در کتاب های تاریخی زمانی برای اولین “جشنواره” ثبت نشده است. نمی دانیم مبتکر یا مبدع پدیده ی فراگیر “جشنواره” چه کسی بوده و الان در گور چه حالی دارد؟ برای ما مهم نیست. مگر برای ما مهم است آلفرد نوبل سوءدی با چه هدفی دینامیت را اختراع کرد؟! ما حسب صلاحدید خودمان از دستاوردهای بشر استفاده می کنیم.
شما نمی دانید این جشنواره چه برکتی است! نمی دانید چقدر آدم از قبل این جشنواره های متنوع متنعم می شوند! چقدر اشتغال زایی می شود. فکر می کنید اگر این نفع ها نبود این همه جشنواره داشتیم؟! حاشا و کلا!
این وانفسای تحریم و آن وانفسای پرپولی هم ندارد، جشنواره ها در هر شرایط سیاسی_اقتصادی هست و اصولا” باید هم باشد.اصلا می دانید هر جشنواره چقدر گردش مالی ایجاد می کند؟
بر اساس تحقیقات و بررسی های کارشناسانه ی مراکز علمی می توان ادعا کرد یک جشنواره ی استانی به طور متوسط و تقریبی پانصد میلیون ریال معادل وجه رایج پنجاه میلیون تومان هزینه دارد. فی الحال بنا نیست شفاف سازی را به سمت جشنواره های ملی و بین المللی و صد البته کنگره های عالم گیر ببریم که آن خود آخر عشق و مال است! و می دانم شما خوانندگان فرهیخته آن قدر هوش دارید که با همین اشاره و مختصر عدد بتوانید حدس بزنید در یک همایش مثلا” بین المللی چه هزینه ای خرج و پخش می شود!
از آن زمان که نگارنده به یاد دارد در شناسه ی هر جشنواره سهمی برای هر یک عوامل و شرکت کنندگان در نظر می گیرند. آنقدر این سهم دهی منصفانه و عادلانه و دقیق است که تا به امروز کوچک ترین اعتراضی از هیچ بنی بشری در تاریخ ثبت نشده است. خودتان بخوانید و به لطایف و ظرافت های کار پی ببرید و قضاوت کنید:
ده درصد سهم و حق مسلم همه ی شرکت کنندگان هنرمند و فرهیخته است. پانزده درصد برای پذیرایی و هفت درصد برای سالن برنامه کنار می گذارند. معمولن سه تا پنج درصد را هم به دکور و تندیس اختصاص می دهند. برای تدارکات و عوامل اجرایی هشت درصد و برای دبیرخانه هفت درصد در نظر می گیرند. پانزده درصد هم سهم تبلیغات جشنواره است و مدیریت محترم هم فقط و فقط پنج درصد از کل این بودجه را بر می دارد. حدود سی درصد هم برای مخارج پیش بینی نشده باید لحاظ نمایند تا در هیچ کاری لنگ نشود!
طبق همان بررسی های یاد شده نود و دو درصد جشنواره ها شماره ی یک را جلوی خودشان می بینند و قلیل اند مدیرانی که حاضر شوند جشنواره مدیر قبلی را ادامه دهند چرا که غالبا اقدامات و تصمیمات مدیر قبلی بد، بی سوادانه و نابخردانه بوده است.
با همه ی این اوصاف جالب این ماجرا هنر پیشگانی هستند که برای یک دهم از آن ده درصد کل جشنواره های عالم بشریت را رصد کرده و از این جشنواره به آن جشنواره کوچ می کنند. آنها کاملا هدفمند و حسب ذاءقه و سلیقه ی مدیران جشنواره ها اثر تولید می کنند و متخصصانه می دانند هر جشنواره چگونه اثری می خواهد. این جشنواره بازها همیشه رونق و گرمابخش هرگونه جشنواره ای هستند که توسط هر مدیرتازه و کهنه ای تعریف شود!
خلاصه اینکه شغل شریفی شده است جشنواره بازی؛ هم برای آنان که برپا می دارند و هم برای آنان که شرکت می کنند. برای همه اعتبار شغلی است. اعتبار مالی است و نیز رزومه ی کاری است؛ وقتی همه راضی اند، پس، چرا نباید هر روز یک جشنواره ظهور نماید؟!
پی نوشت: متن فوق، نه به سفارش جشواره ای خاص بلکه به امید برگزیده شدن در تمام جشنواره های ادبی طنز کشور برای مجله ی تخصصی ظنز حوزه هنری قم موسوم به قم پز نگاشته شد!!
دیدگاه شما