در فاصلهي باقی مانده تا برگزاري انتخابات رياست جمهوري يازدهم، تمامي گروهها و افراد سياسي كشور به تكاپو براي تصاحب كرسي رياست قوهي مجريه افتادهاند علی الخصوص این دوره از انتخابات ریاست جمهوری که با حرکت چراغ خاموش تجدیدنظرطلبان وولادت جریانی مرموز از بطن دولت اصول گرای سال 88 محمود احمدی نژاد با نام جریان انحرافی همراه است و از طرفی باحضور گسترده و متنوع اصول گرایانی است که در فضای خلوت سیاست، در این چند ساله برای خود آبرویی دست و پا کرده اند وهمه وهمه بر پیچیده تر کردن موضوع انتخابات 92 افزوده است.
در این دوره از انتخابات دعواهای زرگری در بین اصول گرایان شدت گرفته است و نهایت وحدت خود را زمان هایی می توانند نشان دهند که به سراغ بازی با اعداد 7+8 و2+1و... می روند اما در این دوره فضای بازی با سیاست این قدر ها هم برای اصول گرایان ساده نیست .
از طرفی رقیب سنتی یشان طیف تجدید نظرطلبان معروف به اصلاح طلبان خود را با استراتژیه خاصی برای انتخابات آماده می کند و از طرف دیگر شاهد مولود ناخواسته ای به نام جریان انحرافی از دل دولت اصول گرای سال84 است که رقابت را برای آنان دشوارتر از قبل می کند و اگر رقابت با جریان موسوم به انحرافی از رقابت با طیف تجدیدنظرطلبان دشوارتر نباشد قطعا آسانتر نیست.
تقریبا از همه ی جریانات سیاسی گزینه هایی در فضای رسانه ای مطرح شده اند که گهگاه بعضی ها برای منحرف کردن اذهان عمومی و برخی هم برای بزرگ شدن نام ،در فضای رسانه ای مطرح شده اند که شاید تا نزدیک 30 کاندیدا را بتوان نام برد که از جبهه های مختلف سیاسی برای ورود به عرصه ی انتخابات مطرح شده اند.وهر روز تعداد زيادي درباره آن ها اظهارنظر مي كنند، برخي از تصميم خود براي اعلام كانديداتوري خبر مي دهند و عده يي هم شايعات مبني بر حضورشان در انتخابات رياست جمهوري را تكذيب مي كنند.
اصولگرايان به صراحت از كانديداهاي خود نام مي برند اما اوضاع در اردوگاه اصلاح طلبي متفاوت است.جز يكي دو نفر كه خود را به طيف اصلاح طلب منتسب مي دانند و از حالابراي انتخابات برنامه ريزي كرده اند، تاكنون هيچ چهره شناخته شده يي از اصلاح طلبان ازحضور جدي خود در انتخابات سخن نگفته است.
وضلع سوم مثلث قدرت انتخابات یعنی تیم احمدی نژاد که به همین راحتی دوست ندارند فضای قدرت را رها کنند نیز کاملا مرموز حرکت می کند و تقریبا تاکنون هیچ کنش انتخاباتی خاصی را نداشته است به طوریکه همه دیدگاه های مطرح شده به صورت حدس می باشد و کارشناسان تحلیل ها و نظریات شخصی خود را نسبت به معرفی کاندیدا های احتمالی این جریان مطرح کرده اند به طوریکه دکتر صادق زیبا کلام در تحلیلی عجیب از معرفی قطعی رحیم مشایی به عنوان گزینه ی اول این جریان نام می برد و درصورت احتمال ردصلاحیت این فرد احمدی نژاد را ناجی وی می داند که وارد گود خواهد شد و هزینه ها را برای نظام بالا خواهد برد تا نظام وادار به عقب نشینی شود و همچون سال 84 در خصوص معین ومهرعلیزاده ،مشایی نیز تایید صلاحیت شود.زیباکلام در تحلیلی جالب از حضور هاشمی شاهرودی به عنوان نامزد دوم و از دکتر صالحی به عنوان نفر سوم تیم احمدی نژاد نام می برد.
از طرف دیگر جریان تجدید نظر طلبان با شعار مضحک « میاد میاد یا نمیاد» از ماه ها قبل در پی شانیت بخشیدن به محمد خاتمی یکی از رئوس فتنه هستند تا به این طریق آمدن یا نیامدن وی را برای برگزاری انتخابات مهم جلوه دهند واز طریق این استراتژی منسوخ در جهت تبرئه این مجرمان انتخاباتی برآیند که تاکنون حاضر به عذرخواهی برای خون های ریخته شده سال88 و اهانت به شعور ملت ایران به وسیله تهمت به صحت انتخابات نشده اند.
شاید این پروژه یک عمل پوششی همچون سال 88 باشد که محمد خاتمی بدل میرحسین موسوی شد و در یک فضای ناباورانه و درعین حال دراماتیک با یک پیام، گود انتخاباتی را در اختیار سید خدا و رهبر مبارزان خداجوی قرار داد.
نتیجتا باید منتظر بود و دید که در چه زمانی دوم خردادی ها از گزینه اصلی خود رونمایی می کنند.
