مطبوعات همدان
به کانا ل ارتباطی ما بپیوندید
تاریخ : 27. اسفند 1393 - 9:38   |   کد مطلب: 15023
 اقتصاد نفتی

از دهه چهل تا به حال که اقتصاد ایران از روستا محور بودن و اتکا به محصولات کشاورزی به دلیل وجود درآمد های زیاد نفتی تبدیل به یک اقتصاد نفت محور شد، تا به امروز نتوانسته وابستگی خود را به نفت کمتر کند. چه بسا هرسال برمیزان این وابستگی افزوده شده است. چراکه با وجود پول‌های باد آورده‌ی نفتی نمایندگان می‌تواننند برای محبوبیت بیشتر یا رای آوردن در دوره‌ی بعدی از بودجه‌ای که 80 در صد آن را پول نفت تشکیل می‌دهد برای منطقه‌ی خود بودجه جذب کنند و در طرح‌های چشم پرکنی که بعضاً غیر کارشناسی هستند خرج کنند.                                                                                                             دولت‌ها هم در طول این سال‌ها زحمت گرفتن مالیات را به خود نمی‌دادند. زیرا با پول نفت می‌توانند امور جاری مردم را بگذرانند لذا هیچ دغدغه‌ای نداشتند که چرا دارند سرمایه‌ای که متعلق به تمام نسل‌هاست را برای مصرف روزانه‌ی مردم خرج می‌کنند و نه در در طرح های زیربنایی طولانی مدت و طرح‌ها که باید برای اصلاح ساختار صورت می‌گرفت.

اصلاحات ساختاری اقتصاد و طرح‌های بلند مدت ثمره‌اش در دولت‌های بعد مشخص می‌شود و دیربازده هستند به همین دلیل انگیزه کافی برای دولت مردان دولت‌ها وجود ندارد تا این اصلاحات ساختاری را انجام دهند. این جا بود که به دلیل تنبلی دولت‌ها در نگرفتن مالیات‌ها و توجه نکردن به درآمد‌های گمرکی و تولیدی و با اتکا به پول نفت، نیازی هم به ایجاد بانک جامع اطلاعاتی احساس نمی‌شد ودر نتیجه در این فضای غبار آلود از تبادلات مالی در کشور زمینه برای انواع فسادهای اقتصادی آماده شد و به آن جایی رسیدیم که فرمان 8 ماده‌ای رهبر در سال 80 برای مبارزه‌ی جدی با فساد اقتصادی ابلاغ شد اما مسئولین راحت طلب و کوته‌بین که متاسفانه اکثر قوای سه گانه را تشکیل می‌دادند جدی گرفته نشد و در همین دوران بود که افرادفرصت طلب میدان را برای برای بهره بردن از پول نفت پخش شده در فضای غبار آلود اطلاعاتی مناسب دیدند و فساد های بزرگی را به وجود آوردند و اینجاست که ما می‌فهمیم چطور مدیریت نامناسب ثروت نفت تبدیل شد به بلایی برای کشور و امروز کشور به جایی رسیده است که مانند یک فرد معتاد کنار گذاشتن نفت به معنای این که در امور جاری کشور (امور روزمره فرد معتاد) استفاده نشود؛ برایش بسیار سخت شده است و هیچ دولت و مجلسی حاضر نیست هزینه این ترک اعتیاد را بدهد.

مردان دولت برای ترک اعتیاد باید به کار های زیربنایی بپردازند که بسیاری از ویژه خواران ثروتمند را از آن‌ها بیزار خواهد کرد و همچنین این کارها دیر بازده بوده وثمره‌اش در دولت‌های بعد دیده خواهد شد بنابراین نمی‌تواند در کوتاه مدت برای دولت محبوبیت آور باشد و مجلسیان هم اگر می‌خواهند کاری انجام دهند باید منافع ملی را به محبوبیت در منطقه‌ی خودشان ترجیح دهند و به تصحیح و تکمیل قوانین بپردازند. دست‌اندرکاران قوه‌ی قضائیه هم باید با دقت و سرعت و وسعت بیشتری به پرونده‌ها رسیدگی کنند و اقدامات پیشگیرانه‌ی بیشتری را انجام دهند بنابراین تحقق اقتصاد بدون نفت نیاز به تلاش و مجاهدت زیاد مسئولین هرسه قوه دارد.

اگر دولت درآمد خود را از راه مالیات به دست آورد خود به خود هزینه کردن این درآمد‌ها توسط دولت منطقی تر خواهد شد و متناسب با بند 17 سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی که صریحاً خواستار اصلاح نظام درآمدی دولت با افزایش سهم درآمد مالیاتی شده است و بند 16 که درمورد منطقی‌سازی اندازه و هزینه‌های دولت بحث می‌کند می‌شود.

در مجموع می‌توان گفت اقتصاد مقاومتی یعنی مقاومت دربرابرمصرف بی‌ برنامه منابع نفتی و دیگر منابع انسانی و طبیعی ایران که نتیجه‌اش قطع وابستگی به نفت خواهد بود.

با رهایی از اقتصاد نفتی می‌توانیم‌‌ نفت را از تهدید به فرصت تبدیل کنیم و هر وقت که دشمن ما را تهدید کرد ما هم با تغییر برنامه در صادرات نفت وگاز دشمن را تهدید کنیم.

دیدگاه شما

آخرین اخبار