این روزها در حال نزدیک شدن به فضای دانشگاه ها و شروع کلاسها هستیم. شاید به نظر زود برسد نوشتن پیرامون ترم جدید ولی با اندکی تامل و تدبر، ساده انگاری است اگر فکر کنیم زود است.
با شروع کلاسها دانشجویان بخصوص فعالین دانشجویی وارد میدان نبردی شدید به عبارتی میدانی فیزیکی و عملیاتی می شوند. فعالینی که با شروع ترم شاید مهمترین دغدغه شان جذب نیروی جدید باشد و به مراتب با گذشت ایام وارد فاز جدیدتری که تسلط بر اذهان عموم دانشجویان است می شوند. ضرورت کار و فعالیتی جدی با عزمی راسخ زمانی ضرورت می یابد که با دقتی در تقویم دو ترم بعد متوجه یکی از مهمترین رویدادهای اجتماعی و سیاسی کشور خواهیم شد و آن انتخابات92 است. با نگاهی تیزبین در می یابیم که دشمن در خارج با توسل به عوامل مزدور خود در داخل می خواهد نقش تعیین کننده ای را در رقابت جناههای مختلف ایفا کند و اگر آگاه نباشیم و از هم اکنون به فکر بصیرت افزایی نباشیم بد ضربه ای و شاید ضربه ای جبران ناپذیر خواهیم خورد.
فلذا باید از حال فعالیت جدی خود را آغاز کرد. کسانی که ترم جدید اولین حضور خود را در دانشگاه تجربه می کنند آنگونه که تجربه نشان داده با توجه به سنشان و احساسات غالب بر منطق وجودشان، قدرت تصمیم گیری درست را ندارند درحالیکه نقش تعیین کننده ای را در فضای دانشگاه هایمان خواهند داشت. می توانند به خاطر بی تجربگی بازیچه دست بعضی از سیاسیونی شوند که کم ارزش ترین چیز برایشان آبرو و حیثیت جوانان این ملت است.
پس ضرورت فعالیت سخت بر همگانمان روشن است و فعالیت مستمر هم باید از ابتدای نیمسال اول 92-91 شروع شود که لازمه اش داشتن یک برنامه استراتژیک بلندمدت (حداقل 6ماهه) می باشد. برنامه ای که با ورود دانشجویان جدیدالورود شروع می شود. برنامه ای جامع و شامل که علاوه بر بصیرت افزایی دانشجویان کنونی و توجه به سطح آگاهی آنان، هدفش جذب نیروهای جدید و تازه نفس و ذهنیت زدایی از آنان باشد.
نحوه اجرای برنامه هم باید درنظر گرفته شود، نباید برنامه ای تنظیم شود که فقط کمیت را هدف قرار میدهد. چه بسا با کمیت کم ولی کیفیت بالا می توان خیلی بیشتر از برنامه ای که کمیتش بالاست تأثیرگذار بود. لذا باید کیفیت برنامه اولویت بالاتری نسبت به کمیت داشته باشد.
آرمان و هدفمان را شناسایی کنیم، آرمان گرا باشیم در عین واقع گرایی. واقعیت را در نظر بگیریم، نمی خواهد نوعی برنامه- ریزی انجام داد که ایده آل باشد. باید به سطح توان نیروهایمان هم توجه داشت. تا آنجا پیش بینی کنیم که همین نیروهای به قول معروف پای کارمان بی انگیزه نشوند.
قدم اول در این برنامه ریزی هم تنظیم تقویم کاری است. چیزی که بسیج دانشجویی دانشگاه ها کمتر آن را در نظر می گیرد. اگر از همین روزها به فکر تقویم کاری بود و با اولویت قرار دادن فعالیتها در راستای اهداف بلندمدت آن را تنظیم کرد میتواند بسیار کارا باشد. اهداف بلندمدتی که اگر برای مدت 6ماه در نظر گرفته شوند می تواند نقش آفرینی قابل قبول و موثر افراد در چالشها و فضای غبار آلود انتخابات را نتیجه دهد.
لزوم اجرایی کردن تقویم کاری براساس اولویتها می تواند کمک مفردی به اداره فضای داخلی دانشگاه و حتی شهر کند. اگر برنامه مان را زودتر به سرانجام رسانیم میتوان قدرت تصمیم گیری بیشتری در بحرانهای پیش روی بسیج دانشجویی داشت زیرا اهدافمان مشخص و فعالیتهایمان زمان بندی شده.
داشتن برنامه ای منسجم از ضروریات کار تشکیلاتی است، پس اگر قرار بر کار تشکیلاتی است باید به برنامه ریزی توجه داشت و قدم اول در این امر تبیین تقویم کاری براساس اهداف است.
و من الله توفیق
دیدگاه شما