نوشته ی زیر حاصل برداشت ها و تفکرات شخصی نگارنده درباره ی مسئله ی"اعتراضات اجتماعی در جامعه ی مدنی" و مقایسه ی آن با "امر به معروف و نهی از منکر در جامعه ی نبوی" است.البته هیچگونه ادعایی مبنی بر اینکه نظر اسلام هم همین باشد وجود ندارد و هر گفته ای که در تضاد با اسلام ناب باد منسوخ و غلط است.
یکی از عوامل پیشرفت در کشورهای توسعه یافته، وجود جنبش ها و اعتراضات اجتماعی در برابر مسئولین و حاکمیت از سوی نهادهای مطالبه گر اجتماعی و مردمی است.یکی از مهمترین ویژگی های جامعه ی مدنی نیز وجود همین نهاد های مطالبه گر و استقلال آن ها است. اسلام هم همچون مكاتب جوامع غربي برای ساختن يك جامعه ی نبوی اعتراض و انتقاد سازنده را یکی از عوامل موثر می داند.ولي تفاوت هایي هم با نوع مطالبه ها و اعتراضاتي كه در جوامع مدنی صورت مي گيرد دارد كه بعضي از مهمترين آنها به صورت زير است
1-جهتگیری اعتراضات در اسلام با جهتگیری اعتراضات در جامعه های دموکراتیک متفاوت است.آنچه از اسلام برداشت میشود جهتگیری باید ناشی از دغدغه ی دین باشد نه نفسانیت.قرآن مجید:((...ان تقوموا لله مثنی و فرادی)). حتی آنجا که به ظاهر بخاطر مادیات و یا ظلم های اقتصادی گروهی درون حاکمیت اعتراض می کند، در اصل نیت اعتراض ناشی از دغدغه ی دین و هدف اجرای حکم الله و امر به معروف و نهی از منکر است. در جوامع غربی حتی آنجا که مثلا درباره ی خسارت به محیط زیست و یا انقراض گونه هایی از حیات وحش اعتراض می کنند به خاطر منافع انسانی است که در حفظ آن ها به دست می آید.
2-دومین تفاوت بین مطالبه گری در یک جامعه با مبانی سکولار با امر به معروف و نهی از منکر در یک جامعه ی مسلمان این است که در جامعه ی مسلمان، افراد در برابر مشکلاتی که به صنف و گروه و قشر خودشان هم مستقیم یا به ظاهر مربوط نیست، وظیفه ی امر به معروف و نهی از منکر و اعتراض دارند.ولی اعتراضات در یک جامعه با مبنای اومانیستی و خودپرستانه، تنها در اعتراض به برآورده نشدن و یا ضربه دیدن منافع شخصی است.در اسلام مطالبه، یک وظیفه ی عمومی و همگانی در همه ی زمینه هایی است که دارای اشکالند.این مدعا از طرق گوناگون روایی و قرآنی و عقلی قابل اثبات است.برای نمونه این سخن از پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) می باشد که فرمودند:هرکس صدای مظلومی را بشنود و به یاری او نشتابد مسلمان نیست. و... .
3-امر به معروف و نهی از منکرهای عمومی و اجتماعی اسلام دارای درجات می باشند. این تفکری عاقلانه می باشد که دربرابر هر مشکل و ظلمی متناسب با آن اعتراض شود و اگر نتیجه نداد و مشکل واقعا سرنوشت ساز بود، شدت اعتراض افزایش یابد و برای مسائل کوچک یا مسائلی که با هزینه ی کمتری مرتفع می شوند، هزینه ای اضافی نشود. به همین دلیل امربه معروف و نهی از منکر هم در اسلام درجات دارد.در شرایطی باید به نصیحت حاکمان بسنده کرد و در جایی هم باید همچون ابوذر استخوان شتر بر دست گرفت و با حاکمان در افتاد و یا حتی همچون امام حسین علیه السلام از خانواده ی خویش گذشت، چه برسد از جان خودمان.*
چند نکته ی مهم و اساسی:
1-طبق اسلام گاهی اوقات هم بخاطر وجود مصالحی و برای به خطر نیفتادن منافع مهم مردم (نه سازش برای حفظ منافع افراد) باید از هرگونه اعتراضی پرهیز نمود. مثلا اگر جایی اعتراض توده ی مردم به یک سیاست خرد درون نظام، موجب شود که منفعتی مهمتر در سطح بین المللی به خطر بیفتد، آنجا باید موقتا طعم تلخ سکوت انقلابی در برابر ظلم را چشید.گاهی این زمان موقتی ممکن است بسیار طولانی هم شود ولی در این صورت بازهم موقتی بودن سکوت پابرجاست.چراکه به قول حضرت علی علیه السلام: با گذشت زمان حق از بین نمی رود.و نیز سیره ی امیر المومنین نیز همین را بیان می کند؛ آنجا که مولا علیه السلام پس رسیدن به حکومت اعلام کرد که از ابتدا هرکس که ویژه خواری کرده و هرچقدر و در هر زمانی بوده است باید پس دهد و با او مبارزه می کنم و... . اینکه در چه مواقعی چه نوع اعتراضی و در چه سطحی باید صورت بگیرد و نیز چه مصالحی باید رعایت شود، نیازمند:
الف)فهم دقیق توده ی مردم از اسلام و مبانی اسلامی و سیره ی معصومین علیهم السلام
ب)فهم درست مسائل و شرایط کنونی
ج)تقوا و ولایت مداری مردم در درجات بالا است.
