حدود یک سال از امضاء توافق نامه ژنو می گذرد و در این مدت بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی به طور پیوسته از تاسیسات هسته ای و حتی برخی از مراکز نظامی که ارتباطی با برنامه هسته ای کشورمان نداشته است، بازدید کرده و اعلام نموده اند ایران همکاری لازم را در زمینه های مورد نظر با این سازمان داشته است . با این پیش زمینه بسیاری از تحلیل گران مسائل بین الملل معتقد بودند ایران و اعضای 5+1 در پایان مهلت مقرر شده به تفاهم خواهند رسید اما نتیجه چیز دیگری بود. چند عامل در به نتیجه نرسیدن مذاکرات موثر بوده که به آن ها اشاره می شود:
1 - طرف های غربی هیچ گاه حاضر نشده اند حق مسلم ما را در زمینه غنی سازی اورانیوم و تحقیق و توسعه فناوری هسته ای به طور صریح و شفاف به رسمیت بشناسند و همواره سعی می کنند با بیانی ابهام آمیز این مساله را مطرح نمایند که این موضوع منجر به عدم تفاهم و به نتیجه نرسیدن مذاکرات می شود.
2 - دارا بودن فناوری صلح آمیز هسته ای که از موضوعات راهبردی در دنیای کنونی به شمار می آید ، توازن قدرت را در منطقه به نفع جمهوری اسلامی تغییر می دهد و کشور های عرب حاشیه خلیج فارس و رژیم صهیونیستی به شدت از این موضوع احساس نگرانی می کنند. این موضوع را می توان از سخنان جان کری پس از تمدید دوباره توافق نامه ژنو در خصوص تعهد امریکا نسبت به تامین امنیت رژیم صهیونیستی و دیدار سعود الفیصل وزیر امور خارجه عربستان سعودی و جان کری در حین مذاکرات هسته ای در فرودگاه وین به خوبی مشاهده کرد. طرح موضوعاتی از قبیل برنامه موشکی جمهوری اسلامی در مذاکرات هسته ای نیز درهمین راستا تعبیر می شود.
3 - یکی دیگر از عوامل به نتیجه نرسیدن مذاکرات و تمدید تفاهم نامه ژنو مشکلات داخلی امریکایی ها و پیروزی جمهوری خواهان در انتخابات میان دوره ای کنگره است. جمهوری خواهان همواره سیاست های محافظه کارانه و جنگ طلبانه را دنبال می کنند و معتقد به سیاست گفتگو و مذاکره نیستند و دولت اوباما باید با احتیاط بیشتری در سیاست خارجی اش عمل کند . با توجه به تغییر آرایش کنگره، تیم مذاکره کننده امریکایی با علم به اینکه تفاهم احتمالی با ایران نیاز به تایید کنگره دارد و کنگره امریکا در مقطع کنونی حاضر به پذیرش حق مسلم مردم ایران در زمینه فناوری صلح آمیز هسته ای نیست موضوع تمدید تفاهم نامه ژنو را مطرح نمود تا با خریدن زمان به فکر چاره برای مشکلات داخلی خود باشد.
راهبرد کنونی دولت در مذاکرات
راهبرد دولت در مقطع کنونی نزدیکی بیشتر به روسیه و استفاده از کارت آنها در مذاکرات می باشد . البته این موضوع نیازمند پیش زمینه هایی ازجمله همگرایی بیشتر بین مواضع دو کشور و نزدیکی منافع و راهبرد های میان مدت و بلند مدت در حوزه مسائل منطقه ای و بین المللی می باشد و هم اکنون نشانه هایی در خصوص این نزدیکی مشاهده می شود که عبارت اند از :
1 – حوزه منافع و راهبرد های مشترک : پس از بحران اوکراین و تحریم روسیه توسط غرب ،روس ها همواره به دنبال پیدا نمودن شرکای تجاری جدیدی در منطقه بوده اند که در این بین جمهوری اسلامی ایران برای روس ها از اهمیت زیادی برخوردار است. زیرا دارای منابع سرشار نفت و گاز بوده و از طریق دریای خزر در همسایگی آن قرار دارد. در حال حاضر هر دو کشور مورد تحریم غرب قرار گرفته اند و در فکر دور زدن تحریم ها هستند و در این شرایط می توانند شرکای تجاری جدیدی برای یکدیگر محسوب شوند. این موضوع به طور طبیعی باعث همگرایی بیشتر میان ایران و روسیه خواهد شد زیرا هر دو کشور در حال حاضر با یک دشمن مشترک مبارزه می کنند .
2 – حوزه مسائل منطقه ای : ایران و روسیه در مساله سوریه اتفاق نظر دارند و معتقد هستند دولت قانونی بشار اسد که به وسیله انتخابات بر سرکار آمده است باید به کار خود ادامه دهد و مخالف هرگونه دخالت نظامی در این کشور هستند. همین موضع واحد ایران و روسیه در موضوع سوریه باعث شده است دولت بشار اسد تاکنون بر سر کار خود باقی بماند و قدرت های خارجی جرات تجاوز به این کشور را پیدا نکنند.
3 - حوزه مسائل بین الملل : هم اکنون با عرضه بیش از اندازه نفت توسط برخی از متحدین امریکا در منطقه ، شاهد کاهش چشمگیر بهای آن در چند هفته گذشته بوده ایم . روسیه به عنوان بزرگ ترین تولید کننده نفت دنیا از این کاهش قیمت نگران است و این موضوع در کاهش رشد اقتصادی این کشور به شدت تاثیر گذار خواهد بود. کاهش قیمت نفت در کشور ما نیز اثرات خود را خواهد داشت و باعث کاهش حدود 30% از در آمد های ارزی کشورمان در ماه های آینده خواهد شد. همین موضوع می تواند به نزدیکی بیشتر مواضع کشورمان و روس ها در حوزه مسائل نفتی و بین المللی منجر شود. ادامه شرایط فعلی در حوزه مسائل منطقه ای و بین المللی به ایجاد اتحادی استراتژیک میان تهران و مسکو در میان مدت خواهد شد و این موضوع نوع منازعه قدرت در منطقه و حتی نظام بین المللی را بر هم خواهد زد.
دیدگاه شما