فضای حباب گونه روانی و بهره بردن از روحیات پر از شور جوانان را در روزهای شکوفه باران بهار سال 88 را به یاد دارم. بهاری که گویی برای بسیاری شکست را خزان سیاسی خود می پنداشتند ! بهاری که پس از اعلام رسمی میر شال بر گردن اصلاحات و کناره گیری سید خوش سیمایشان ، شکوفه های انتخابات ریاست بر جمهور را طراوتی دوباره بخشید... سلام بر بهار... (!!!)
با نگاهی ساده به میزان هیجان انتخاباتی جامعه، می توان تفاوت های عمیق آن انتخابات بهاری را با این بهار انتخابات تشخیص داد و البته و صد البته همه ، نوک پیکال علت این رخداد را باید در تقلیل سطح رقابت سیاسی در دو طیف فکری اصلی کشور یعنی اصلاح طلبان و اصولگرایان، و تبدیل آن به رقابتی درون گروهی بین جبهه های پایداری و متحد اصولگرایان دید. این خود سبب شده است که اصولگرایان با خیالی آسوده برای یکدیگر رقیب تراشی کنند و به عبارتی خود رقیب بینی ! ناگفته پیداست که این به معنای عدم حضور اصلاح طلبان و معرفی نشدن هیچ اصلاح طلبی برای انتخابات یازدهم ریاست بر جمهور نیست بلکه بدین معناست که در این چند دوره ریاست بر جمهور ، کاندیداهای محترم برنامه محور نبوده اند و این علت، عامل تزریق همین روحیه در بین مردم شده است یعنی طالب برنامه نبودن ! آنچه در این سالها جایگزین این امر مهم شده است امری است به نام شخص و شعار و دیگر هیچ... یعنی هرکه شعارهایش بر دل مردم آن برهه نشست می تواند امید بر ریاست بر جمهور داشته باشد. ذکر این نکته نیز خالی از لطف نیست که شعار ها باید متناسب با درد زمانه باشد تا بر دل و در ذهن زمان بنشیند؛ مانند شعار آزادی سیاسی دولت هفتم در فضای نسبتا تنگ دولت سردار سازندگی زمان. بدیهی است که شعار مطلوب این دوره شعاری از جنس اقتصاد است حال با تیترها و عناوین متفاوت.
محل بحث شعار و نوع شعار نیست... قصد بر آن داریم که کنکاشی کنیم در سرنوشت سید شیک پوش اصلاحات. همانطور که در بالا ذکر شد عدم وجود شخصیتی جذاب و کاریزما در بین اصلاح طلبان - البته در میان اصولگرایان نیز- سبب شده است که جریانی آرام بر رودخانه انتخابات حاکم شود .
سید محمد خاتمی، شخصی که در بین اصلاح طلبان ، شخصیتی جذاب و پرنفوذ است. او گزینه ای است که در نگاه اصلاح طلبان هم آرای درون نظام را دارد و هم یاران برون نظام؛ اما روزهای بسیار است که بر سر آمدن یا نیامدنش در عرصه انتخابات کشمکش های فراوانی وجود دارد. از تعارفات او با علی اکبر هاشمی رفسنجانی گرفته تا کمپین های بیا بیای اصلاح طلبان ! اما سید محمد خاتمی همچنان پاسخ منفی می دهد.
آنچه در بسیاری از محافل بر سر زبانها جاری می شود – جدای از بحث چگونگی و وجود توان حل مشکلات اقتصادی موجود توسط وی- وجود سد محکمی به نام شورای همیشه محترم نگهبان؛ که این خود اشاره به این موضوع دارد که در بین خود اصلاح طلبان این نظر وجود دارد که نظام او را به عنوان یکی از مسببین فتنه 88 می داند و به تعبیر رهبری خارج از نظام و تعابیر مانند برادران مفتون را نپذیرفته اند. با توجه به این شرایط اصلاح طلبان زمینی را برای بازی جدید خواهند یافت ... در این زمین فرض بر این است بعد از این تعارفات معمول، سید پا به عرصه نهد . حال چند حالت بوحود می آید:
الف) قبل از ثبت نام، اصلاح طلبان فضا را برای یک مبارزه روانی آماده کنند. شورای همیشه محترم نگهبان او را رد صلاحیت کند و از اینجا به بعد شیپورهای مظلوم نمایی در بوق ها دمیده شود حال این بوق بی بی سی باشد با نشریات داخلی! در لوای این اتفاق فضا برای تبلیغات به نفع کاندیدای در سایه اصلاح طلبان بسیار مناسب دیده می شود و به تعبیری خاتمی " ققنوس گونه " از عرصه سیاسی حذف شود و این حذف تولد دوباره اصلاحات را نوید دهد!
البته این برای اصلاحات بسیار ضعف بزرگی است که بعد از 16 سال از دوم خرداد 76، هیچ شخصی را نتوانسته اند جایگزین سید محمد خاتمی کنند تا مجبور نشوند او را ققنوس اصلاحات کنند.
ب) قبل از ثبت نام، اصلاح طلبان فضا را برای یک مبارزه روانی آماده کنند. جو عموم مردم را با دادن اطلاعات درست و غلط از رد صلاحیت هایی که توسط شورای همیشه محترم نگهبان در این سالها صورت گرفته است، علیه ایشان بشورانند. در این میان نیز خود چانه زنی هایی در رأس داشته باشند تا در نهایت با " هزار یاعلی " ، سید محمد خاتمی تأیید صلاحیت شود. در این زمان باز همان شیپورچی ها دم بر می آورند که سید محمد خاتمی " آرش گونه از آتش گذشت! " او پاک است و مطهر... و دو باره سلام بر سه سید فاطمی را بر سز ربانها جاری سازند.
اصلاح طلبان خود معتقدند در این صورت سید محمد خاتمی با توجه شرایط جامعه و بازخوانی مظلوم گونه حوادث سال 88 ، در نقش " سیمرغی " برای رستم صفتان اصلاحات در برابر اسفندیار ظاهر خواهد شد و شکوفه های بهار اصلاحات به ثمر خواهد نشست. سلام بر بهار ...
اما در این میان برخی از اصولگرایان بر این اعتقادند که اگر سید محمد خاتمی با " هزار یا علی " از آتش گذشت با " یک یاعلی " از طرف مردم از عرصه سیاسی حذف خواهد شد که در پی این حذف اصلاحات و علی اکبر هاشمی و کارگزاران نیز خواهد شد. البته از نظر نگارنده شاید در ظاهر طیف کارگزاران نیز حذف شوند اما تفکر اقتصادی آنها مانند این سالها همچنان در لایه های اصلی باقی خواهد ماند.
نکته پایانی؛ اگر سید محمد خاتمی کاندیدا نشود ، عمر سیاسی خود را پایان یافته می بیند! و اصلاح طلبان برای بازسازی باید سالها تلاش کنند...
وعده ما 24 خرداد 92... والسلام
دیدگاه شما