از طرفی بعد از فتنه سال88 حتی عامی ترین مردم هم نسبت به حوادثی که علی الخصوص در روز عاشورای حسینی اتفاق افتاد واکنش نشان دادند و به خیلی از واقعیات پی بردند که دیگر شعار درود بر سه سید فاطمی ...رنگ و رویی ندارد و به شدت نسبت به مخالفانی که گاها شعار های دهن پر کن سر می دادند بدبین شده اند و شاید حضور خاتمی تست زدن فضای انتخابات و محبوبیت کاندیداهای اصلاح طلبی باشد که خاتمی نماد آن محسوب می شود
يازده سال از اولين باري که مجمع روحانيون اين نسخه را براي راي آوري نامزدهاي دوم خردادي پيچيد مي گذرد و امروز درآستانه ي انتخابات 92 بازهم در صدر برنامه هاي اين مجمع سياسي قرار گرفته تا بلکه منفذي باشد براي برگشتن به حاکميت.
این ها همه نشان می دهد که این طیف به شدت برای انتخابات برنامه ریزی دقیقی دارند و بسیار ساده لوحانه است اگر به تحلیل ها ی دوستانی از جبهه ی خودی اکتفا کنیم که اردوگاه اصلاح طلبی را آشفته می دانند و باید منتظر ماند و دید که خاتمی می آید یا نه!.البته خیلی از کارشناسان از حضور عارف به عنوان گزینه ی اول این طیف خبر می دهند در حالی که بعضا حتی ناطق نوری، اصول گرایی که اصلاح طلب شد را نیز جزء کاندیداهای اصلاحات می گنجانند و شاید ها ی دیگر مثل حسن روحانی و یا اسحاق جهانگیری و...
وشاید هم حمایت از جریان انحرافی و در آخر و به قول خودشان بین بد وبدتر حمایت از یک اصول گرایی که حداقل خواسته هایشان را بتواند جامعه ی عمل بپوشاند.
اما در جبهه ی اصول گرایی فضا به نحو دیگری است به صورتی که از شدت ازدیاد دلسوزان و دوستانی که احساس مسئولیت کرده اند بعضا شاهد اوج گرفتن جنگ سرد در بین کاندیداها هستیم
از یک طرف جبهه پایداری است که هنوز هم کاندیداهای مورد نظر خود را در آب نمک خوابانده است و بعضی ها از سعید جلیلی به عنوان کاندیدای مورد نظر این جبهه خبر می دهند اما آنچنان که از سخنان اعضاي جبهه پايداري بر مي آيد طيف هاي مختلف اين تشکل سياسي هنوز نتوانسته اند بر روي يک گزينه ائتلاف کنند.
در همين حال مي توان گفت در حالی که ديگر راهي براي پيوستن به ائتلاف 2+1 وجود ندارد اما در جبهه پايداري هنوز يک طيف وجود دارد که بر گزينه حمايت از کانديداي حاميان احمدي نژاد تاکيد دارد. طيف راست اين تشکل سياسي گويا بر اين باور است که بايد با حمايت از کانديداي حاميان دولت نسبت به تداوم گفتمان سوم تير که احمدي نژاد را در صدرش مي دانند تلاش کرد.
و از طرف دیگر جبهه متحدی ها هستند که بازهم ائتلاف زده اند واما اینبار زمزمه هایی از تشکیل ائتلاف 2+1 شنیده می شود که به احتمال زیاد و در صورت تداوم این روش شکست خواهد خورد چون که قاليباف شش سال است که با استفاده از ظرفيت هاي شهرداري تبليغات انتخاباتي انجام مي دهد لذا ايشان هيچگاه رضايت نمي دهند به نفع دو نفر ديگر از کانديداتوري کنار بکشد. يا آقاي حداد عادل پشتوانه اي تشکيلاتي در پشت سر خود دارد که انتظار دارند ايشان رئيس جمهور آينده شود و حتي در اين زمينه تلاش هايي هم انجام مي دهند. از سوي ديگر آقاي ولايتي يک شحصيت اصولگراي معقول است که حتي بخشي از اصلاح طلبان هم حامي ايشان هستند از اين رو اينها هيچ کدام به نفع ديگري کنار نخواهند رفت .از همین رو این طیف باید هرچه سریعتر به فکر ائتلاف بر روی یک نفر باشند.
اماجبهه اصول گرایی به همین تعداد کاندیدا اکتفا نکرده است و بعضی از جریانات داخلی مثل فراکسیون رهروان ولایت در ادعایی مضحک و به دلیل اینکه رييس جمهور آينده بايد توان جمع کردن چالش هاي بين المللي را داشته باشد تا بتواند راحتر مشکلات اقتصادي را کاهش دهد به حمایت از لاریجانی ساکت فتنه پرداخته است.
و تعداد زیادی از سیاسیون اصول گرا که فضا را برای مطرح شدن نام مساعد دیده اند همچون باهنر و...
و در نهایت تعدادی هم مثل سعیدی کیا که در چند روز گذشته از حضور خود برای انتخابات ریاست جمهوری به صورت مستقل خبر داده است برای این دوره اعلام حضور کرده اند.
دیدگاه شما