مطبوعات همدان
به کانا ل ارتباطی ما بپیوندید
تاریخ : 21. مهر 1393 - 23:06   |   کد مطلب: 14256
گذرزمان و رفتار دولتمردان صحنه هایی را در مقابل دیدگانت مجسم می سازد که زمانی سرخوشی از مواضع ملی و مقتدرانه شان و گاهی هم بهت تورا فرا می گیرد که چگونه امکان پذیر است این سخن را یک دولتمرد ایرانی گفته باشد.
بیگدلی

دولت یازدهم را باید دولت فراز و فرودها نامید.گذرزمان و رفتار دولتمردان صحنه هایی را در مقابل دیدگانت مجسم می سازد که زمانی سرخوشی از مواضع ملی و مقتدرانه شان و گاهی هم بهت تورا فرا می گیرد که چگونه امکان پذیر است این سخن را یک دولتمرد ایرانی گفته باشد.

«چند روز پیش از سوی آقای جواد ظریف وزیر امور خارجه با ما تماسی گرفته و خواسته شد که عده‌ای از هنرمندان که وجهه بین‌المللی دارند در مسیر مذاکرات هسته‌ای و برای احقاق حقوق حقه مردم ایران، دولت را یاری رسانند و به همین منظور پوستری از سوی وزارتخانه آماده شد که ما نیز آن را تایید کردیم»

این سخنان که توسط مجید مجیدی کارگردان خوش سابقه و نام آشنای سینما ایران بیان شده است ، حاوی نکاتی است:

1. کنش اشتباهی که دولت از ابتدا خود را وابسته آن کرد پدیده توافق به هر قیمت ممکن بود. فاز اولیه این رفتار در قرارداد بحث برانگیز ژنو صورت پذیرفت . جایی که در ازای امتیازات متعدد داده شده ، که بزرگترین آن حذف تولید اورانیوم با غنای 20% از چرخه سوخت هسته ای بود، تنها اندکی از تحریم ها برداشته شد. دیگر همگان حتی طرفداران دو آتشه توافق ژنو هم می دانند که این توافق نه تنها تسلیم قدرت های بزرگ در برابر ملت ایران نیست بلکه منفعت آن برای طرف مقابل بسیار بیشتر از ما بوده است و اکنون باید بدانیم که طرف غربی به هیچ عنوان زیر بار یک توافق برد برد نخواهد رفت و همین مساله روند مذاکرات و رسیدن به توافق جامع را بسیار سخت تر از هرزمانی کرده است. جوادظریف که در شورای روابط خارجی ایالات متحده، 3 تیر 84 را تلویحا روز مرگ خود دانسته و راز زنده شدن مجدد خود را خرداد 92 می داند ، اکنون دست به دامان حرکات تامل برانگیزی شده است. حمایت جمعی از هنرمندان یک ملت از دیپلمات های همان ملت نه تنها کار اشتباهی نیست بلکه می تواند قدمی موثر در کنار هم قراردادن دولت و ملت باشد که می توان آن را به فال نیک گرفت . اما وقتی برشیوه این حمایت متمرکز می شوی ، کمی باید بادیده تردید به قضیه بنگری . حمایتی از جنس «هیچ توافقی بدتر از عدم توافق نیست». عنوانی که تبدیل به پوستر شد و نام چند تن از فیلمسازان ایرانی نیز به عنوان حامیان این شعار در ذیل آن نگاشته شد. نادرست بودن این جمله به قدری واضح است که نیازی به صحبت تفصیلی ندارد. مگر می شود توافق بد بهتر از عدم توافق باشد؟ آیا توافقی که در آن منافع یک کشور تامین نگردد و فقط خسارت و پشیمانی به بار آورد از عدم توافق بهتر است؟؟ متاسفانه این رویه ای است که جولد ظریف در پیش گرفته است . ظریف خودرا تشنه توافق نشان می دهد حال چه از جنس خوب و چه از جنس بد.

2. مذاکرات هسته ای جمهوری اسلامی و 5+1 به مرحله حساس و سرنوشت سازی رسیده است و محمدجوادظریف و تیم تحت امر وی روزهای سختی را پشت سر می گذارند. عقب نشینی های پی درپی طرف ایرانی که به نام اعتمادسازی و شفاف سازی فعالیت ها صورت پذیرفت و منجر به توافق ژنو گردید برخواسته های به ناحق غربی ها افزوده و هرجه زمان می گذرد ، درخواست های خارج از دایره هسته ای غرب بیشتر و بیشتر می گردد. از بحث موشک ها و صنایع نظامی گرفته تا بهانه جویی های حقوق بشری برای برنداشتن تحریم ها. ظریف نیک می داند که عقب نشینی بیش از این نه به صلاح خود است و نه به صلاح ملت. بنابراین راه رسیدن به توافق را در روش های دیگری جست و جو می کند.

3. روش هایی که ظریف در پی آن است ، گاها بسیار باور نکردنی و تعجب برانگیز است و از دیپلماتی که روحانی وی را بهترین دیپلمات جهان خوانده دور از انتظار است. چندی پیش ظریف در مصاحبه ای در شورای روابط خارجی امریکا در پاسخ به پرسش هاله اسفندیاری (ازمحکومان فتنه 88)  که آیا شکست مذاکرات بر سیاست خارجه ایران تاثیر خواهد گذاشت پاسخ قابل تاملی داد. «مردم ایران این فرصت را خواهند داشت تا ۱۶ ماه دیگر که انتخابات پارلمانی در ایران برگزار می‌شود، به این عملکرد ما (با آرای خود) پاسخ دهند» و با لحنی خاص درخواستی عجیب را مطرح کرد و ازاروپا و امریکا خواست نسبت به پیامی که با رفتارشان به ایران ارسال میکنند دقت داشته باشند. به عبارت ساده تر ظریف اینگونه گفت که اگر در بحث هسته‌ای با ما تفاهم نکنید در انتخابات آتی مردم ما را حذف خواهند کرد. این که جواد ظریف خود را نماینده همه ملت ایران نمی داند اگر چه کج سلیقگی است، این که ظریف در شورای روابط خارجی امریکا ، خود را تلویحا برون آمده از یک جریان خاص سیاسی معرفی می کند و به طرز محیرالعقولی نگاه سیاسی و حزبی در وزارت خارجه را درسیاست خارجه کشور متجلی می سازد ، اگر چه خارج از عرف دیپلماتیک است اما به اعتقاد نگارنده نمی توان بر آن خرده گرفت. اما این نکته را بایستی متذکر شد. جماعتی که آن روز دور ظریف را گرفته بودند هرگز افراد مناسبی جهت درددل کردن نبوده و نیستند و دلبستن جناب محمد جوادخان ظریف به گروه بی منطق و مستبد امریکایی می تواند خدای ناکرده اتفاقی حتی تلخ تر از سعد آباد را فراهم آورد.

دیدگاه شما

آخرین اخبار