اکنون وقت آن رسـیده اسـت در افت و خیزهای مذاکـرات هسـته ای نگاهی تخصصـی و دقیق بـه آینده فناوری هسـته ای در جهـان و کشـورمان بیاندازیـم و بدانیم قطار پیشـرفت دانـش و فناوری هسـته ای دنیـا بـی توقف حرکـت میکند و منتظر مـا نخواهد مانـد و اگر از الانترمز قطار تحقیق و توسـعه هسـته ای کشـورمان را قطع نکنیم در آینـده نخواهیـم توانسـت از قله های دانـش عبور کنیم. اگـر مقـداری از فضـای فنـی مذاکرات فاصلـه بگیریم و بـه مباحث جهانی فنـاوری هسـتهای ورود کنیـم متوجـه خواهیـم شـد اصطالحاتـی ماننـد اورانیوم، راکتور آب سـنگین و سـبک، غنـی سـازی ۵ ،%۲۰% و ۳٫۶۷%، سـانتریفیوژ نسـل اول و… واژه هـای بـرای ایـران امـروز اسـت حـال آنکـه سالهاسـت دنیـا از این سـطح فنـاوری عبور کـرده و آینده کشـور با لغات فوق تامین نخواهد شـد. از نخسـتین سـالهای اسـتفاده صنعتی از انرژی هسـتهای ایـن واقعیـت درک شـد کـه روزی تمامـی ذخایر اوارنیـوم تمام خواهـد شـد چنانکه نفـت و گاز هم همیشـگی نیسـتند. فلذا میبایسـت بـرای تولیـد انـرژی، تحقیـق و توسـعه را بـر گزینـهی دیگـری معطـوف میکردنـد. گزینـه ای که حکم زباله و پسـماند را در صنعت هسـته ای دارد؛ پلوتونیوم همانطـور کـه میدانید انرژیای که به عنوان انرژی هسـتهای مطرح اسـت انـرژی حاصل از شـکافته شـدن هسـتهی عناصر سـنگین ماننـد اورانیوم، پلوتونیوم و… اسـت. اما مشـکل اینجاسـت که عناصر سـنگین باید ناپایدار گردنـد تـا تمایـل بـرای شـکافته شـدن داشـته باشـند لـذا بـرای شـروع ایـن فرآینـد نیازمند چشـمه نوترونی هسـتیم کـه اورانیـوم رو بمبـاران و آمـاده شـکافت کند خوشـبختانه بعد از اولین شـکافت اورانیـوم تبدیل به هسـته های سـبکتر و تعدادی نوترون میشـود و ایـن نوترونها میتوانند سـایر هسـته های اورانیـوم رو بمباران کننـد، مانند اینکه تـوپ کوچکی را به سـمت توپ سـنگینی با سـرعت پرتاب کنیم، توپ کوچک به واسـطه سـرعت زیـادش فرصت برهمکـش با توپ بـزرگ را ندارد پـس تنها باعث پراکندگی آن میشـود نوترونهای حاصل از اولین شـکافت هم پرسـرعت و پرانـرژی هسـتند و احتمـال برهمکنش شـان بـا اورانیـوم برای شـکافت کـم اسـت پـس باید بـا سـازوکاری نوترونهـای پرانـرژی و سـریع را کند ُ کنیـم تا احتمال شـکافت افزایش یابد لذا برای ایـن کار از کندکننده هایی مانند آب سـبک، آب سـنگین، گرافیت، برلیم و… استفاده میکنند. ناگفته نمانـد بـه چنیـن نوترون ُ های کنـدی که به دلیـل هم دما بـودن با محیط (حـدود ۲۰ درجه سـانتی گراد) نوترونهای حرارتی گوینـد و راکتوری که بـا چنین نوتـرون هایـی کار کند راکتـور حرارتی نامیده میشـود. پـس بـا توجـه به توصیفـات بـاال راکتورهـای داخلـی (آب سـنگین اراک، آب سـبک بوشـهر، تحقیقاتـی تهـران) از نـوع حرارتی هسـتند، همچنین میدانیـم عنصـر اورانیـوم بـه طـور طبیعـی شـامل ۹۹٫۲۵۸% اورانیـوم ۹۲( ۲۳۸پروتـون، ۱۴۶نوتـرون( و ۰٫۷۱۵% اورانیـوم ۹۲( ۲۳۵پروتون، ۱۴۳نوترون( اسـت پـس بنـا به دالیـل فنی کـه از حوصلـهی نشـریه خارج اسـت بـه طور کیفـی اگـر از اورانیوم خام اسـتفاده کنیم نیازمنـد کندکننـدهای از جنس آب سـنگین هسـتیم و اگـر درصـد اورانیـوم ۲۳۵ را افزایش دهیم (غنیسـازی) بایـد از آب سـبک بهـره بـرد. نکتـهی مهمـی کـه در راکتورهای حرارتی فارغ از نوع سـوخت اسـتفاده شـده؛ خـواه اورانیـوم غنـی شـده یا طبیعـی، حاصل میشـود این