مدتی است که یک جمله در ذهنم طنین انداز شده "آمده ایم که هزینه یک راه باشیم"
نمیدانم چرا؟
شاید این باشد که درگیر کارهای روزمره شده ام و در حال فراموش کردن یک سری از دغدغه هایی که برایشان در دوران پربرکت دانشجویی تمام زندگیم را گذاشته بودم ، هستم. هرچند فکر کردن به نبود عدالتخواهی و آرمانخواهی آن زمان برایم قابل تحمل نیست و از خدا خواسته ام که همیشه مرا با این دغدغه ها زنده بدارد تا اسیر نفسانیات نشوم اما ...
انگار این حال و هوای من با آمدن محرم شدت بیشتری به خودگرفته است و دلیلش آنست که امام حسین (ع) ، این خورشید عالم تاب راه را نشانمان داده و هزینه شدن را و گوئی مرتب این مهم را تذکر میدهد که ما نیز دچار لغزش های تاریخ نشویم وامام زمان خودرا به قتلگاه نکشانیم و قربت الی الله سر نبریم.
امروز کمتر اهل هزینه شده ایم!!! میترسیم نکند این موقعیت های زودگذر که داریم را از دست بدهیم.
به شکلی دچار محافظه کاری شده ایم که منصب های چندروزه بتمان شده اند .حاضر نیستیم که یک لحظه آنرا فدا کنیم و چه زیبا سید و مولا یمان فرمود قتلگاه انقلاب محافظه کارایست.
هرموقع این جمله را زمزمه می کنم تمام بدنم میلرزد و میترسم نکند که ما هم از تاریخ عبرت نگیریم و خود با دستان گرامی انقلاب اسلامیمان را به مسلخ ببریم و تمام ... و آینده بگویند ما اهل ایران نیستیم، علی تنها بماند همان چیزی که بعد حسرت بخوریم و به زبان آوریم کاش عمل کننده بی قید و شرط می بودیم و به ندای هل من ینصرنی حضرت آقا لبیک میگفتیم.
جا انداختن این موضوع که در رابطه امام و امت: که از تو به یک اشاره ،از ما به سر دویدن یک اصل ضروری برای همگان است.گوش به فرمان ولی امر مسلمین به صورت واقعی ، نه به صورت شعاری و ظاهری بودن خود تضمین کننده حفظ انقلاب و آرمانهای والای آن و جلوگیری کننده از لغزش و انحراف و از بین رفتن آرمانهای انقلاب است.
روزهایی پیش خود فکر میکنم اگر روزی پیش آید که ما مثل خیلی از کسانی که دچار لغزش و خطا در گذر زمان از خیل عظیم مردم انقلابی جا مانده اند،چه کنیم و از خدا خواسته ام آنروز آخرین روز حیاتم باشد.
بدون ولایت و هزینه شدن در راه ولایت زندگی کردن جز خواری نیست پس جای شکر دارد که این جمله در ذهن بماند برای همیشه که "آمده ایم که هزینه یک راه باشیم"
دیدگاه شما