در بررسی مدل های بی ثبات ساری معطوف به انتخابات درکشور های هدف ، تا کنون سه مدل از سوی نظام سلطه طراحی و اجرا شده است :
۱٫ مدل روسیه ( انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۱۱) _ مرحله ی قبل از انتخابات :
در این مدل تلاش اصلی متوجه مرحله ی قبل از انتخابات و رأی گیری است .
۲٫ مدل پاکستان ( ۲۰۰۷ ) و لبنان (۲۰۰۵) _ مرحله ی شکل گیری فضای انتخاباتی :
در این مدل عملیات های مخفی و ترور و اقدامات مهندسی شده ی ضد امنیتی به نفع گزینه ی مورد نظر در روز انتخابات اجرا می شود . به یاد بیاورید ترور « بی نظیر بوتو » د رپاکستان و یا ترور « رفیق حریری » در انتخابات لبنان را . به این ترتیب و با انتساب این ترور ها به جناح رقیب و تزریق ناگهانی هیجان به جامعه ؛ عملیات فریب افکار عمومی کلید خورده و شرایط پیروزی گزینه ی نهایی فراهم می شود .
۳ مدل انقلاب های رنگی ( ۱۹۸۹ تا ۲۰۰۵ ) و هم چنین فتنه ی هشتاد و هشت _ مرحله ی بعد از انتخابات :
د راین مدل با بی ثبات سازی کشورهای هدف تلاش می شود با کمک امکانات گسترده ی رسانه ای سلطه گران « بحران نمایی علیه کشور » القا شده و شرایط لازم جهت ناامنی و آشوب به جامعه ی هدف تزریق شود .
جدول زیر به صورت خلاصه بیانگر این مدل هاست (۱) :
مرحله ی انتخابات |
کشور هدف |
اهداف |
شیوه ی عمل |
مرحله ی قبل از انتخابات و رأی گیری |
روسیه (۲۰۱۱) |
مهار کشور هدف از طریق مشروعیت زدایی انتخابات |
ایجاد چالش های سیاسی اجتماعی |
مرحله ی شکل گیری فضای انتخاباتی یا حین انتخابات |
پاکستان (۲۰۰۷ ) و لبنان (۲۰۰۵) |
تغییر روند فضای انتخاباتی |
عملیات مخفی ، ترور ، اقدامات مهندسی شده ی امنیتی |
مرحله ی رأی گیری و اعلام نتایج |
انقلاب های رنگی و فتنه ی هشتاد و هشت |
تغییر رفتار یا تغییر ساختار کشور هدف |
اعتراض به نتیجه ی انتخابات و اردوکشی خیابانی |
که البته تجربه ی سال هشتاد و هشت به آن ها نشان داد مدل « انقلاب های رنگی » نمی تواند در ایران کارساز شود . به یاد بیاورید جمله ی تاریخی رهبرمعظم انقلاب را که در همین رابطه فرمودند : « احمق ها خیال کردند این جا گرجستان است ! » بنابراین به اعتقاد تحلیلگران و کارشناسان مسایل سیاسی ، نظام سلطه در حال تدارک و طراحی مدلی گسترده تر و فراگیر برای پیاده سازی در انتخابات ایران است ، به این ترتیب آن ها در تلاشند تا مدل ترکیبی پیچیده تری با توجه به تجربیات گذشته شان و متناسب با تمام مراحل انتخابات در کشور ما پیاده کنند . به این منظور و به عنوان تحلیل می توان طرح کلید واژه ی « انتخابات آزاد » و یا تشکیک در سلامت انتخابات با القای مطالبی نظیر « مهندسی شدن فضای انتخابات » را به عنوان مرحله ی اول پروژه یعنی مرحله ی قبل از انتخابات ارزیابی کرد .
به این ترتیب یکی دیگر از اهداف این پروژه ی شوم در این مرحله می تواند به چالش کشیدن «شورای نگهبان قانون اساسی» باشد . در این راستا و به عنوان یک تحلیل می توان ثبت نام دقیقه نودی برخی شخصیت ها مثل اسفندیار رحیم مشایی و یا اکبر هاشمی رفسنجانی را در همین راستا و تکمیل کننده ی همین پازل _ به صورت خواسته یا ناخواسته _ دانست.
