حسینیـــــهی کتابـــــ
کمتر از چهل روز به آغاز ماه محرم باقی مانده است و آنچه در نظر تودهی مردم خصوصا کودکان و نوجوانان و جوانان بیشتر از همه جلوه میکند برپایی دوبارهی جلسات عزاداری و سینهزنی و بهراه افتادن دستجات در کوچهها و خیابانها است؛ اتفاقی که همهساله با شروع ماه محرم در جایجای کشور اعم از مساجد و حسینیهها و منازل رخ میدهد و به طور معمول تا روز اربعین حسینی و یا تا پایان ماه صفر ادامه خواهد یافت.
با توجه به وابستگی عقیدتی و عاطفی مردم به سرور و سالار شهیدان و در پی آن علاقمندی به حضور در هیئات مذهبی و جلسات عزاداری انتظار میرود آنچه که مناسب یک جلسهی آئینی است در قبال پرداختن به چرایی و چگونگی قیام امام حسین(ع) و در ادامه اقناع روحیهی بازپرسی و پر نمودن خلأهای عقیدتی و عاطفی که نهایتا به استحکام این پیوند مقدس میانجامد، فراهم و اجرا گردد.
چه بهتر که در ایام ماه محرم خصوصا دههی نخست آن که میزان توجه به اندیشهی حسینی بیشتر از دو دههی دیگر است (البته در قالب برگزاری مراسم مذهبی)، در کنار سوگواری، روضهخوانی و مدیحهسرایی، یک رسم جدید در زنده نگاهداشتن انقلاب حسینی ایجاد شود و آن افتتاح "حسینیهی کتاب" در کنار حسینیهها، مساجد و هیئات است.
البته در سالهای اخیر حرکاتی در قالب برپایی یک سری نمایشگاههای کتاب مقارن با مناسبتهای دینی در اماکن مذهبیِ پر رفتوآمد انجام شده که در مقام نقد میتوان به عدم انسجام فکری و عقیدتی محتوای کتب و محصولات فرهنگی ارائهشده در هر یک از این نمایشگاهها اشاره کرد. نمایشگاههایی که اغلب و به آسانی با اخذ مجوز از سازمان تبلیغات اسلامی و ادارهی اوقاف و امور خیریهی هر شهر برپا میشوند و در آنها از "قورباغهات را قورت بده" و "خواص طب سوزنی" و "زندگی نیچه" تا "زندگینامهی علما و عرفا" و کتب "حدیث" و "مقتل" همه و همه را میتوان یافت! مسلّم است هدف از برپایی این نمایشگاهها نه ترویج فرهنگ کتابخوانی و نه کمک به تعالی فکری و فرهنگی مردم، بلکه صرفا جنبهی اقتصادی این نمایشگاهها است که در برپاییشان دخالت مستقیم دارد. نمایشگاههایی که با بسیاری از ناشران و نویسندگان حوزهی فرهنگی کشور بیگانهاند!
این پدیده که بحرانی در عرصهی فرهنگی کشور تلقی میشود، ناشی از ضعف دو گروه مسئولین و جماعت حزبالهی کشور است که البته اینجانب در خصوص مسئولین، حرفی برای گفتن ندارم! و بیشتر توجهم بر روی آن دسته از جماعت حزبالهی است که غالبا بر بُعد شور و عاطفه در هیئات تمرکز داشته و عرصه را برای ایجاد بسترهای مطالعاتی و اندیشهورزی تنگ نمودهاند. جماعتی که به مرور زمان، به علت ضعف ایدئولوژیک، به یک "ضدّ خود" تبدیل میشوند و تمامی اهداف گروه را بر باد میدهند.
"حسینیهی کتاب" میتواند نقطهی آغازی برای شکوفایی هرچه بیشتر فرهنگ جامعهی دینی تلقی شود که امید است جماعت حزبالهی در شکل کثیر خود به این جمعبندی برسند. نخستین راوی و ذاکر حسینیهی کتاب، سید مرتضی آوینی است که با "فتح خون" خود، تکلیف دههی نخست محرم هر سالمان را مشخص نموده است. تکلیفی که تا روز عاشورا ادامه دارد «و اگر حقیقت را بخواهی، هنوز روز عاشورا به شب نرسیده است».1
حسینیهی کتاب برای انواع مخاطبانش برنامههای مطالعاتی ویژهای دارد. در این مکان مقدس است که میتوان با افزایش بصیرت و اندوختهی تاریخی-تحلیلی مخاطبان، از گسترش انحرافات در فضای فکری جماعت حزبالهی جلوگیری نمود. جماعتی که امروزه برخیشان امام حسین جدیدی را به مردم معرفی میکنند که جنون و دیوانگی و سینهچاکی شعارشان، زنجیر و علامت و دف و ساکسیفون نمادشان، و از صبح تا شب گوشسپردن به نوحههای فلان مداح و درگیری با سایر هیئات کارشان است! جماعتی که بزرگترین آوردهشان برای نسل جدید انقلاب، "مصلحت" است! «مصلحت! این تیغ بیرحمی که همیشه حقیقت را با آن ذبح شرعی میکنند».2
1. گوشهای از گفتارهای متن مجموعهی روایت فتح به قلم شهید آوینی؛
2. گوشهای از مقدمهی دکتر علی شریعتی در کتاب حسین وارث آدم.
دیدگاه شما