حدود دو ماه است که سریالی جذاب و زیبا به نام کلاه پهلوی جمعه شب ها از شبکه اول سیما پخش می شود.ساخت این سریال حدود ده سال طول کشیده است و مدتها بود که همه منتظر دیدن این سریال بودیم.ساخت این سریال حدود یک ماه، پیش از پخش آن نگرانی شبکه های ماهواره ای همچون بی بی سی فارسی و حتی بعضی از بقایای رژیم پهلوی را در غرب برانگیخته بود و از پخش این سریال ابراز ناخرسندی می کردند. با توجه به اهمیت این سریال از بعد فرهنگی، به چند نکته در این باره اشاره می کنم:
1-واقعا باید از رسانه ملی و مسئولین آن تقدیر کرد که به یک موضوع فرهنگی که بسیار متناسب با معضلات فرهنگی جامعه امروز است، در این سطح عالی پرداخته اند و با به کارگیری بهترین امکانات، بهترین عوامل فنی و بیش از 130بازیگر تراز اول کشور اثری فاخر و در خور توجه را تولید کرده و در معرض دید مخاطبان قرار داده اند.
2- یکی از اصلی ترین نقاط قوت این سریال هدف گیری دقیق آن در نشان دادن پشت پرده تهاجم فرهنگی به ایران است.ظرافتی که نویسنده و کارگردان در به تصویر کشیدن نقشه انگلیسیها و دنیای غرب برای نابودی فرهنگ ایران کشیده است، بسیار شفاف و غیر شعاری و کاملا ملموس است و به خوبی برنامه ریزی از پیش تعیین شده ی دول استعمارگر غرب را برای کشورهای اسلامی با نگاهی واقع بینانه به تصویر کشیده است.این موضوع باعث می شود که وقتی مردم جامعه با بدحجابی و سبک زندگی غربی مواجه می شوند رواج این موضوع را یک اتفاق تلقی نکنند و متوجه باشند که این جریان، نقشه شوم انگلیس و دول غربی است.
3-نکته دیگری که در این سریال نهفته و برای بسیاری درس آموز است، قدرت علم در انتقال فرهنگ است. برای نمونه وقتی «مادام بلانش» همسر فرماندار شهر سامان تصمیم می گیرد روی افکار خانم های شهر تاثیر بگذارد، به بهانه آموزش زبان فرانسه وارد مدرسه دخترانه شده و با مدیر مدرسه که از قضا همسر شخصیت مذهبی سریال است صحبت می کند و از او می خواهد که برایش یک کلاس تشکیل دهد. این که یک خانم فرانسوی به زبان های فارسی، ارمنی، انگلیسی و کمی آلمانی مسلط باشد یک امتیاز بزرگ برای اوست و طبق روایت «العلمُ سلطان» (علم، اقتدار است)این امتیاز بزرگ برای مادام بلانش اقتدار می آورد و این اقتدار علمی او را از لحاظ فرهنگی نیز مقتدر خواهد کرد. چرا که تمام خانم های نوجوان و جوانی که از مادام زبان فرانسه را می آموزند قطعا الگوی رفتاری و سبک زندگی او را نیز به همراه زبان فرانسه از او خواهد آموخت و این زن با سواد نه تنها از بعد علمی بلکه از تمام ابعاد شخصیتی برای آنها الگو خواهد شد.حال تصور کنید اگر شخصیت مذهبی فیلم از این اقتدار علمی برخوردار بود تا چه حد می توانست در مقابل فرهنگ عریان مادام بایستد و برای خانم های مسلمان الگو باشد.
4-یکی دیگر از راههایی که فرماندار و همسرش برای جذب مردم و جوانان به افکار خویش برگزیده اند- و ما باید به آن توجه کنیم ـ ، برخورد محترمانه و مودبانه با مردم و جوانان است.ارزشی که مادام و همسرش برای کریم سورچی، عالیه و مه لقا(همسر صمصام) در همین مدت کوتاه قائل شده اند باعث شده است این افراد جذب شخصیت این زوج شوند به طوری که عالیه و مه لقا حاضر شدند چادر و حیای خود را در قبال این عزت و احترام معامله کنند و کریم هم تراشیدن ریش خود را به خاطر مادام انجام داد.فرخ باستانی نیز با دادن پیشوند «آقا» به نام کریم، برای او در ظاهر شخصیت بالایی قائل می شود.
5-نکته دیگر این سریال این است که نقش «بازی گر» بودن بازیگران را بار دیگر به خوبی نشان می دهد.چرا که اکثر بازیگران نقش های مذهبی این سریال که بسیار هم جزئیات حجاب و عفاف را رعایت می کنند، در دنیای واقعی از چکمه پوشان و بدحجابان حرفه ای هستند اما اینها چنان حجاب کرده اند که گویا از هنگام تولد چادری بوده اند.این موضوع نشان می دهد که قدرت اصلی را در سینما کارگردان و فیلمنامه نویس در دست دارند و گام اول برای داشتن سینمای اسلامی، تربیت کارگردان و فیلمنامه نویس متعهد است و در گام های بعدی باید به سراغ تربیت بازیگر متعهد رفت چرا که بازیگر به هر سازی که فیلمنامه نویس و کارگردان بزنند می رقصد و از خود اختیار خاصی ندارد.
6-و نکته آخر اینکه ما در جنگ رسانه ای قرار داریم و اگر می خواهیم در این جنگ به سادگی مغلوب نشویم و مقاومت کنیم باید تعداد زیادی از این سریال های با کیفیت در کشور بسازیم و پخش کنیم.پر واضح است که این تولیدات فاخر احتیاج به سرمایه های کلان دارند و باید برای ساخت آنها وقت و انرژی بسیاری هم صرف کرد. اما موضوع اصلی این است که نتیجه این هزینه کردن ها حفظ فرهنگ اسلامی است پس ارزش آن را دارد.
دیدگاه شما