هر سال با شروع اسفند هوا رو به بهاري شدن مي رود و چه زيباست که زادروز خواجه نصيرالدين طوسي نيز در همين ايام است، پس به جاست که در ابتداي نوشته تبريک بگوييم به تمام جامعه مهندسي ميهن اسلامي مان، باشدکه اين روز فرخنده نويد بخش توفيقات روز افزون براي جامعه مهندسي باشد.
اما از مقدمه که بگذريم همانگونه که از تيتر نوشته پيداست در اين نوشته سعي بر آن داريم که پيرامون ارتباط صنعت و دانشگاه و کار آفريني صحبت کنيم گرچه اين بر همه پيداست که مسئله کار آفريني بسيط تر از رشته هاي فني و مهندسي است لکن در اين نوشته بيش تر تمرکز خود را در اين زمينه ميگذاريم در حال حاضر متاسفانه عده ي کثيري از دانشجويان در يأسي به سر مي برند که هيچ عاقبت خوشي براي آنها نخواهد داشت تنها اکتفا کردن به مباحث نظري(با تمام اهميت هايي که مباحث نظري دارد) در زمينه ي مهندسي نمي تواند راه و راهگشاي مناسبي براي آينده دانشجويان باشد اگر از مبحث ضعف فعاليتي مسئولين متولي و مشکلات عديده ي ديگري که وجود دارد صرف نظر کنيم به اين نتيجه خواهيم رسيد که فضاي راکد موجود بيشتر از جانب دانشجويان است دانشجوياني که نمي خواهند ظرفيت هاي موجود در خود را آزاد کنند و به آنگونه که هست خود را بشناسند، دانشجوياني که سرشار از ايده هايي بکر هستند که هرکدام از اين ايده ها مي تواند راهگشاي بسياري از مشکلات درون کشور و حتي جهان بشود.
قطع به يقين تنها فکر کردن به استخدام شدن کاري را از پيش نخواهد برد و جامعه اداري توان پذيرش اين حجم فارغ التحصيل را نخواهد داشت متاسفانه باور غلطي در بين دانشجويان وجود دارد و به همين دليل نيز هست که اکثريت غالب در دوران تحصيل خود به دنبال کار آموزي مناسب نمي روند و آنچنان که بايد مياحث نظري را با مباحث عملي خود همسو نمي کنند که اين مي تواند بزرگ ترين سم براي يک مهندس ميباشد عالم بي عمل به چه ماند؟؟!! پس بايد اين باور را در خود به وجود آورد که بايد از همين حال به دنبال آينده شغلي خود نيز باشيم و اينگونه بي هدف طي طريق کردن اب در هاون کوبيدن است اگر از اين ميزان از حجم انتقادات وارده رد شويم بايد راهکاري براي حل آن ارائه دهيم راهکاري که به نظر اينجانب مي تواند همان کار آفريني باشد اما کار آفريني چيست و چگونه بايد کار آفرين شد؟
ويليام برنباخ از نامدار ترين مديران اجرايي در دنيا ميگويد: «يک ايده ميتواند خاک بخورد و يا به جادو تبديل شود، اين بستگي به فردي دارد که با آن برخورد ميکند». هنگامي که صحبت از ايده مي آيد بعضي ها اين مبحث را مطرح مي کنند که مطرح کردن يک ايده تنها منجر به سو استفاده هاي ديگران از آن مي شود که اين مبحث ساده را مي توان با کمي آگاهي نسبت به مالکيت فکري و قوانين آن حل کرد، البته مقصود بر اين نيست که مباحث را به صورت نکته به نکته بررسي کنيم. از ايده که بگذريم هنگامي که به کلمه اي به نام کار آفريني بر ميخوريم انقدر اين کلمه را براي خود بزرگ ميکنيم که رسيدن به آن را در مرحله اول رويايي و دور از دسترس(حداقل با امکانات موجود و محدود) ميدانيم اما بايد به اين مهم توجه داشت که بايد از ابتدايي ترين حالت ها شروع کرد، نبايد تنها به نشدن ها فکر کرد، اگر به صورت عاميانه بگوييم:«هيچ کاري نشد ندارد» در اين مبحث بايد توجه داشت که کارآفرين سه مفهوم و جبنه دارد:
كارآفرين اهل فكر جديد و نوگرا ميباشد (ايده جديد)
كارآفرين در فرآيند ايجاد يك كسب و كار درگير ميباشد.
نتيجه فعاليت و زحمات وي حتماً بايستي به محصول و خدمت جديدي منجر گردد.
مي بينيم که با اين تعريف بسيط بودن طرح کار آفريني خود را به وضوح نمايان مي کند، مي توان با کم ترين امکانات شروع به کار آفريني کرد براي شروع يک کار آفريني بايد پنج گام را مد نظر داشت:*
1- شناسايي يا ايجاد فرصت
2-شکل دهي و تغييرفرصت به ايده که در آن جايگاه مخاطبين اصلي کسب و کار يعني مشتري و کانالهاي ارتباطي با آن مشخص و معين مي شود.
3- بازشناسي و بازنگري در خصوص ميزان توان و پتانسيل اقتصادي خود از جمله قدرت و موقعيت مالي و مهمتر از همه ميزان (قابليت) ريسک پذيري مورد نياز در اين حوزه
4- جستجو و کشف منابع مربوط به: سرمايه، نيروي انساني، تکنولوژي، دانش فني، ساير منابع مورد نياز يک سازمان کارآفرين و نهايتا کسب و يا حداقل کنترل بر منابع کمياب
5- برخورداري از قابليت، توانمندي و انگيزه لازم براي عملي کردن منابع و تبديل آنها به ارزش
البته اين موارد اولين بايد ها و گام هايي هستند که مي شود گفت در کار آفريني التزام دارد اميد بر اين است که کساني که در اين زمينه مشتاق هستند با انجام مطالعات بيشتر و راهبردي تر گامي بردارند در راستاي توسعه و پيشرفت ميهن عزيز و اسلاميمان.
*کار آفريني و کار آفريني اجتماعي، احسان چيت ساز
مهدی ذوقیپایدار؛ دانشجوی مکانیک دانشگاه بوعلی سینا
دیدگاه شما