مطبوعات همدان
به کانا ل ارتباطی ما بپیوندید
تاریخ : 13. مرداد 1392 - 9:56   |   کد مطلب: 7945
سید عبدالله شجاعی
جنبش های دانشجویی و وظیفه ما
در اصطلاح سیاسی "جنبش" به امری اجتماعی که دارای دو خصوصیت اثرگذاری بروی اقشار دیگر اجتماع و گستردگی در میان همان اجتماع حرکت انجام داده، تلقی می گردد.
جنبش های دانشجویی و وظیفه ما

بر خلاف "احزاب سیاسی" که سعی می کنند با ایجاد تشکل به اثرگذاری بر روی اجتماع برسند، "جنبش" خود باعث ایجاد تشکل شده و از طریق این تشکل ها که گاه هیچ ارتباطی با یکدیگر ندارند، باعث تاثیراتی بر مردم می شود. در ایران جنبش های دانشجویی را به چند دوره مختلف تقسیم می کنند. لازم به ذکر است که این جنبش ها هیچ گاه مستقل نبوده اند و با اثر پذیری از فضای سیاسی-اجتماعی کشور بوجود آمده و یا دچار رکود شده اند. از سال 1320 تا 1357 را که غالب حرکت های دانشجویی با گرایشات کمونیستیئ بود، را دوره اول می گویند. کمونیست به دلیل جاذبه های عدالت خواهانه خود و مبتی بودن ظاهری افکار این مکتب بر روش شناسی علمی نه تنها بر روی دانشجویان غیر مسلمان بلکه بر روی افکار دانشجویان مسلمان نیز اثرگذار بود. چنان فضای دانشگاهها در آن سالهای تحت نفوذ این جریانها قرار داشت که دانشجویان مسلمان حتی جرات ابراز وجود را بعنوان یک مسلمان نداشتند. در سالهای 1340 به همت برخی از اساتید و دانشجویان مسلمان دانشگاه تهران انجمن اسلامی برای متشکل کردن و برگزاری مراسم نماز در دانشگاه ایجاد گردید. دوره دوم جنبش های دانشجویی که با آغاز انقلاب اسلامی شروع شده و تا اواسط دهه هفتاد ادامه داشت، جنبش های دانشجوی مسلمان پیرو خط امام است. در این دوره اعزام دانشجویان به جبهه های جنگ تحمیلی و راه اندازی هسته های اولیه جهاد سازندگی و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی توسط همین دانشجویان به انجام رسانید. در این دوره است که با بهم پیوستن انجمن های اسلامی دانشگاههای سراسر کشور اولین اتحادیه دانشجویی کشور با عنوان اتحادیه "تحکیم وحدت" تشکیل می شود. نقطه اوج این دوره تسخیر لانه جاسوسی می دانند. بعد از این حادثه بود که تحکیم وحدت تنها خود را بعنوان نماینده دانشجویان می شناخت و دیگر حرکت های دانشجویی را مورد مذمت قرار می داد. اما متاسفانه با غفلت اتحادیه انجمن های اسلامی و نفوذ افرادی با تفکرات لیبرالی و بعضا کمونیستی این انجمن ها دچار التقاط گردید. در اواخر دهه شصت سالهای شکل گیری جامعه اسلامی دانشجویان و بسیج دانشجویی است. دوره سوم را که از سالهای 1375 تا 1384 بعنوان اوج فعالیتشان محسوب می شود، می توان نام برد، حرکت های دانشجویی با گرایشات لیبرالستی و تمایل حرکت های دانشجویی به ایجاد جامعه مدرن غربی است. این دوره را که بعضا حتی با ورود برخی از اعضای اتحادیه تحکیم وحدت به مجلس شورای اسلامی همراه بود، جزء اثر پذیرترین دوره از گروه ها و جریانات سیاسی کشور است. به طوری که در وقایع کوی دانشگاه تهران در سال 78 عملا به عنوان پیاده نظام بی جیره و مواجب این گروه های سیاسی تبدیل شدند. در همین دوره است که اتحادیه تحکیم وحدت متفرق شده و به چند اتحادیه مختلف با نام های "اتحادیه انجمن اسلامی مستقل" و "تحکیم وحدت" (طیف شیراز و طیف علامه)تقسیم شدند. برخی دوره چهارم جنبش دانشجویی را دوره باز گشت به عقلانیت و عدالت می دانند. در این دوره شکل گیری تشکل دانشجویی"عدالت خواه" است. انتظارات بر این بود که با پیروزی دولت نهم تشکل های معتقد به عدالت و عقلانیت بتوانند فضای دانشجویی کشور را به این سمت هدایت کنند اما نداشتن شاخص صحیح از مبانی عدالت و عقلانیت و کاهلی تشکل های دانشجویی این امر هنوز به عنوان مطالبه ای عام در میان دانشجویان مطرح نیست. بیانات مقام معظم رهبری در چند سال اخیر موید آن است که آنگونه که بایسته و شایسته است به نهادینه سازی این عقلانیت در دانشگاه صورت نپذیرفته است. مطرح کردن "کرسی های آزاد اندیشی" بعد از حوادث 88 از همین قبیل است. و همچنین توجه روزافزون امام ما بر مقوله علم و مسئله "العلم سلطان" و دانشجویی عمل کردن فعالین دانشجویی چیزی جز انجام نگرفتن این امور توسط کسانی است که خود را مدعی پیروی از ایشان می دانند. به نظر می رسد با بازگشت دوباره تشکل های معتقد به ارزشهای انقلاب اسلامی با بکار گیری عقلانیت در حرکت های خود و باز تعریف مبانی آن و همراه کردن آن با عدالت و همچنین با تلاش و مجاهدت مخالصانه و جهاد گونه، تنها راه حل تثیبت کردن این شعار ها در فضای دانشجویی کشور و در میان مردم باشد.

دیدگاه شما

آخرین اخبار