مطبوعات همدان
به کانا ل ارتباطی ما بپیوندید
تاریخ : 3. آبان 1395 - 10:20   |   کد مطلب: 18654
یادداشت دانشجویی در انتقاد از کوتاهی مسئولین در مبارزه با فساد
ملخ ها در شهر
14 سال از فرمان 8ماده ای مقام معظم رهبری برای مبارزه با مفاسد اقتصادی گذشته است، دستگاه های اجرایی برای پیگیری این موضوع چه کرده اند؟ سمینار پشت سمینار،کنفرانس پشت کنفرانس!!

یکی بود یکی نبود. غیر از خدا هیچکس نبود.زیرگنبد کبود، شهری بود و مردمی داشت.

شهری زیبا که مردمی با آرامش درآن زندگی می کردند آنها هرچه می خواستند از باغ ها و مزرعه هایشان به دست می آوردند وگرسنه نمی ماندند.

 

روزی مردی وارد شهر شد و به مردم گفت: من از بالای کوه ملخ های زیادی دیدم که به طرف شهر پرواز می کردند.

مردم شهر با شنیدن این خبر، به شدت ترسیدند ولی قبل از انجام هرکاری، با سخنرانی های متعدد و طولانی، از مرد بخاطر دادن این خبر تشکر کردند و سپس همه برای مبارزه با ملخ ها بسیج شدند. چگونه؟

شاعران در شعرهایشان، نویسندگان در نوشته هایشان و سخنرانان در سخنرانی هایشان درباره زشتی ملخ و ضررها و زیانهایش سخن سر دادند و تا توانستند ملخ ها را محکوم کردند.

 

در این حال دوباره خبر رسید که ملخ ها هر لحظه نزدیک تر می شوند.

 

باز همه دست به کارشدند و تلاش کردند که شعار های محکم تری علیه ملخ ها بدهند و آن ها را بیشتر محکوم به مرگ کنند. درحالی که مردم شهر، مشغول بحث و گفتگو و برگزاری سمینار! درباره کیفیت ظهور ملخ، پیشینه تاریخی آن، مختصات ظاهری و باطنی ملخ و دلایل حمله ملخ ها به شهر بودند، ملخ ها وارد شهر شدند. تمام شهر را اشغال کردند و به ویران کردن مزرعه ها و کشتزار ها پرداختند.

 

بعد از آن همه همچنان درباره ملخ ها گفتگو می کردند، علیه ملخ ها شعار می دادند و ملخ ها نیز همچنان خوشه های گندم را می خوردند، سبزی ها را می جویدند و باغ ها را می جویدند...

***

قاعدتا در پایان همین داستان، باید نقطه ای گذاشت، «والسلام»ی گفت وخوانندگان عزیز را به خدای بزرگ سپرد. اما هرچه فکر می کنم نمیتوانم از طرح چند سوال ساده بگذرم.

 

آیا در اینکه دشمن، دست به هجومی همه جانبه علیه فرهنگ ما زده تردیدی هست؟

آیا کسی می تواند این هجوم ویران کننده را منکر شود؟

آیا به مسلخ نفلگی فرو افتادن جوانان ما در پرده ابهام و احتمال است؟

از همان سال های اول پایان جنگ، رهبر انقلاب به کرّات گفتند تهاجم فرهنگی، ما نگاه کردیم، گفتند ناتوی فرهنگی، به نشانه تایید سر تکان دادیم! گفتند جنگ تمام عیار فرهنگی، گفتند جهاد فرهنگی، رسما اعلام جهاد فرهنگی کردند و ما فقط گفتیم: ای رهبر آزاده، آماده ایم آماده...

 

ِآیا فقر، فساد، بی عدالتی، اختلاس و ارتشاء، جایی برای دوام دین و ایمان و اخلاق باقی می گذارد؟

 

14 سال از فرمان  8ماده ای مقام معظم رهبری برای مبارزه با مفاسد اقتصادی گذشته است، دستگاه های اجرایی برای پیگیری این موضوع چه کرده اند؟ سمینار پشت سمینار، کنفرانس پشت کنفرانس!

برای اجرایی کردن اقتصاد مقاومتی چطور؟ همه را برای اجرایی کردن اقتصاد مقاومتی بسیج کرده اند، کتاب چاپ کرده اند، شعارداده اند، ولی در عمل...

ما در مرحله سمینار درجا می زنیم!

 

آیا وجود ملخ هایی که مدام به کار جویدن شاخه و ریشه فرهنگ و اخلاق مشغولند، مبهم و پوشیده است؟

پس چرا هیچکس کاری نمی کند؟ پس چرا دولت معطل است؟

 

دستگاه های اجرایی چقدر از عمق این فاجعه آگاهند و برای مقابله با آن برنامه ریزی کرده اند؟ اصلا مگر می شود عمق این فاجعه را نفهمند؟! اگر مسئولین اهمیت این مسائل را نمی دانند اصلا چرا مسئولیت را پذیرفته اند؟!

 

اگر آگاهند پس نتایج کار خود را به ما نشان دهند. ما از تعداد سمینار ها آگاهیم، ما نتیجه می خواهیم، ما عمل میخواهیم، ما خواستار ایجاد جریان و حرکتی در جامعه ایم...

تا کی می توان فقط حرف زد و شانه از زیر بار کار و مسئولیت خالی کرد؟

 

«کَبُرَ مُقتًا عندَاللّهِ اَن تَقولُوا ما لَا تَفعَلُونَ»- سوره صف آیه3

(نزد خدا به شدت موجب خشم است چیزی را بگویید که خود عمل نمی کنید)

 

خداوند ما را به وظایفمان آشنا کند (البته خداوند کار خود را کرده است)، انشاءالله که  ما عامل باشیم ... آمین

 

 مهدی صفایی- عضو بسیج دانشجویی و دانشجوی فقه وحقوق دانشگاه بوعلی سینا

انتها پیام/

برچسب‌ها: 

دیدگاه شما

آخرین اخبار