و میخواستم یک فیلم ارزشی بسازم و شاید برخی بگویند برای این دختر زود است که بخواهد وارد فیلمسازی شود. واقعا باید دید سازمان حج و زیارت و بعثه از چه فیلمی حمایت میکنند؟! واقعا در آن زمان موضوعی مهمتر از فاجعه منا بود؟
_تا این لحظه طبق چیزی که میدانم بدون مشکل مالی و با هزینه کاملاً شخصی این فیلم را ساختید نگران اینکه اگر سرمایه بر نگردد نیستید؟
_نه، اصلاً
_واقعا ناراحت و نگران نیستید یا نگرانی خود را مخفی کردید بالاخره طبق گفتههای خودتان 2 میلیارد تومان هزینه شده است؟
ابراهیموند: خداشاهده نگران نیستم. برخی از کارها را آدم ها باری دل خودشان و یا اعتقادی که دارند انجام میدهند. اگر من واقعا دلم با این کار نبود که میرفتم این هزینه را در یک پروژه اقتصادی سرمایه گذاری میکردم و یا در بانک میگذاشتم و سود که در هر صورت سود بیشتری میبردم. مواقعی هست که بنده میآیم فیلمنامه ارزشی را برای ساخت انتخاب میکنم که تنها از دولت و نهاد های مربوطه بودجه بگیرم تا بتوانم هم سود کنم و هم فیلم بسازم نه اینکه تا این اندازه از سرمایه شخصی خودم برای این فیلم هزینه کنم تنها یک مسئله باعث میشود که یک فرد این کار را کند آنهم دغدغه داشتن در این زمینهها است. اگر من عشق فیلمسازی داشتم منطق میگوید که باید وارد عرصههای دیگری میشدم و فیلم میساختم.
واقعا شاید اصل سرمایه در خوشبینانهترین حالت 40 درصد باشد. ولی انجام دادم چون دوست داشتم. کار دلی بود که صورت گرفت. پشیمان هم نیستم اتفاقا خوشحالم که با سرمایه شخصی این فیلم ساخته شد. من الان یک شرکت دارم که چندین شرکت زیر مجموعه آن است که فعالیت اقتصادی در آن صورت میگیرد از هر لحاظ فکر کنید میشد کارهای دیگری برای بازگشت سرمایه داشت.
_شما اشاره به هزینه زیاد این فیلم کردید که به نسبت پروداکشنی که دیده بودم به نظرم هزینه زیادی است قطعاً با احترام که گروهی که در این فیلم کار کردند میتوانستید افرادی را وارد پروژه کنید که به صورت حرفهای تری در سینما فعال هستند و یا در زمینه بازیگری چهره اند؟
ابراهیموند: چرا در زمانی که ما میخواستیم کار کنیم بسیاری از دوستان یا مشغول به کار دیگری بودند یا زمان استراحتشان بود و دوست داشتند در زمان جشنواره فیلم فجر در آنجا حضور داشته باشند. در مجموعه از نتیجه کار با این گروه راضی هستم.
_شنیدم قرار است که صحنه فاجعه منا را بازسازی کنید درسته؟
ابراهیموند: بله. میخواهیم صحنه بازسازی فاجعه منا را در یک استودیو باز سازی کنیم. به نظرم جای این صحنه در فیلم خالی است. دوستان طراح در حال برگزاری جلساتشان هستند تا در نهایت به یک جمع بندی برسیم و این صحنه به مدت 10 روز فیلمبرداریاش در استودیو طول میکشد. هنروران زیادی را نیاز داریم و طراحی آن هم بسیار مشکل خواهد بود.
_میخواهید اولین نمایش این اثر سینمایی در جشنواره فیلم فجر باشد؟
ابراهیموند: خیر. در تلاشیم تا فیلم را در سالگرد فاجعه منا به اکران عمومی در بیاوریم. اگر این اتفاق نیفتد فیلم را در جشنواره فیلم فجر نمایش خواهیم داد.
امین زندگانی، آفرین عبیسی، مریم امیرجلالی و گلاره عباسی از بازیگران فیلم سینمایی هستند.
انتهای پیام/م
دیدگاه شما