مطبوعات همدان
به کانا ل ارتباطی ما بپیوندید
تاریخ : 5. آبان 1393 - 7:29   |   کد مطلب: 14338
محمد صادق شهبازی

 تلاش نویسنده در ادامه این نوشتار بر این خواهد بود که پیرامون مخاطرات پیش روی یک حکومت انقلابی _خاصه انقلاب اسلامی _ قلم بفرساید.

سپس پاسخ به این سوال را به عرصه شریف توجه شما بکشد که اصولا مواجهه با کدام دسته از مخاطرات و دشمنان بزرگ و کدام مواجهه بزرگتر است ؟ و بر همین مبنا بکوشد تا عرصه ی جهاد اکبر ایران کنونی را به قدر فرصت و توان تشریح نماید.

یک حکومت انقلابی به طور کلی به دو دسته از نگرانی ها مجبور است فکرکند.

۱٫ سرشاخ شدن با دشمن برون مرزی و مصاف فیزیکال با دشمن خارجی که دشمنیش را پنهان نمیکند. در این حالت اصلی ترین و مهمترین کاری که نیروهای خودی باید انجام دهند مقاتله است.

۲٫ مصاف با دشمن داخلی که عموما دشمنی او را با اکتفا به مشخصه های ظاهریش نمیتوان تشخیص داد.

به نظر شما کدام یک از این دو خطر بزرگتر است؟

جنگ با دشمن خارجی عموما یک جنگ فیزیکال و سخت افزاری است و لذاست که صدمات نیز عموما سخت افزاری و فیزیکال خواهند بود.در این حالت بدترین صدمه ای که ممکن است وارد شود سرنگونی حکومت است.

اما در حالت دوم کار نیروهای خودی از جنگ با دشمن آغاز نمیشود! از شناخت دشمن آغاز میشود. و دیگر صدمات به خسارات سخت افزاری محدود نخواهند شد. و اتفاقا دیگر هیچ گاه خطر سرنگونی حکومت حس نمیشود چرا که اصولا دشمن در پی سرنگون کردن حکومت نیست!

یعنی در صورتی که دیده بان ها شام سنگین بخورند و خواب بمانند و یا اگر پیاده نظام در تشخیص دشمن دوچار اشتباه شود و به مواضع خودی یورش ببرد دیگر حکومت سرنگون نخواهد شد…حکومت استحاله خواهد شد!

تلنگر : در صورتی که حکومت سرنگون شود انقلابیون چند سال یا چند ده سال بعد میتوانند با ترمیم خسارات سخت افزاری و بازیابی نیرو به باز پس گیری قدرت اقدام نمایند اما اگر نظام استحاله شود دیگر هیچ گاه قدرت به نفع اهداف پیشین انقلاب به کار گرفته نخواهد شد.چرا که اساسا سخت افزار ها آسیب ندیده اند که هیچ شاید پیشرفته تر هم شده باشند اما انقلابیون و اهداف انقلاب تغییر یافته است.

و از استحاله به بعد انقلابیون با همان ابزار و ادواتی که تا پیش از استحاله به سمت اهداف انقلاب میرفتند به جان اهداف انقلاب خواهند افتاد.

و اما بعد…

انصاف دهید که بیسوادمان خواهند خواند و قلممان را خواهند شکست و دهان هایمان را گل اندود خواهند کرد اگر صراحتا بگوییم فلان آقا یا فلان جریان در پی استحاله انقلاب است فلذا به اشاراتی اکتفا خواهیم کرد و خواهیم گذشت باشد که ما باشیم و شما باشید و بیشتر بگویید.

۱. در اسلام آزادی بیان نداریم! یعنی کسی آزاد نیست که بیان کند یا نکند.همه مجبورند به حکم دین که بیان کنند.هر کس به اندازه ی آنچه میبیند و میداند مجبور به گفتن است.

اسلام سر فصلی از گفتن هاست نه آموزه ای برای نگفتن ها… کلکم را و کلکم مسئول…اخذ الله علی العالمین ان لا یقاروا…

و بر همین اساس است که امیر ( ع ) میفرمایند از حقوق حاکمان بر مردم نقد کردن حاکمان است….

پس اگر دیدید کسی با برچسب زدن بر منتقدانش و بیسواد خواندنشان از حرف زدنشان عصبانی شد بدانید در مقابل این بخش از دین ایستاده است.

2. اسلام دسته ای از امور را ذیل عنوان معروف میبرد و به آنها امر میکند و دسته ی دیگری از امور را ذیل عنوان منکر میبرد و از آنها نهی میکند و از همینجاست که اگر هنرمندی هنرش را در خدمت اشاعه ی معارف قرار داد ارزشمند است و اگر هنرمندانه به گسترش منکر در جامعه پرداخت غیر ارزشی است پس اگر دیدید کسی میان هنرمندان ارزشمند وغیر ارزشمند تفاوتی قائل نشد و بازیگر فیلم های پورنو و بازیگر فیلم دفاع مقدس را هم سنگ پنداشت بدانید فهمش از دین بسیار مبتذل است!

۳. اشدا علی الکفار… اگر کسی جز این کرد به او یاد آور شوید که ۲۵۰۰۰ نفر با خون دادنشان چنین کردند تا این انقلاب سی و چند ساله شده و اگر جز این کند به حکم مکتب و به حرمت خون همان ها… بگذریم.

۴. اسراییل باید از صحنه ی روز گار محو شود…. همین! اگر کسی جز همین را گفت چنان بر دهانش بکوبید تا دندان هایش بریزد توی معده اش تا از این پس جرات شوخی کردن با آرمان بحر تا نحر همرزمان مظلوم فلسطینیمان را به خود راه ندهد.

اگر در کسی این ۴ مورد که گفتم و آن بسیار مواردی که میدانید و نگفتم را دیدید خطر انحراف انقلاب را حس کنید! که شهید پیچک فرمود :

خدا کند که حکومت سرنگون گردد ولی منحرف نگردد.بگذارید بگویند حکومت دیگری پس از حکومت علی بود به اسم حکومت خمینی که با هیچ ناحقی نساخت.ما از سرنگونی نمیترسیم از انحراف میترسیم…

دیدگاه‌ها

بسم الله الرحمن الرحیم این متن مال من نیست حسین شهبازی زاده نوشته است لطفا اصلاح کنید

دیدگاه شما

آخرین اخبار