در این میان اما شاید خبر ردصلاحیت شدن دو چهره ی مطرح ثبت نام کرده در انتخبات بیشتر از سایرین خبرساز شد : اکبرهاشمی ، و اسفندیار رحیم مشایی .
آقای هاشمی که مو سپید کرده ی این انقلاب است خوب می داند مطالبه ی عمومی مردم و حامیان ایشان « تبعیت از قانون » است . این چنین است که ایشان هم تنایج اعلام صلاحیت ها را پذیرفته و دربرابر قانون تمکین می کنند . و روز گذشته هم در جلسه ی تقدیر و تشکر از روسای ستاد هایشان از همه ی آن ها خداحافظی کرده و گفته اند : با وجود این که ابداً آماده ی نامزدی نبودم احساس تکلیف کردم آمدم و حالا با این شرایط وجدانم آسوده ست ؛ و تمام !هرچند در این میان بی بی سی فارسی به نقل از سایت مجعولی به نام جهش ( من که هرچه سرچ کردم پیدا نشد !! ) سخنان آیت الله را تقریباً به طور کامل وارونه ی با آن چیزی که پایگاه رسمی اطلاع رسانی ایشان منتشر کرده پوشش داد .( اینجا ،بهرحال برای این بی پدر ها دروغ بستن به این و آن از آب خوردن هم ساده تر است !) . در این میان بودند اما برخی « بادمجان دور قاب چین » ها را که پس از اعلام رسمی این خبر کاسه ی داغ تر از آش شدند و حسابی برای آیت الله نوشابه باز کردند، که چندان مهم نیست البته !
در آن سوی ماجرا هم رد شدن مشایی برای یار گرمابه – گلستانش ( محمود احمدی نژاد ) گران تمام شد . ایشان هم البته با دعوت از همه ی هواداران به “صبوری ” گفته این ماجرا را از طریق رهبری پیگیری خواهد کرد . ممکن است البته رهبری دیدارهایی هم به عنوان « رییس جمهور » با احمدی نژاد داشته باشند ولی خیلی به نظر می رسد ایشان بخواهند حتی این ماجرا را به روال انتخاباتهای گذشته به شورای نگهبان « ارجاع » دهند . معظم له در این دوره با تأکیدات مکّرر خود بر قانون گرایی براجرای مُرّ قانون توسط نهادهای قانونی تأکید کرده اند .
البته غیر از این ها همان ساعات نخستین سخنگوی کاخ سفید رسماً از این اتفاق اظهار ناخشنودی کرد ! ساعاتی پیش هم جان کری _ وزیر امور خارجه ی ایالات متحده _ که در تل آویو به سر می برد (!) گفت : شورای نگهبان مسیر دمکراسی را سد کرده است ! راستی بامزه است : این حضرات حتی ملاحظه ی ظواهر را هم نمی کنند و نُرم روابط دیپلماتیک پیش این ها یعنی کشک !! روشن است دیگر : وقتی این مغزهای دائم الخمر قرار است معیار « حق » قرار بگیرند جز این هم انتظاری نیست . اصلاً همین ماجرا نشان داد مطابق تحلیل ها و اطلاعات موجود امریکا برای این دو نفر و حضورشان در انتخابات برنامه ریزی گسترده ای کرده بود ، که با درایت شورای محترم نگهبان ناکام ماند . برنامه هایی که بخشی از آنها را به اجمال اینجا برایتان نوشته بودم . بالأخره مومن از یک سوراخ دوبار گزیده نمی شود ، تجربه ی تلخ هشتاد و هشت و تأیید صلاحیت آن دو احمق برای ما کافی ست !!
فراموشمان نشود همین ها هستند که با مسلّح کردن معارضین سوری ، نه تنها سقوط آزاد نُرم روابط بین الملل را در رفتارشان نشان می دهند بلکه آن ها را هم برای جسارت تقویت می کنند . تا جایی که رسما ً اعلام کرده بودند قصد جسارت به حرم مطهر زینب بنت علی (س ) را دارند . . .
آن طرف قصه هم کسانی مثل باقری لنکرانی و یا ابوترابی فرد که بنابر برخی خبرها پیشتر از رد صلاحیت شدن خود آگاه شده بودند ( فاطمه هاشمی هم در مصاحبه با جرس گفته از پیش خبر ردصلاحیت شدن را به پدرم هم داده بودند ) بنحوی آبرومندانه سعی کردند از انتخابات کناره گیرند و یا مثل لنکرانی به نفع جلیلی کنار بکشند . سعید جلیلی البته با حضور ناگهانی و دقیقه نودی خود نشان داد تعلق چندانی برای جذب حمایت احزاب ( من جمله پایداری ) ندارد . وی هم چنین در سفر اخیر خود به قم و در دیدار با مراجع با حضرت آقای مصباح دیدار نکرد ( و بنا بر برخی دیگر از روایات ایشان را به حضور نپذیرفتند ) هم چنین همان ابتدا هم اعلام شد که لنکرانی رییس ستاد جلیلی می شود ، که نشد ! بهرحال روند پیش آمده امید وار کنند ه ست ، به نظر می رسد دیگر شاهد هزینه کرد و تخریب حضرت علامه مصباح از سوی جبهه پایداری نخواهیم بود .
حداد و ولایتی هم دیروز گفته اند همچنان بدنبال پیوستن جلیلی به ائتلاف و معرفی کاندیدای واحد از سوی اصولگرایان هستند ، اتفاقی که صمیمانه امید وارم بیافتد !
غرضی هم گفته : نه ستاد دارم ، نه سخنگو ، ۵۵ میلیون هم رأی دارم !!
داشته باشید اینها را تا بعد !
دیدگاه شما