هاشمی رفسنجانی سیاست مدار کارکشته ی اصلاح طلب این روزها و در آغاز نهمین دهه ی زندگی خود با ثبت نام دیر هنگام خود در انتخابات تلاش کرد حضور خود در انتخابات را « ناگهانی » و بر اساس تکلیفی که مردم برعهده اش نهاده اند نشان دهد . هرچند از مدت ها پیش و از زمان راه افتادن موج « میام – نمیام » ایشان د ر رسانه های همسو می شد برنامه ریزی ایشان برای نامزدی در انتخابات را حدس زد . هم چنین تجمع چند ده نفری طرفداران ایشان در مقابل وزارت کشور ؛ درست هماهنگ با ثبت نام ایشان در انتخابات « دم خروس » این ناگهانی بودن ثبت نام بود. نیز از مدت ها پیش و همزمان با شروع محاکمه ی فائزه ( دختر آیت الله ) د ردادگاه ، کارشناسان این اتفاق و در حقیقت «اجازه» ی ایشان به قانون برای محاکمه ی فرزندانش را نوعی « تبری » ایشان از فرزندان فتنه گرش و شروع بازی ایشان با شورای نگهبان ارزیابی می کردند . تحلیلی که بعد ها و با آغاز محاکمه ی مهدی ( پسر آیت الله ) ، رد صلاحیت شدن محسن ( دیگر پسر آیت الله ) در انتخابات شوراها و هم چنین همراهی فاطمه (دیگر دختر آیت الله ) با ایشان در روز ثبتنام به جای « مهدی » و « فائزه » قوت گرفت . هم چنین ایشان با طرح موضوعات دیگری هم چون « تماس با رهبری » و یا « کسب تکلیف از ایشان » می کوشد تا هزینه ی عدم احراز صلاحیت احتمالی خود را از سوی شورای نگهبان قانون اساسی به گردن رهبری بیاندازد .
اسفندیار رحیم مشایی یار غار و گرمابه – گلستان محمود احمدی نژاد از دیگر شخصیت های ثبت نام کننده ی دقیقه نود انتخابات بود . وی نیز از همان ابتدا و در روز ثبت نام با همراه کردن احمدی نژاد با خود سعی کرد هزینه ی « عدم احراز صلاحیت » شدن احتمالی اش از سوی شورای محترم نگهبان را « سنگین » کند . گفتنی ست مشایی از سوی منتقدین همواره به عنوان سردسته ی جریان موسوم به « انحرافی » شناخته می شده است . حضور وی در روز ثبت نام به همراه رییس جمهور در محل وزارت کشور هم چنین حواشی فراوانی به راه انداخت . من جمله « قدیری ابیانه » سفیر سابق ایران در روز ثبت نام از تسلیم مدارک و تصاویر نمایشگاه « مجسمه های مستهجنی » که از سوی جریان موسوم به انحرافی در مکزیک برگزار شده بود خبر داد . نیز گفتنی ست این روزها « سازمان بازرسی کل کشور » اعلام کرده قصد دارد پرونده ی تخلفات « چهارصد و پنجاه میلیون یورویی (چند تا صفر داره ؟!!!!! ) » جریان انحرافی در مناطق آزاد را منتشر کند. با این وجود و با توجه به برخی اخبار تأیید نشده به نظر می رسد او نیز برنامه های خطرناکی را برای تحت فشار قرار دادن شورای نگهبان قانون اساسی در نظر گرفته است .
البته به اعتقاد برخی تحلیل گران ثبت نام هماهنگ این دوکاندیدا چندان « اتفاقی » هم نبوده است . جدای از موضوع هزینه سازی برای شورای نگهبان ، « پولاریزه کردن » فضای انتخاباتی از دیگر اهداف مشترک این دو جریان است . در همین راستا « شبکه ی ایران » رسانه ی وابسته به دولت با تیتر « به سوی سوپر دو قطبی / در حاشیه آغاز مصاف اکبر و اسفندیار » این پروژه را کلید زد . احمدی نژاد طی دو دوره گذشته ی انتخابات با همین حربه و در رقابت با هاشمی رفسنجانی به قدرت رسیده است . البته این روزها و با حضور « دیگر اصلاح طلبانی که به نفع هاشمی کنار نمی کشند » ؛ « عناصر اصول گرا » و هم چنین « نامزدهای مستقل انتخابات » ، « پولاریزه » شدن فضای انتخاباتی و باصطلاح شبکه ایران شکل گیری « سوپر دوقطبی » خیلی بعید به نظر می رسد .
در نهایت و درانتهای این تحلیل می توان گفت « قانون مداری » خنثی کننده ی همه ی توطئه های احتمالی دشمنان خواهد بود . ساختار انتخاباتی ایران ، ساختار مستحکمی ست ، و بر اساس قانون اساسی نظارت و بررسی صلاحیت های کاندیدا ها منحصراً به عهده ی شورای محترم نگهبان قانون اساسی ست . به نظر می رسد مردم ما با تجربه ی فتنه ی هشتاد و هشت باصطلاح « آبدیده » شده اند و فتنه گران در این مملکت به لطف الهی طرفی نخواهند بست .
(۱) : « نظام سلطه درتدارک فتنه ی بزرگتر » به کوشش مرکز مطالعات راهبردی « تابان »
دیدگاه شما