شاید بشود اسم این یادداشت را گذاشت نوشته های یه ذهن نگران ، نمیدانم شاید دردودلهای یک پرستار با قرارداد ۸۹ روزه کرونا ، شاید هم پرستاران شرکتی و الی ماشاء الله عناوین مختلفی که نصیبمان شد و برچسبمان زدند تا زحماتمان تمام و کمال جبران شود !
اسفند ۹۸ را در حالی شروع کردیم که پاندمی کووید-۱۹ نفس های مردم زمین را کم کم می گرفت ، شاید تا قبل از آن تلاش و اهمیت کادر درمان به اندازه امروز نمایان نبود؛ مراکز درمانی همچنان با سیستم های قدیمی کم ترین نیرو اداره می شد ، که همچنان همین گونه ادامه دارد و در قبال خیل عظیم پذیرش دانشجوی علوم پزشکی میادین درمانی قادر به پاسخگویی فارغ التحصیلان نبوده و نیستند.
سوالی می پرسم شما که در حال خواندن این یادداشت هستید پاسخ دهید.
آیا نباید بعد از تجربه تلخ و البته ماندگار پاندمی کووید-۱۹ برای ساخت بیمارستان های بیشتر و جذب نیروی بیشتر اعلام نیاز و اقدام می شد؟
به نظر شما زشت نیست که هنوز تخت کافی برای مدیریت بیماران نداریم ؟
نیروی درمانی داریم اما سازمان دهی نشده و بیکار ! و متاسفانه راضی به هر شرایط کاری ....
راستی اصلا نیروی درمانی لازم است ؟
البته که لازم است، اما اکثرا به صورت شرکتی یا قرارداد های ۸۹ روزه یا تمدید طرح ...
دوستان عزیز کادر درمان باید در مدت این بحران جان فشانی کنند و بعضی حتی فرصت همین خدمت کوتاه هم نداشته باشند چون بالاخره همین قرارداد ها هم سقفی دارد عزیز من ! بعد از آن هم بروند به سلامت و اجرشان با خدا !
بخش نیاز مبرم به نیرو دارد ولی خب نباید و نمی تواند نیرو بگیرد به جای آن از همکاران بخش های مختلف استفاده و ایشان را همانند توپی بین خود پاس کاری میکنند.
بگذارید کمی از همین قراردادهای ۸۹ روزه بگویم ،بالاخره خدمتی است که همه باید از جزئیات آن با خبر باشند:
۱.دوستان ۸۹ روزه عزیز با قرارداد ساعتی ۱۵- ۲۰تومان مشغول به کار میشوند و در این مدت افزایش حقوقی هم ندارند !
۲.هیچ گونه امتیازی برای همکاران ۸۹ روزه در نظر گرفته نمیشود ،حتی اوایل حق مرخصی هم نداشتند ولی نگران نباشید قولش را برای چند روز آتی داده اند !
۳.همکاران بعد از یک سال و دوماه خدمت صادقانه با حقوق و مزایای بسیار پایین هنوز هم امنیت شغلی ندارند و با هر موج کرونا قراردادها مدام تمدید میشوند .
درست است که خدمت به مردم کشورم در این شرایط همانند مجاهدت فی سبیل الله است و بدانید اگر امید به نگاه خداوند، جان فشانی در راه آرمانهای کشور و عشق به هموطنمان در دلهایمان نبود بارها در این میدان پا پس کشیده بودیم، اما بی توجهی و سهل انگاری مسئولین خستگی را بیش از قبل بر تن ما باقی می گذارد. مسئولینی که هرگز صدای ما را نشنیده اند.
دیدگاه شما