با توجه به تاریخ جریانات سیاسی وتشکلی از مشروطه تا به حال جریان بیدارکننده مردم ،حوزه ودانشگاه بوده است اگر چه امروزه جریانات سیاسی به اندازه دانشگاه به حوزه های علمیه نزدیک نمی شوند ولی خلا حضور خود در حوزه را با ورود شدید سیاسی به جریان های دانشجویی پر کرده اند.
متاسفانه تاثیر انتخابات سیاسی در کشور وحاکم شدن دولت های رنگارنگ با تغیر از مدیر تا آبدارچی در دانشگاه همراه بوده است و امروزه با ورود جریان اصلاح طلب به وزارت علوم داس سیاست وجریان سیاسی حاکم در مدت کمتر از یک سال رکورد تغیر روسایی دانشگاه آن هم به خاطردر دست گرفتن فضای سیاسی به نفع خود و جلوگیری از ورود و فعالیت های تشکل های انقلابی وجریان های دانشجویی متعهد وایفای نقش اصلی دانشجو در میدان دانشگاه وهم به نوعی تکمیل پازل برخی افراد خاص در وزارت علوم برای نفوذ جریان فتنه به درون دانشگاه و پمپاژ گروه های تندرو به کف محافل علمی بود و در حال تکمیل شدن است.
حال اگر انصاف را درکفه ترازو بگذاریم تغیر سردمداران دانشگاه به خاطر پیشرفت دانشگاه ازمنظر علمی ودانش بنیان نبوده است چرا که با روند مدیریتی بعضی از دانشگاه ها وجهش های علمی در رتبه های جهانی چرا باید دچارجوزدگی سیاسی وتغیر راه دانشگاه از مسیرریل گذاری علمی به مسیر سیاست بشود؟ رشد علمی کشور در چندسال اخیر در اکثر دانشگاه های ما وحرکت به سوی فناوری دانش بنیان به علت دور نگهداشتن همین جریانات سیاسی از دانشگاه بوده است ولی متاسفانه در تغیرات دانشگاهی با بولدزر تدبیر تنها به یک رجعت تلخ به جریانات کوی دانشگاه ودر گیری های متعدد بر سرمسائل سیاسی ودرو کردن وتخریب فضای علمی هم برای اساتید وهم برای دانشجویان خواهد بود به خصوص که جریان حاکم بروزارت علوم ،آزمایش های قبلی خود را در 8سال طلایی! دوران اصلاحات پس داده اند وتنها تحول وتغیرمدیران به تآسی از فضای سیاسی دانشگاه به نفع جریان تدبیربوده است.
در این مدت تغیرات انبوه روسای دانشگاه ها همراه با ایجادپیش زمینه های قبلی دراذهان دانشگاهیان انجام می گیرد وچهره ای جهنمی نمااز دانشگاه را ترسیم می کنندو روزنامه های زنجیره ای همسونیزنقش خود رابه خوبی ایفا می کنند ومدیرانی که از لحاظ رتبه های علمی وسابقه مدیرتی در چندسال گذشته باعث افتخار در داشگاه وکشور بوده اند را به طور ویژه از سوی هوچی گرهای خود ناجوانمردانه به گوشه گود می کشانند ومع الاسف مدیرانی را بجای این افراد میگذارند که معمولا فارغ التحصیل از داشگاه های ناکجا اباد برخی کشور های جهان که از لحاظ رتبه های علمی در قعر لیست رتبه بندی دانشگاهی هستند واز لحاظی نه تنها دارای رتبه های علمی بسیار پایین هستند بلکه بعضابه نوعی از لحاظ سنی وجسمانی ناتوان واز کار افتاده اندوازتعهد هم که ازویژگی های یک مدیرانقلابی است درکارنامه خودنمره قابل قبولی ندارند وتنها فضیلت شان ارتباط با جریانات سیاسی وستادهای انتخاباتی بوده است .اینک تحویل دانشگاه پر نشاط ازنظر علمی وبینش سیاسی به این افراد با توجه به نقش دانشگاه که سکوی اصلی مقابه با تحریم های سیاسی بوده با سوار کردن این جریانات به قطار دانشگاه جز سنگ اندازی والتهاب وشورش در دانشگاه چیزی دیگر را دربرنخواهد داشت.
دیدگاه شما