ایجاد هرگونه نهاد اجتماعی مطالبه گر پیش از احراز سه شرط بیان شده برای منافع مسلمانان(مادی و معنوی) آسیب های فراوان دارد و نه تنها موجب بهبود اوضاع نمی شود که هزینه ای بر دوش دولت است و موجب می شود که حاکمیت وظایف و کارویژه های خود را انجام ندهد..یکی از مهمترین علل هزینه سازی برای کشور این است که مردم به دلیل عدم اطلاع کافی، اجازه ی نفوذ و ورود معاندان، ویژه خواران و یا افرادی که دنبال منافع شخصی هستند را به جایگاه بالای این نهادهای مردمی داده شود. البته نظارت شفاف و مستمر مردم و نگارش و تصویب اساسنامه های قوی و مدون، احتمال بروز این مشکل را کم می کند.اما هنوز نه تنها هیچ گونه اساسنامه از هیچ نهادی پینهاد نشده است که فرهنگ حاکم بر این تشکل های مردم نهاد در جامعه وجود ندارد. البته مطابه گری به روش های مختلف حتی بدون ایجاد و تاسیس نهادهای مردمی(آنگونه که در جوامعه مدنی هست) وجود دارد ولی اشکالاتی که در همین مطالبه گری ها هم به چشم می خورد، با تقویت سه گزاره ی فوق کمرنگ خواهد شد.
2-مطالبه گری از طریق نهادهای مردمی مطالبه گر تنها یکی از راه های بهبود شرایط از طریق اجبار دولت به کارایی بیشتر است که آسیب هایی هم دارد.** اما در جامعه ای که هنوز به شرایط لازم برای تاسیس نهادهای عمومی مطالبه گر نرسیده است، راهکارهای بهتری نیز جهت مطالبه گری وجود دارد که آن آسیب ها را ندارد.برای مثال مطالبه گری دانشجویان که بسیار هم مورد تایید رهبرمعظم انقلاب است و یا نیز مطالبه گری در تریبون های حکومتی و دینی نظیر نماز جمعه که فواید ی شمار دارد ونیز مطالبه گری رسانه ها و تلوزیون (که در جمهوری اسلامی تلوزیون دولتی هم نیست) و مهمتر از همه مطالبه گری عمومی و توده ی مردم از مسئولین با محوریت مطالبات یک شخص آگاه و عادل نظیر ولی فقیه از راه های نتیجه بخش می باشد.ولایت فقیه که خود یک مطالبه گر آگاه و باتقوا به حساب می آید، مطالباتش باید مورد توجه و مطالبه ی عموم مردم از مسئولین ریز و درشت قرار بگیرد.قرآن مجید یا معصوم علیه السلام:خداوند بلند کردن صدا را دوست نمی دارد، مگر کسی که بر او ظلمی رفته است.
3-بعضی از تشکل ها ذاتا تشکل های سیاسی نیستند، مثل تشکل فرهنگی یا صنفی و یا اتحادیه یکی از مشاغل.در نگارش اساسنامه و نیز نظارت در این موارد باید دقت کرد که این تشکل ها مورد سو استفاده ی احزاب و تشکل ها و گروههای سیاسی قرار نگیرند ولی مسئله در مورد گروه ها و تشکل های سیاسی فرق می کند.
--------------------------------------------------------------------------
*در باره ی نصیحت کردن حاکمان هم در رساله ی حقوق امام سجاد علیه السلام مطالبی آمده است و هم در کتاب شریف اصول کافی در باب النصایح الائمه.**نمونه هایی از این آسیب ها در زیر آمده است:
1-مورد بازیچه قرار گرفتن گروه های سیاسی، احزاب و... .
2-با عدم درک شرایط و مصالح اعتراض این گروه ها گاهی نه تنها موجب افزایش کارایی نمی شود که کارایی دولت را پایین می آورد.مخصوصا در کشوری مثل ایران که به دلایل مختلف نظیر وسعت، جمعیت، تنوع فرهنگی،-اجتماعی-تفکر سیاسی، وجود دشمنان بزرگ و... کار دولت بسیار سختتر از کشورهای دیگر است.
3-این گونه مطالبه گری امکان بالای خشونت دارد.
4-این تفکر القا می شود که برای هر مشکلی و رسیدن به هر هدفی باید اعتصاب کرد، چون هنوز در این مورد حداقل در ایران فرهنگسازی نشده است و ایجاد آن قبل از فرهنگسازی موجب می شود که هزینه های این عمل بیشتر از منافعش باشد و ... .
دیدگاه شما