نزدیک به 1000 روز از وعده های دولت میگذرد.از همان روزهای اول بود که ملت متوجه شد که دولت تمام آمال¬ها و وعده هایش را به توافق با کشورهای غربی گره زده است.در روزهایی که منتظر شنیدن گزارش های 100 روزه دولت بودیم،منتظر گشایشهای اقتصادی در کشوری که رکود را سپری میکرد بودیم،منتظر اشتغالزایی گسترده در سطح کشور بودیم،منتظر افزایش رفاه،افزایش اقتدار و ... بودیم همه ی جوابها به برجام میرسید...برجامی که تبدیل به شاه کلیدی برای فرار رو به جلوی دولت اولا منجر برای رسیدن به اهداف بلند مدتی که هرگز از آنها سخنی نگفته است بشود و ثانیا منجر به آرام نگه داشتن جو روانی جامعه که نمیتوانست پاسخگوی آن باشد گردد...هر روز میشنیدیم که دیوار رکود ترک بداشته و مردم را وعده باران میکردند.آنقدر وعده ها تحقق نیافته زیاد شد که گویی دولت وظیفه ی خودش را از مجری وعده به گوینده وعده تقلیل داده بود.
آرام آرام فضای دلسردی نسبت دولت بر جامعه حکم فرما شد ولی دولتمردان هنوز نمیخواستند ناتوانی خود در اجرای وعده¬های داده شد را بپذیرند..دولت تبدیل شده بود به فردی که گوش و چشم خود را بسته و بی¬خبری تعمدی را برای خود ایجاد کرده بود و در مقابل جماعتی که نقدش میکردند فریاد میزد!...زمان به سرعت میگذشت و دولتمردان هر روز کلیدهای آرمانشهری که به خاطرش رای آورده بودند یکی پس از دیگری گم میکردند.
گویا فراموش کرده بودند که عدم عملکردشان نه تنها بر محبوبیت آنها اثر گذار است بلکه عده ای از مردم را هم به نظام بدبین میکند.روزها میگذشت تا به روز اجرای برجام رسیدیم...با وجود تاکیدات مکرر مقام معظم رهبری بر عدم اعتماد به غربی ها و حفظ تمام جوانب متاسفانه برجام به شیوه ی تدبیر حقوقدانها اجرا شد. دولت تمام "دستورات" غربی ها را به طور کامل اجرا کرد اما طرف غربی آرام آرام پس از آنکه مطمئن شد تمام دستاوردهای بومی هسته ای ایران کاملا "نابود" شده است در حال عمل به تعهداتی است که منافعش کشورش را با آن بدست می آورد بدون توجه به سند برجام و یا سپری شدن تاریخ هایی که برای اجرای سند برجام به آنها متعهد شده بودند.اینکه میلیارها دلار که قرار بود در زمینه اشتغال جوانان ایران زمین که این روزها شاهد رشد منفی اشتغال هستند سرمایه گذاری شود به اشتغالزایی اروپاییان انجامید شاید از تدبیر دولت محرمانه باشد.
اینکه در دولت قرارداهای نفتی ، در پسابرجامی که باید سایه رکود را ازکشور دور کند، کرسنت وار بسته میشود هم احتمالا از جنس همان توافقات محرمانه در دوران محرمانه ها است و ما به آن هم کاری نداریم!.نکته مهم اینجاست بیش از یکماه از برجام میگذرد و ما منتظرتحقق وعده های دولتیم وعده هایی که از انقضایش نزدیک به 1000 روز میگذرد.
چیزی که روشن است آنکه دولت تنها یکسال برای تحقق وعده هایش زمان دارد تا مردم را از این ناامیدی از دولتی که شعارش امید همراه با تدبیر بود دور نماید .
اما در این روزها، دولت مردان در عوض عمل به وعده هایشان در دوران پسابرجام گویا از ترس افشای ناتوانی خود در تحقق وعهدهایشان برای مردم به دنبال ایجاد جو روانی دیگری هستند .کلیدداران این بار شاه کلیدی دیگر به نام برجام 2 را به نمایش گذاشته اند.
شاه کلیدی که به نظر برای رسیدن به اهدافش هر درب مهروموم شده ای را باز خواهد کرد.شاید مجبور گردد صحیفه ی امام(ره) را که سند پیشروی انقلاب است را بازنویسی کند، یا حتی اگر مجبور بشود جامعه را دسته بندی میکند و وحدت ملی را خرج رسیدن به اهدافش خواهد کرد.وحدتی که نزدیک به چهل سال دنیا حصرتش را میخورند.وحدتی که هر بار دشمنان نظام میخواهند به کشور آسیبی برسانند آن را نشانه میگیرند.درست کردن افراطی ها در مقابل اعتدال گراها.اعتدالگرایانی که گویا منجیان کشور از این شرایط خواهند بود.منجیانی که بعد از گذشت نزدیک به 1000 روز برجام 2 را کلید میزنند.منجیانی که برای رسیدن به اهدافشان سدی به نام مجلس را در برابر خود دارند.سدی که چند سال جلوی پروژه نفوذ دشمن را گرفته بود. این روزها حال و هوای منجیان معتدل به نظر همان سیاست روباه پیر را دنبال میکنند.با تخریب حریف و ایجاد دودستدگی در جناح مقابل سعی در جبران نقیصه ریزش آرای ناشی از فاش شدن چهره ناتوانش برای مردم و از طرفی هم تلاش جهت کسب آرا برای عده ای که به خاطر هزینه های بسیاری که برای نظام و انقلاب در این سالها داشته اند دیگر محبوبیتی بین مردمان انقلابی ایران زمین ندارند.
هادی جویباری مقدم مسئول سابق حوزه بسیج دانشجویی دانشگاه کاشان
انتها پیام/م
دیدگاه شما