مطبوعات همدان
به کانا ل ارتباطی ما بپیوندید
تاریخ : 27. بهمن 1399 - 18:09   |   کد مطلب: 24324
مجموعه نشینی که محل سکونت افراد فقیر جامعه است، بسترساز یک سری از رفتارهای نامتعارف و غیرمتعادل است. افزون بر آن شرایط اقتصادی نامساعد فعلی کشور ما به این شرایط دامن می زند و باعث تشدید آن می شود.

وقتی یک رفتار یا هنجار اجتماعی را  مورد بررسی قرار می دهیم به متغیر هایی مانند وضعیت اقتصادی، وضعیت مسکن، آموزش، کار والدین و وضعیت اجتماعی می رسیم.

در همین راستا وضعیت سکونت افراد هم نشانه ی طبقات اجتماعی است. واحدهای مسکونی که به صورت مسکن مهر و یا شهرک هایی در اطراف شهرها ایجاد شده اند، یک نوع الگوبرداری به ظاهر مدرن از وضعیت سکونت در کشورهای اروپایی است. 
در حاشیه شهرها این مجموعه ها را برای طبقات نیازمند و به نسبت ضعیف اجتماع بنا می کنند.
 به این ترتیب می توان به این پی برد که اکثر افرادی که در این مجتمع ها زندگی می کنند، از طبقات اقتصادی محروم و فقیر هستند.
 طبقات محروم فقط از نظر اقتصادی فقیر نیستند، بلکه از نظر فرهنگی هم فقیر هستند. این خانواده ها بیشتر دغدغه ی امرار معاش را دارند تا دغدغه ی تربیت. تربیت این خانواده ها معمولا سنتی است و بدون توجه به نیازهای روز جامعه پیش می رود.

در این مجمتع های مسکونی ما با چند چالش مواجه هستیم، چون این مجموعه ها طبقاتی هستند معمولا کودکان برای بازی کردن و تفریح یا مجبور هستند  روی به بازی های کامپیوتری اورند و یا مجبور  به ترک آپارتمان هستند و باید در پارکینگ ها و فضای باز محدود،تفریح کنند. در آنجا انتقال آموزه های منفی بسیار زیاد است، زیرا که والدین توانایی و یا دانش ان را  ندارندکه چگونه فرزندانشان  را تربیت کنند در نتیجه این کودکان  از همسالانشان آموزش می بینند. چون این گروه های همسال هم درد مشترک دارند، معمولا آموزه های منحرف و خلاف به همدیگر منتقل می کنند به طور مثال می توان به این نکته اشاره کرد که در فضای محدود واحدهای مسکونی اپارتمان ها که اغلب فاقد اتاق های مجزا خواب برای والدین و فرزندان است و کودکان گاها برحسب اتفاق ممکن است شاهد روابط زناشویی خصوصی والدین باشد که همین امر باعث صدمات جبران ناپذیری از جمله بلوغ زودرس و گسترش اموزه های منفی و اشتباه ان کودک بین همسالان خود می شود.

مشکل دیگر در این زمینه مطرح است این است که بچه ها وقتی از آپارتمان خارج می شوند، چیزهایی را که از فضای مجازی یاد گرفته اند به عنوان یک الگو مورد استفاده قرار می دهند.
 چون خانواده ها هم چیز مثبتی به بچه ها یاد نمی دهند این باعث می شود که بچه ها مهارت لازم را برای ارتباط با همسالانشان نداشته باشند. لذا بدون اینکه والدین نظارتی داشته باشند، آموزه های منفی را به یکدیگر منتقل می کنند.

وقتی آپارتمان ها بسیار کوچک هستند بچه ها به دلیل اینکه همسایه ها اذیت می شوند نمی توانند در فضای خانه بازی کنند، و به همین دلیل بچه ها در فضای خانه به سکوت و درونگرایی گرایش پیدا می کنند. و‌معمولا به دلیل مشغله ای که والدین در طول روز دارند، هنگامی که به خانه می آیند تحمل تنش و شلوغی را ندارند و با کوچکترین مسئله ای انواع خشونت های کلامی و فیزیکی را نشان می دهند. و همین باعث می شود بچه ها برای تخلیه انرژی به خارج از خانه ها پناه ببرند.
طبقاتی که در مجموعه های مسکونی کوچک زندگی می کنند معمولا از طبقات فقیر هستند، این در حالی است که بیشتر تفریحاتی که در جامعه وجود دارند برای طبقه متوسط و بالای جامعه هستند. این باعث می شود که این بچه ها نتوانند از تفریحاتی که در جامعه برای مقطع سنی آنها تعبیه شده اند، استفاده کنند. با توجه به چیزهایی که این بچه ها از زندگی تجملی طبقات دیگر در فضای مجازی و سایر رسانه ها می بینند، در آنها نوعی عقده و میل ارضا نشده شکل می گیرد، که در واکنش های رفتاری آنها خود را نشان می دهد. همین باعث می شود که کودکان دیگر میلی برای انطباق با سایر عرصه های اجتماعی نداشته باشند در نتیجه به سمت اقداماتی گرایش پیدا می کنند که ممنوع هستند تا از این طریق بتوانند شهامت و جرأتشان را به جامعه نشان دهند.

به علاوه این نکته حائز اهمیت است که در مجتمع های مسکونی یک سری مکان ها و فضاها وجود دارند که محیط های مناسبی برای رشد جرم هستند برای نمونه پارکینگ ها و انبارهایی که در مجتمع های مسکونی وجود دارند، مکان مناسبی برای انواع رفتارهای مجرمانه هستند. با توجه به اینکه نظارت بر این مکان ها سخت یا ناممکن است درست است که آمار دقیقی از رفتارهای مجرمانه ای که در آپارتمان ها شکل می گیرند وجود ندارد. اما با مراجعه به مراجع قضایی و انتظامی ای که در حوزه این مجتمع های مسکونی قرار دارند می توان فهمید که آمار جرم در این مناطق زیاد است.

مهم ترین‌نکته در این زمینه این است که بچه هایی که در ابتدا به صورت اتفاقی مرتکب جرم شده اند، بعد از مدتی این رفتارها برایشان عادی  هم می شود. این افراد گستره جرم و جغرافیای ارتکاب جرم را از محیط زندگی خودشان خارج می کنند و در سایر نقاط شهر هم مرتکب جرم می شوند. خاصیت گمنامی شهرهای بزرگ باعث می شود که این افراد بعد از ده ها و صدها بار ارتکاب جرم دستگیر شوند.

این پدیده که زندگی در آپارتمان های مسکونی زمینه را برای ارتکاب جرم فراهم می کند، تنها مختص به ایران نیست و در مجتمع های مسکونی کشورهای اروپایی هم شرایط به همین صورت است. مجموعه نشینی که محل سکونت افراد فقیر جامعه است، بسترساز یک سری از رفتارهای نامتعارف و غیرمتعادل است. افزون بر آن شرایط اقتصادی نامساعد فعلی کشور ما به این شرایط دامن می زند و باعث تشدید آن می شود.

پوریا بیگدلی، کارشناس حقوق.

دیدگاه شما

آخرین اخبار