مطبوعات همدان
به کانا ل ارتباطی ما بپیوندید
تاریخ : 8. آذر 1393 - 23:28   |   کد مطلب: 14584
سعید قاضی پور

 بی‌بی‌سی گزارش داد مذاکرات هسته‌ای ایران تا اول ژوئیه ۲۰۱۵ (۱۰ تیر ۹۴) باهدف رسیدن به توافق سیاسی تا ماه مارس تمدید می‌شود، به گزارش این شبکه انگلیسی، ایران در برابر ادامه محدود کردن برنامه هسته‌ای خود به‌طور متوسط ماهانه حدود ۷۰۰ میلیون دلار از پول نفتش را دریافت خواهد کرد.
این تیتر خبری است که در خبرگزاری‌های مختلف به چشم می‌خورد که همگی نشان از عدم توافق نهایی و تمدید مذاکرات  دارد. مذاکراتی که هر دو طرف در عین پافشاری بر خطوط قرمز، تمایل دارند که طرف مقابل را مغلوب خود کنند.

اما به‌راستی چه کسی از این خطوط قرمز خود عبور می‌کند و تن به دادن امتیاز به‌طرف مقابل خواهد کرد، آیا طرف آمریکایی حاضر به تعلیق تمامی تحریم‌هاست؟

اوباما در گفتگویی که روز جمعه با شبکه‌ای بی سی نیوز انجام داده. او صراحتاً می‎گوید برنامه‎ای برای تغییر ساختار تحریم‎ها نداشته و این موضوع قابل‌مذاکره نیست: «من فکر می‌کنم که هدف ما به‌طور مداوم این است که مجموعه‌ای از مسیرهایی که ممکن است ایران را به یک سلاح هسته‌ای برساند مسدود کنیم و درعین‌حال اطمینان حاصل کنیم که ساختار تحریم‌ها را به‌صورت گام‌به‌گام و همزمان با اقداماتی که ایران به‌طور پیش‌فرض می‌بایست انجام دهد، کاهش دهیم. فکر می‌کنم ایران عاشق این است که تحریم‌ها فوراً پایان یابد و درعین‌حال مسیرها (به‌سوی ساخت تسلیحات هسته‌ای) باز باشد و ما نمی‌توانیم چنین کاری را انجام دهیم».

پس تکلیف خطوط قرمز آمریکایی کاملاً روشن  است؛ قرار نیست تغییری در ساختار تحریم‎ها روی دهد؛ اما آیا تکلیف خطوط قرمز ایرانی هم روشن است؟ آیا طرف ایرانی اعتقاد یک توافق خوب بهتر از عدم توافق است؟ آیا اگر طرف مقابل حاضر به لغو تحریم‌ها نشد؛ مذاکرات را خاتمه دهد؟

در حال حاضر نمی‌توان هیچ‌گونه قضاوتی نسبت به کم و کیف مسائلی هم چون تحریم‌ها، وضعیت غنی‌سازی، تعداد سانتریفیوژها، تحقیق و توسعه، اراک، فردو داشت؛ اما آنچه با اطمینان می‌توان در مورد آن سخن گفت  عدم تمایل طرف ایرانی به طولانی شدن مذاکرات است. آقای ظریف برای فرار از این موضوع که توافقات هسته‌ای بعد از یک سال جز تعلیق تا سیاسات هسته‌ای و نابود کرد اورانیوم ۲۰ در صدوچند عکس یادگاری با لبخندهای زیبا باخانم اشتون  هیچ دستاورد دیگری نداشته از مفهوم «تفاهم سیاسی» استفاده می‌کنند.، واژه که دقیقاً همان مفهوم عدم توافق دوباره و بی‌حاصل بودن مذاکرات را به دنبال  دارد و صرفاً مغالطه‌ای بچه‌گانه برای پاک کردن صورت‌مسئله  و گول زدن مردم است. این تفاهم سیاسی آقای ظریف چند مزیت مثبت دارد، برای مثال باعث توقف برنامه هسته‎ای ایران را بدون هزینه کردی خاص از سوی امریکا منجر شده است و طرف ایرانی بدون گرفتن هیچ امتیازی و لغو حتی یک تحریم مجبور به تمدید دوباره توافق ژنو می‌شود و باز دوباره مثل همیشه طرف آمریکایی برد -برد؟!

اما چرا طرف ایرانی از تمدید رسمی مذاکرات واهمه دارد که در تلاش است با بازی کردن با کلمات نشان دهد که مذاکرات به نتیجه رسیده است؟

پاسخش بسیار ساده است. شعار کمپینی که مذاکره‎کنندگان ایرانی پیش از دور آخر مذاکرات ترتیب دادند که یادتان هست؟!  در آن شعار نه‌حرفی از خطوط قرمز نظام بود و نه سخنی از توافق خوب یا بد، در آن شعار تنها و تنها از یک‌چیز سخن به میان آمده بود و آن توافق بود، آن‌هم هر توافقی و ترجمه‌اش شده بود این جمله که «هر توافقی بهتر است از عدم توافق» این شعار حاوی یک پیام مهم است. این پیام که خط قرمز مذاکره‎کنندگان، «عدم توافق» است و معنای واضح‎ترش این است باید توافقی صورت پذیرد آن‌هم به هر شکل و طرف غربی نیز هنگامی‌که می‌بیند که خط قرمز گروه مذاکره‌کننده از خطوط قرمزی که رهبری و مردم برای آنان مشخص کرده به توافق درهرصورت تقلیل پیداکرده و در مذاکرات چند قدم عقب‌نشینی کرده است، نه‌تنها بر عدم لغو تحریم‌ها پافشاری می‌کند و ذره‌ای از این خط قرمز کوتاه نمی‌آیند بلکه  از این شعار گروه ایرانی به‌عنوان اهرم فشاری برای پذیرفتن خواسته‌های غربی‌ها و گرفتن امتیاز  استفاده می‌کند.

برای من سؤال است چگونه می‌شود هم خطوط قرمز نظام  را حفظ کرد و هم اینکه با طرف مقابل به توافق رسید؟ درحالی‌که یکی از خطوط قرمز اصلی نظام و مردم لغو تمامی تحریم‌هاست درحالی‌که اوباما این رئیس‌جمهور به‌ظاهر باهوش و مؤدب -البته به نظر عده‌ای که نظرشان برای خودشان محترم است – آب پاکی را بر روی دستان مبارک آقا محمدجواد ما ریخت و گفت که در هیچ صورت تحریم‌ها لغو نخواهد شد. آیا وقت آن نرسیده که از خواب غفلت بیدار شویم و قبول کنیم که آمریکا قابل‌اعتماد نیست !؟آیا وقت آن نشده که قبول کنیم که اعتمادسازی ما بی‌منطقی آمریکا را به دنبال دارد ؟! آیا وقت آن نرسیده که قبول کنیم یک سال بیهوده وقت کشور را هدر داده و تنها راه پیشرفت اتکا به نیروی درونی است و نه مذاکره با کدخدا ؟!آیا وقت آن نرسیده به‌جای گدایی پول از کدخدا از خدا گدایی کنیم ؟! و بازهم به این اندیشید که به‌صورت منطقی این توافق جز با تنزل از خطوط قرمز دو طرف حاصل نخواهد شد. طرف مقابل که تکلیف خود و خطوط قرمزش را روشن کرده است، پس قرار است چه اتفاقی بی افتد تا به آن واسطه «یک توافق» حاصل شود؟! حال باید پرسید که آیا حق‌داریم که دلواپس «خطوط قرمز نظام» باشیم؟!

دیدگاه شما

آخرین اخبار