مطبوعات همدان
به کانا ل ارتباطی ما بپیوندید
تاریخ : 16. تير 1400 - 16:56   |   کد مطلب: 24402
گاهی آنقدر عواطف و احساسات پیچیده و درهم آمیخته می شود که توانایی تشخیص آنها را نداریم.

شناخت و آگاهی از احساس ها و عواطف یکی از مهارت هایی است که یادگیری آن توسط همه در جامعه لازم است.

این شناخت باعث میشود کنترل رفتار و کنترل احساس را به دست بگیریم ، مثلا  اگر از چیزی ناراحت هستیم میتوانیم با دانستن علت آن ، ناراحتی و دلخوری را رفع کنیم .

حال گاهی آنقدر این عواطف و احساسات پیچیده و درهم آمیخته می شود که توانایی تشخیص آن را نداریم .

نمیدانیم ناراحت و دلخور هستیم یا دچار حالات مختلف افسردگی شده ایم و یا در آستانه ابتلا با اختلال روانشناختی افسردگی هستیم.

اگر تفاوت ناراحتی و افسردگی را نمیدانید هیچ اشکالی ندارد ، زندگی پر از لحظه هایی است که می توان تجارب جدید را فراگرفت.

ناراحتی چیست؟

ناراحتی احساس است .

ناراحتی یک احساسی است که انسان بتواند با مشکلات ناراحت کننده مانند دوری از عزیزان یا فقدان و مرگ کنار بیاید .

شما اگر با دوست عزیزتان یا خانواده بحث و جدل کنید از دست آنها ناراحت می شوید که ممکن است چند دقیقه تا چند ساعت طول بکشد ولی بالاخره تمام می شود.

ناراحتی یک دلیل مشخص دارد و شما می دانید برای چه اتفاقی ناراحت هستید.

شما اگر ناراحت هم باشید فعالیت های روزمره را مثل قبل انجام می دهید و گاهی معتقد هستید کار روزانه باعث حواس پرتی میشود.

ناراحت که باشید در کنار دوستان وعزیزان و کسانی که به آنها دلبستگی دارید آرامش پیدا میکنید و باعث رفع ناراحتی شما می شود.

 یکی از مهم ترین نشانه های یک احساس این است که به صورت آنی می تواند تغییر کند .

پس اگر دچار حالات گوناگون شدید مثلا غمگین هستید ولی با یک موزیک شاد روحیه تان عوض شد بدانید نوسانات خلقی دارید که طبیعی است .

افسردگی چیست؟

افسردگی یک اختلال روحی روانشناختی و روانپزشکی است.

اختلال افسردگی طولانی مدت است و تمام لحظه های روز شما را در بر میگیرد گویی هیچگاه نمی توانید از آن رهایی یابید.

در واقع لازم نیست به دنبال منشا افسردگی بگردیم چون بدون کمک متخصص ، مانند گردابی به درون افکار خودآیند کشیده میشویم.

کمتر میتوانیم تمرکز کنیم ، به آینده بدبین می شویم ، به دلایل غیر منطقی خود را مقصر می دانیم و معنا و مفهوم زندگی را پیدا نمیکنیم.

در افسردگی از زندگی لذت نمی بریم ، احساس خستگی جسمی و ذهنی وجود دارد و اختلالات خواب به وجود می آِید.

کاهش شدید یا افزایش چشمگیر وزن داریم در یک مدت غیر منتظره و نشانه هایی مثل انزوا و ترک جامعه و گاهی طرد شدن از گروه های اجتماعی وجود دارد .

دوستی میگفت افسردگی مثل آدامسی که به کفش چسبیده باشد همه جا همراه شخص میرود.

تفاوت هایی برای ناراحتی و اندوه با افسردگی گفته شد حال کمی تخصصی تر به این مطلب نگاه کنیم .

افسردگی از نظر DSM5

اینجا باید بگویم DSM5 چیست ؟

این کتاب مرجع شناخت و طبقه بندی اختلالات روانی در سطح جهان است که توسط انجمن روانشناسی آمریکا منتشر می شود.

در این مرجع علمی اولین اصل برای شناخت اختلالات روانی این است که مشکلات روحی که فرد تجربه میکند باید باعث آزار و اذیت شخص شده و زندگی روزانه او را از حالت طبیعی خارج کند .

حال افسردگی در این کتاب چگونه شرح داده شده ؟

افسرگی اساسی ، افسردگی دائم

شخص در طول روز و تقریبا هر روز خلق افسرده دارد و این موضوع را خودش اظهار میکند .

شخص در طول روز به فعالیت های روزانه کاملا بی علاقه است و روند طبیعی زندگی او مختل شده

به طول چشمگیر چاق و یا لاغر میشود بدون هیچ تلاشی برای آنها و یا رژیم های غذایی داشته باشد و دچار بی اشتهایی و یا پر اشتهایی غذایی است .

بی خوابی یا پر خوابی دارد ( اینسومنیا و هایپرسومنیا )

پر تحرکی روانی – حرکتی و یا بی تحرکی روانی – حرکتی تقریبا هر روز . ( صرفا خود شخص لازم نیست اظهار کند بلکه اطرافیان هم این موضوع را مشاهده کنند کافی ست )

تقریبا هر روز احساس کمبود انرژی و بی حالی و بی رمقی دارد.

بیشتر اوقات احساس می کند شخصی بی ارزش است یا احساس گناه و عذاب وجدان شدید دارد ( ممکن است احساس توهمی باشد و این احساس گناه علاوه بر احساس گناهی است که فرد به خاطر بیمار بودن تجربه میکند ).

تمرکز حواس بسیار ضعیف و یا توانایی فکر کردن را از دست می دهد و نمی تواند تصمیم قاطع بگیرد .

به طور دائم به مرگ فکر میکند بدون آنکه برنامه مشخصی برای آن داشته باشد و یا اقدام به خودکشی با برنامه قبلی دارد .

این سمپتوم ها باعث می شوند فرد به رنج یا نابسامانی شدید در عملکرد اجتماعی ، شغلی یا سایر جنبه های مهم زندگی دچار شود .

برای تشخیص افسردگی به صورت اختلال لازم است شخص نشانه های یاد شده را حداقل دو هفته و حداکثر 6 ماه به طور مداوم داشته باشد.

در اختلالات روانشناسی فقط متخصص های این حوزه درمانی می توانند درمان شما را به عهده بگیرند.

مراجعه به روانشناس هیچ برچسب یا اسم بدی بر شما نمی گذارد ، برای درمان روح و روان به متخصصان روانشناسی مراجعه کنید.

اگر علائم گفته شده را دارید و به مدت گفته شده تجربه افسردگی داشتید سریعا به روانشناس مراجعه کنید.

زندگی همیشه به خواست ما پیش نمی رود پس طبیعی است با مشکلات روحی و روانی برخورد کنیم و دچار آن شویم روانشناس در کنار ماست تا تجربه زندگی بهتر در کنار سلامت روان کامل تری داشته باشیم .

علیرضا واحدی همت کارشناس ارشد روانشناسی

برچسب‌ها: 

دیدگاه‌ها

مطلب مفیدی بود به خصوص برای ماها اکثر مواقع فکر میکنیم افسردگی گرفتیم
متاسفانه اصطلاح افسردگی رایج در بین مردم با افسردگی واقعی فرق داره ، امیدوارم کسی دچار افسردگی نشه

دیدگاه شما

آخرین اخبار