مطبوعات همدان
به کانا ل ارتباطی ما بپیوندید
تاریخ : 15. مرداد 1391 - 14:32   |   کد مطلب: 1060
جبهه ای که دانشگاه و دانشگاهی که جبهه شد.

      وجود اختلاف ایدئولوژیک حضرت امام با نظام لیبرال لائیک دنیا موجب شکل گیری نهضتی شد که در سال 57 به نتیجه رسید، به تبع این اختلاف، غرب را بر آن داشت که برای سرکوبی این نظام نوپا هر آنچه را که در چنته دارد رو کند و همین طور هم بود، بعد از انقلاب بلافاصله در این راستا اقداماتی شد که از آن ها می توان به کودتای نوژه، حمله به صحرای طبس، بلوکه کردن حساب های مالی ایران و ....اشاره کرد؛ در این بین به قطع و یقین می توان گفت که مهم ترین آن ها حمله همه جانبه  رژیم تا بن دندان مسلح بعث به خاک این مرز وبوم بود.

      با شروع حملات ابتدایی صدام حسین این سیل عظیم نیرو های داوطلب برای اعزام به مناطق جنگی بود که توانست ابتکار عمل را از آن ها گرفته، طبیعی است که پر شدن جبهه ها از نیرو های مخلص و حزب الهی، با تاسی از واقعه ی عاشورا برای تقدیم جان به محضر صاحب اصلی انقلاب امام زمان ارواحنا فدا تجلی ای زیبا از السابقون و السابقون اولئک هم المقربون به نمایش گذاشت. این اخلاص و سلامت نفس موجب تبدیل شدن جبهه ها به دانشگاه انسان سازی مکتب روح خدا شد. دانشگاهی که خیلی از دانش اموختگانش ناشناس باقی ماندند و بزرگانی همچون ابراهیم همت، زین الدین ها، باکری ها و سروش ضرغام ها را تحویل داد و یادگارانی همچون سعید قاسمی، محمد طالبی و... را به رسم امانت نزد ما گذاشت، و به درستی ایمان آوردند که ان الله یحب الذین یقاتلون فی سبیله صفأ کأنهم بنیان مرصوص و در این میدان چیزی کم نگذاشتند.

      هنوز که هنوز هست با گذشت 23 سال از پایان جنگ، دو کوهه، شلمچه، طلائیه، مرصاد، بازی دراز و ... پیر و جوان راتحت تاثیر قرار می دهد و سالیانه برای صدها هزار نفر را از سراسر ایران دعوت نامه می فرستند، این جبهه ها به بهترین دانشگاه های تاریخ تبدیل شدند و الحق و الانصاف شاگردان خوبی پای به این دانشگاه گذاشتند و بعد از شهدای واقع عاشورا بهترین فارغ التحصیلان را داشت.

      اما قصد باز کردن شگفتی های 8سال جنگ تحمیلی را ندارم، داستان داستان دانشگاهی است که ما آمدیم و جبهه شد، جبهه ی جنگ نرمی که بودجه ای تخصیص شده به آن چندین برابر یک جنگ نظامی است و استراتژی دشمن پیچیده. امروزه سلاح های این جنگ تا منزل و حتی اتاق نوزاد چند روزه هم نفوذ کرده. متاسفانه از همه ی این ها دردناک تر تذکرات حضرت ماه نسبت به این موضوع و بی توجهی مسولین، خانواده ها و من دانشجوست. آنقدر در ذهن خود جنگ نرم، جنگ نرم کرده ایم که این واژه را کشته ایم و آن را یک موضوع طبیعی می پنداریم، امروزه دانشگاه ها خط مقدم این جبهه هستند و دانشجویان نیز به تعبیر حضرت آقا افسران جوان و تشکل های دانشجویی گروهان های این جبهه ی جنگ نرم هستند.

      این جنگ، جنگ هدفمندای است و به عقیده پاول وزیر دفاع آمریکا:" امروز دیگر نمی توان با جنگ نظامی ایران راتسخیر کرد ما باید اندیشه های آن ها را تسخیر کنیم" در این جگ نه تنها باید مراقب خود بود بلکه باید کاملا برنامه ریزی شده نزدیکان خود را نیز واکسینه کرد.

      همانطور که در زمان جنگ گروه های تجسس، تخریب، پشتیبانی و ... وجود داشت الان نیز باید با همان ظرافت وارد این نبرد شد. متاسفانه عدم برنامه ریزی و شناسایی دقیق برنامه های دشمن و عکس العمل به موقع در برابر آن ها تا حدودی موجب عقب نشینی ما در این معقوله شده است.

      اما موضوعی که مرا به نوشتن وادار کرد اعزام نیروهای تازه نفسی است که متاسفانه در اغلب دانشگاه ها هیچ برنامه ای برای آن ها نداریم، جبهه های ما از اخراجی ها معراجی ها ساخت، پس ما نیز باید این فضا را در دانشگاه ها به وجود آورده و رویش داشته باشیم.

      هر ساله با شروع سال تحصیلی هزاران دانشجوی تازه نفس وارد میدان شده و وظیفه ی تشکل های دانشجویی است که با مهیا کردن بسترهای لازم برای جذب این افراد اقدام به ساماندهی نیروها و تجدید قوا و نظم بخشیدن به گروهان ها کنند.

      متاسفنه در چند سال اخیر تشکل های دانشجویی با یک افت روبرو بودند که شاید علت آن روی کار آمدن دولتی هم فکر و هم عقیده با آن ها بوده و نبود علنی نیروهای مخالف نظام یک فضای بدون درگیری و تنش را به وجود آورده که این موجب ضعیف شدن فعالین فرهنگی حداقل از لحاظ فکری نسبت به چند سال اخیر شده.

      باید توجه داشت که تا شروع سال تحصیلی زیاد باقی نمانده البته این زمان، زمان کمی نیست مطمئن هستم که با برنامه ریزی دقیق و جمع شدن بچه های شوراهای مرکزی مجموعه های فرهنگی و برگزاری جلسات شورای هماهنگی تشکل ها با دو هدف، در وهله ی اول خودسازی فردی و جمعی و در مرحله بعد با چینش برنامه ها و نظم دهی آن ها می توان ابتکار عمل را از آن ها گرفت و در جذب قشر خاکستری ضربه ی اول را زد.

      یادمان نرود که در جنگ نقل و نبات پخش نمی کنند و قربون صدقه کسی نمی روند، هرکسی که وارد این میدان می شود باید هزینه بدهد باید وقت بگذارد باید قید خیلی از تعلقات و تفریحات را بزند باید... تا بتوان این جنگ سخت را اداره کرد. و به راستی که هر یک نفر از ما 10 نفر را حریف است، یا ایها النبی حرض المومنین علی القتال ان یکن منکم عشرون صابرون یغلبوا ماتین و ان یکن منکم مائة یغلبوا الفا من الذین کفروا بانهم قوم لا یفقهون.

 

دیدگاه شما

آخرین اخبار