اگر تصوير "عملكرد و مواضع" اغلب احزاب و جريانات سياسي در ايران را  در فضاي سياسي كشور ترسيم نماييم ارتباط و پيوستگي آني با دولت وقت دارد.

البته اين انطباق با قيود معلوم و استانداردي بسيار پسنديده و صدالبته نياز كشور براي وحدت ملي بشمار مي رود اما عمده ي گروهها و احزاب بر اساس منافع جناحي انعطاف به خرج مي دهند كه اين گروهها سينه چاكان و مدافعان دولت وقت را تشكيل مي دهند.

مخالفان دولت وقت عموما دو دسته را شامل مي شوند عده اي كه هيچ اميدي به نفوذ و بهره مندي از دولت ندارند و دست به مخالفت هاي سطحي كم عمق و صدالبته در جهت تخريب دولت و منافع حزبي شان مي زنند و دسته دوم گروههاي معتقدي كه بر اساس منافع ملي و ايدئولوژيك به انتقاد مي پردازند.

اصولگرايان و اصولگرايي هم همچون اصلاح طلبي از نظر تشكيلاتي تحت تاثير تحولات خرداد 92 قرار گرفته است.

به زعم بنده انتقال قدرت از يك  جريان به جريان ديگر اين مزيت را براي آنها ايجاد مي كند تا احزاب بتوانند عيار تشكيلات خود را بخوبي بسنجند و جنگل انبوهي را كه در زمان قدرت رويانده اند  هرس كنند.

در 8 سال گذشته بسياري از افراد و گروهها براي اصولگرايي و حزب اللهي بودن و مخالفت و مبارزه با فتنه و فتنه گر مثل السابقون و السابقون بودند.

قطعا مخاطبان اين نوشتار امثال ملك زاده" را بخوبي به ياد دارند كه از دامان قوه قضائيه به دانشگاه آزاد رفت و در سال 84 براي راي آوري آيت الله هاشمي رفسنجاني شبانه روزي تلاش كرد و بعدها معاون وزير خارجه (آقاي صالحي)، معاون و مشاور دكتر احمدي نژاد شد!

رهبر معظم انقلاب در ديدار با جمعي از نمايندگان مجلس(چندسال پيش) خطاب به آنها فرمودند " اكنون اصولگرايي و اصولگرا بودن كار راحتي است اما زماني عيار اين ادعا مشخص مي شود كه اصولگرا بودن هزينه داشته باشد.... و مضاميني در همين زمينه"

حالا دارد اين عيار در مجلس و دولت و ساير ارگانها مشخص مي شود و ايضا شعبان بي مخهايي كه دست به تخريب چهره هاي اصولگرايي نظير لاريجاني مي زنند.

مسلما شكست احتمالي اصولگرايان در انتخابات آينده ي مجلس نتيجه ي عملكرد همين دو گروه يعني شعبان بي مخ ها و نان به نرخ روز خورها خواهد بود.

اين پيش بيني نيست بلكه نقطه يابي از عملكرد اين دو گروه در آينده است كه احتمال وقوعش هم كم نيست!

استيضاح وزير علوم كه البته از نظر من به صرفه نبود اين پس لرزه را در مجلس اصولگرايي ايجاد كرد كه عده اي حالا مي خواهند فراكسيون "فداي ملت" را تشكيل دهند و عده اي معتقد به "دوپينگ لاريجاني" هستند و اين يعني بريدن سر بزرگان اصولگرايي از دو طرف!

اين يك اعلام خطر اضطراري است نبايد بازي برده را خودمان ببازيم و تجربه انتخابات رياست جمهوري يازدهم را دوباره تكرار كنيم!

اعاظم اصولگرايي چاره انديشي كنند!

پانويس: دو گفتماني كه كشور را به تقابل مي كشاند!

ما اصلح هستيم و لاغير؛مامعتدليم و ديگران افراطي

هر دو لبه ي يك قيچي هستند