اسـت کـه عمال همهی شـکافت در اورانیـوم ۲۳۵ رخ میدهـد. سـوال اساسـی اینجاسـت کـه اگـر اورانیـوم ۲۳۸ شـکافته نمیشـود و سـوخت راکتور نیسـت، پس چیست ؟! گرچـه اورانیوم ۲۳۸ را نمیتوان به عنوان سـوخت در راکتـور بـه کار بـرد، اما پـس از طی چنـد واکنش تبدیـل بـه پلوتونیـوم ۲۳۹، کـه مـاده پایـدار شـکافایی اسـت و میتـوان آن رو بـه عنوان سـوخت مجددا بـه کار برد. بـه کارگیری پلوتونیـوم در تولیـد انـرژی نیازمنـد اسـتفاده از راکتورهـای سـریع ُ اسـت کـه دیگـر نیـاز بـه کند کننـده نیسـت و میتـوان بـا غنیسـازی ۲۵ درصـدی پلوتونیـوم و ترکیب آن بـا اورانیوم ۲۳۸ بـه آن دسـت یافـت. تراکـم بـاالی ُ سـوخت و نبـود کنـد کننـده باعث میشـود کـه قلـب راکتورهـای سـریع در مقایسه با قلب راکتورهای حرارتی بسـیار کوچکتـر باشـد. در کارایـی و لزوم دسـتیابی فنـاوری راکتورهـای سـریع همیـن بـس که آقـای آمانو مدیـر کل آژانس بیـن المللی انـرژی اتمی در ۷ دسـامبر ۲۰۰۶ میگوینـد: »فناوري راكتور سـريع اين توانايـي را دارد تا منابـع انـرژي را كه صدها سـال دوام ميآورند تضمين كنـد و با تكنولوژي كـه مـا امـروزه از آن اسـتفاده ميكنيـم به طـور واقعي هـزاران سـال دوام مـيآورد بـه بيـان ديگـر اينكـه اين تكنولـوژي ميتواند پاسـخگوي رشـد پرشـتاب نيازهـاي ما باشـد.« امـا چنیـن روش و راه حلی که جهـان برای اسـتفاده از پسـماند هستهای در پیش گرفته اکتشـاف جدیدی نبوده بلکه مربـوط به حدود ۷۰ ِ سـال گذشـته اسـت! اکنـون واضـح اسـت کـه پسـماندهای هسـتهای خصوصا پلوتونیـوم نقش مهمـی را در توسـعهی پایـدار آینـده دارنـد. لکـن حقیقـت تلـخ عصـر ما ایـن اسـت کـه پلوتونیـوم رو تنها برای سـاخت سلاح کشـتار جمعی مطـرح کردهانـد حـال آنکه همین مدعیـان درپی تحقیق و توسـعه راکتورهـای سـریع بـرای اکنون و آینده ی کشورشـان هسـتند! حـال آیـا بایـد تحقیقـات هسـته ای را بی ترمـز طی کرد یـا «بر اسـاس یـک جـدول زمانـی و سـطح توافـق شـده» بـا کسـانی کـه خودشان در نقطه ی اوج این فناوری هستند؟ آیا صدور سـوخت مصرف شـده در راکتور اراک وابسـته کـردن آیندهی کشور به بیرون از مرزها نیست؟ آیا نگه داشـتن این پسـماند در کشـوری که ادعای اسـتفاده تسلیحاتی از فناوری هسـته ای را ندارد صحیح اسـت یا صدور آن به کشـورهایی که سالح هسته ای را آزمایش کردهاند؟ آیـا وقفـهی هفتـاد سـاله برای فنـاوری هسـته ای کشـور کافی نبوده و باید ۱۰ الی ۱۵ سال دیگر هم اضافه کرد؟ امـا انتظـار مـیرود با چشـمانی تیزبیـن آینـده را رصد کرد و تنهـا بـه بـرآورده کردن نیـاز امروز اکتفا نکـرد، باید در نظر داشـت محاسـبات ما از روز اول براسـاس منطق عقالنـی بـوده اسـت، هـدف دسـتگاه اسـتکبار ایجـاد اختلال در نظام محاسـباتی و دسـتگاه محاسـباتی ماسـت او در میدانهـای دیگـر اسـتکبار نتوانسـته اسـت و اینجاسـت کـه طراحـان دشـمن وارد میـدان میشـوند. در تبلیغـات گسـترده ی رسـانهای سـعی میشـود تـوان داخلـی و ملـی کشـور تحقیـر شـود و کوچـک شـمرده شـود. بایـد دانسـت کـه فنـاوری هسـته ای را از کسـی نگرفتهایـم، چرخـه کامل سـوخت را بـا ذهن و دسـت دانشـمندان خودمـان بومی سـاختهایم و اگـر مرزهـای ایـن فنـاوری بومی شـده مسـدود نشـود خواهیم توانسـت پرشـتاب فاصلـه خـود را از مدعیـان کـم کنیـم و حتـی طالیـه دار فنـاوری هسـتهای صلـح آمیـز باشـیم.
دیدگاه شما